خبرگزاری کار ایران

جهان در سال ۱۳۹۷/ پرونده نهم: شرق آسیا

عقبگرد ترامپ و اون در ویتنام/ گروگان‌گیری اقتصادی پکن -واشنگتن/ خلع‌هسته‌ای پیونگ‌یانگ، گزینه محال

عقبگرد ترامپ و اون در ویتنام/ گروگان‌گیری اقتصادی پکن -واشنگتن/ خلع‌هسته‌ای پیونگ‌یانگ، گزینه محال
کد خبر : ۷۴۲۴۱۷

دیدار اون و ترامپ نه تنها بزرگترین و مهمترین روداد سال اخیر در حوزه شرق آسیا بود بلکه موجب شد تا نزاع اقتصادی میان چین و آمریکا در این میان برجسته شود.

جغرافیای شرق آسیا در سال ۱۳۹۷ شاهد تحولات شگرفی بود که برخی آنرا حامل امیدهای نشانه‌گذاری شده توسط دو طرف می‌دانند و عده‌ای دیگر به وقوع پیوستن صلح میان پیونگ‌یانگ و واشنگتن را امری محال قلمداد می‌‌کنند. این روند در ابتدا با رفت و آمدهای دیپلماتیک مقامات سطح دوم و سوم دو کشور آغاز شد و همه منتظر بودند تا روز موعد فرا رسد. این همان لحظه‌ای بود که دوربین تمام رسانه‌های دنیا منتظر ثبت اولین دیدار دونالد ترامپ و کیم‌جونگ اون بودند و بالاخره پس از سال‌ها اختلاف دو نفر با یکدیگر دست دادند. خوش و بش دو دشمن اگرچه واکنش‌های مثبت در پس خود داشت اما واقعیت این است که تمام این «نمایش بزرگ» در حد تحلیل و چند عکس مثبت به دنیا القاء شد؛ چراکه اهل فن به خوبی میدانستند که توافق اولیه میان ترامپ و اون در حد یک متن پر از اشکال است و نمی‌توان تمام روابط را بر آن استوار کرد.

ادامه این وضعیت به خوبی نشان میدهد که چین و روسیه به عنوان دو عنصر پنهان در پرونده کره‌شمالی و آمریکا نقش اساسی دارند اما محوریت این پرونده همچنان با پکن است. بدون تردید چین در این روند دخل و تصرف محوری دارد و از این جهت ترامپ بر اساس مشیء اقتصادی و نگاه تجاری خود و برای تثبیت منافع حزبی و شخصی خود دعوای اقتصادی با چین را آغاز کرد. تا جایی که تعرفه‌های گمرکی وضع شده باعث شد تا روابط دو طرف رو به تیرگی برود. در این میان مسائلی مانند تابعیت تایوان و کره‌شمالی هم به عنوان چالش مضاعف به حساب می‌آید که مجموع این مسائل به عنوان مهمترین وقایع شرق آسیا در سال ۱۳۹۷ به حساب می‌آید که به شرح ذیل از نظر می‌گذرد.

 

ادامه اختلاف در ویتنام

پروفسور رابرت ریردون (استاد علوم سیاسی دانشگاه نیوهمپشایر)

عقبگرد ترامپ و اون در ویتنام/ گروگان‌گیری اقتصادی پکن -واشنگتن/ خلع‌هسته‌ای پیونگ‌یانگ، گزینه محال

نمی‌توانیم بگوییم که نشست رهبران آمریکا و کره‌شمالی در ویتنام، یک شکست تمام‌عیار بود. تا اینجای کار، خبری از آزمایش‌های موشکی و هسته‌ای کره‌شمالی و قدرت‌نمایی آمریکا نیست. ترامپ همچنان از کیم ستایش می‌کند و حتی در نشست مطبوعاتی‌اش اعلام می‌کند که رهبر کره شمالی نقشی در مرگ «اوتو وارمبیر»، دانشجوی آمریکایی، که در پیونگ‌یانگ جان خود را از دست داد نداشته است. اگر کره شمالی از نشست هانوی برای حمله به ترامپ استفاده کند رویداد بسیار جالبی خواهد بود، اما تا الان که چنین نشده است. بنابراین تا اینجای کار، اوضاع مشابه زمانی است که پس از نشست سنگاپور شاهدهش بودیم. تا به این لحظه، دو طرف می‌خواهند گفت‌وگوها را در سطوح پایین ادامه دهند. شاید این‌که گفت‌وگوها از سطح رئیس‌جمهور و رهبر فاصله بگیرد اتفاق مثبتی باشد. با پایین آوردن سطح گفت‌وگوها، می‌توان به شکلی از دیپلماسی را خلق کرد که مانع چنین پایان‌های ناگهانی شود. شاید پس از دو سال، رئیس‌جمهوری جدید آمریکا بتواند رویکردی چندجانبه به کره‌شمالی داشته باشد. از آنجایی که ترامپ اطمینان بسیاری به مهارت‌های دیپلماتیک خود دارد، بعید به نظر می‌رسد که تن به گفت‌وگوهای شش‌جانبه بدهد.

وزارت خارجه کره شمالی اعلام کرده بود که در نشست میان ترامپ و کیم، طرف کره‌ای پیشنهاد کرده که نیروگاه اتمی یونگ‌بیون را در عوض برداشته شدن بخشی از تحریم‌ها علیه این کشور تعطیل کند. نکته اینجاست که این نیروگاه سابقه‌ای طولانی دارد. اگر نظر مرا بخواهید، ‌این‌که پیونگ‌یانگ پیشنهاد تعطیلی این نیروگاه را داده بدان معناست که در جاهای دیگر نیروگاه‌های جدیدتر و امن‌تری دارد. هر دوطرف درباره علت بی‌نتیجه ماندن گفت‌وگوها با یکدیگر اختلاف‌نظر دارند. راستش، به نظر من واشنگتن و پیونگ‌یانگ شانسی برای موفقیت در این نشست نداشتند. انتظار ترامپ از کره‌شمالی برای پایان دادن تمام‌ و کمال به برنامه‌های هسته‌ای‌اش از همان آغاز کار واقع‌گرایانه نبود. توان هسته‌ای برای کره شمالی امری حیاتی است، چراکه از این طریق می‌تواند بر شورای امنیت سازمان ملل فشار آورد، همچنین بر سوریه و چین. چرا باید این قدرت را کنار بگذارد؟ ترامپ در اصل در پی رسیدن به «پیروزی» در سیاست خارجی بود تا خود را به‌عنوان «مذاکره‌کننده کارکشته» نشان دهد و جلسه استعماع «مایکل کوهن» وکیل پیشینش را در مجلس نمایندگان بی‌اهمیت جلوه دهد. با این حال، اگر ترامپ تلاش می‌کرد این توافق ناتمام را به جلو ببرد، بی‌تردید بسیاری از مشاوران سیاسی‌اش استعفا می‌دادند.

 

اون به دنبال فریب هسته‌ای!  

اسکات اسنایدر (رئیس برنامه سیاست‌گذاری کره-آمریکا در شورای روابط خارجی آمریکا)

عقبگرد ترامپ و اون در ویتنام/ گروگان‌گیری اقتصادی پکن -واشنگتن/ خلع‌هسته‌ای پیونگ‌یانگ، گزینه محال

نفس اولین دیدار و توافق اولیه ترامپ و کیم جونگ اون نشان‌دهنده امید است؛ امیدی که تلاش دارد در راستای تنش‌زدایی قدم بردارد و فرآیند از میان بردن تسلیحات هسته‌ای را پی بگیرد. این امر می‌تواند به همزیستی مسالمت‌آمیز میان دو کره بینجامد. در حقیقت، آخرین اعلامیه تمام توافق‌های پیشین میان دو کره را به یکدیگر پیوند می‌دهد و می‌کوشد قدمی جدید در روابط دو کشور بردارد و همکاری سازمانی را در حوزه‌های مختلف افزایش دهد. با توجه به چشم‌انداز «انهدام فراگیر تسلیحات هسته‌ای»، چنین اصطلاحی مربوط به توافق میان دو کره است، تا زمانی که کره‌شمالی به‌شکلی عمیق‌تر با ایالات متحده وارد گفت‌وگو نشود، نمی‌توان اطمینانی در این رابطه حاصل کرد و درکی از معنای آن داشت. اگر ترامپ بتواند کره شمالی را عاری از تسلیحات هسته‌ای کند، چه‌بسا لایق جایزه نوبل صلح هم باشد. اما تا الان که اتفاقی نیفتاده و هیچ توافقی در کار نیست. ملاقات میان رهبران دو کشور تنها زمانی ارزشمند است که به توافقی اجرایی ختم شود که ماحصلی داشته باشد.

مسئله کره شمالی ابعادی جهانی دارد (به‌ویژه در رابطه با مسئله هسته‌ای و همچنین ابعادی منطقه‌ای (امنیت کشورهای منطقه) و همچنین ابعادی را نیز در سطح شبه‌جزیره کره داراست. تمام این ابعاد باید چنان هم‌راستا شوند که یکدیگر را تقویت کنند. بنابراین، ضروری است که مشارکت‌های منطقه‌ای را هم‌راستا کرد. تنها در این صورت است که هرگونه توافق احتمالی در شبه‌جزیره کره یا میان آمریکا و کره شمالی می‌تواند موفقیت‌آمیز باشد. بسیاری تحلیل‌گران معتقدند که چین به لحاظ اقتصادی از بهبود رابطه دو کره متضرر خواهد شد چرا که به عنوان یکی از معدود متحدان کره‌شمالی بسیاری از بازارهای خود و همچنین یکی از کارت‌های بازی خود در برابر غرب را از دست خواهد داد. چین نیز می‌تواند از اتحاد دو کره سود ببرد. اما این امر منوط به از میان رفتن تسلیحات هسته‌ای در شبه‌جزیره کره و تجدید حیات اقتصاد خفته کره شمالی منجر شود. به عقیده من چین می‌تواند یکی از برندگان تحول اقتصادی کره‌شمالی باشد. البته در حال حاضر تسلیحات هسته‌ای میتواند مانع این شکوفایی شود.

 

سازش اقتصادی پکن و واشنگتن

سیدجلال ساداتیان (مدیرکل اسبق شرق آسیای وزارت خارجه)

عقبگرد ترامپ و اون در ویتنام/ گروگان‌گیری اقتصادی پکن -واشنگتن/ خلع‌هسته‌ای پیونگ‌یانگ، گزینه محال

چین از سال‌ها پیش و بر اساس راهبرد بلند مدتی که برای خود طرح کرده است به دنبال ظهور و نمایان کردن خود به عنوان یک قدرت جهانی بوده که بحث اقتصاد و منازعه با آمریکا به عنوان ستون فقرات این راهبرد مورد نظر است. آنها به این نتیجه رسیده‌اند که تا سال ۲۰۲۵ باید خود را به عنوان یک قدرت نوظهور به دنیا معرفی کنند و در نهایت باید قدرت اول تجاری جهان شوند. در این راستا اقدام‌های زیادی را در دستور کار خود قرار دادند که یکی از آنها در حوزه تولید وجاهت پیدا می‌کند. چین در این مدت تکنیک تولید خود را تغییر داد که در این روند توانست بازار دنیا را فتح کند و یکی از بازارهای مدنظر آنها، بازار ایالات متحده بود. آنها توانستند از طریق نفوذ در بازار آمریکا هم اقتصاد خود را پویا کنند و هم اینکه اقدام به جذب تکنولوژی و سرمایه کنند. در این بین زمانی که دونالد ترامپ با شعار «اول آمریکا» وارد کاخ‌سفید شد، به دلیل سابقه فعالیت اقتصادی که داشت سریعاً مباحث اقتصادی و تجاری را در دستور کار سیاست داخلی و خارجی خود قرار داد و به دنبال آن شاهد اعمال هجمه به چین بودیم.

یکی از اقدام‌های رئیس جمهوری آمریکا خروج از پیمان‌های بین‌المللی بود که هدفش بحث تقویت اقتصاد آمریکا و کاهش هزینه‌ها بود. این روند موجب شد تا هجمه ترامپ بر چین بالا برود و در اینجا بود که جنگ تجاری میان واشنگتن و پکن افزایش پیدا کرد. باید در نظر داشته باشیم که چیزی حدود ۳۰۰ میلیارد دلار مازاد مروادات تجاری چین و آمریکا است و از این رقم می‌توان فهمید که اصل مناسبات تجاری این دو کشور چقدر است که طبیعتاً رقم بسیار بالایی خواهد بود. از این منظر ضرر اقتصادی آمریکا باعث شده تا ترامپ با تجربه اقتصادی خود احساس خطر کند. ترامپ توقع داشت که هم‌پیمانان اروپایی آن نه تنها در مورد ایران بلکه در خصوص چین هم با سیاست‌های او هم راستا شوند اما خروجی فعلی دقیقاً خلاف این موضوع را نشان می‌دهد. باید توجه داشته باشیم که منازعه این دو طرف تنها در محور اقتصاد خلاصه نمی‌شود بلکه مباحث نظامی حاکم بر شبه جزیره کره به علاوه اختلاف‌ها در مورد تبت و تایوان بخشی از این توافقات است که البته در بطن آن قرار گرفته است. به عبارت دیگر، چین و آمریکا توافق اقتصادی خود را به عنوان ویترین روابطشان برگزیده‌اند اما در کالبد این توافق مسائل مهار امنیتی، اطلاعاتی و نظامی گنجانده شده است که بدون تردید نه تنها روابط دو طرف بلکه مناسبات آمریکا با کره‌جنوبی و ژاپن را تا حدودی تغییر خواهد داد.

 

توافق ناقص

داوود آقایی (تحلیلگر مسائل شرق آسیا)

عقبگرد ترامپ و اون در ویتنام/ گروگان‌گیری اقتصادی پکن -واشنگتن/ خلع‌هسته‌ای پیونگ‌یانگ، گزینه محال

ریشه تنش میان واشنگتن و پیونگ‌یانگ را باید توافق رهبران دو طرف که در دیدار آنها منعقد شد دانست؛ چراکه بسیاری از تحلیلگران و حتی صاحب‌نظران حقوق بین‌الملل معتقدند که توافق منعقد شده میان ترامپ و کیم جونگ اون مطلقاً ضمانت اجرایی لازم را نداشته و همین موضوع باعث شده که شاهد ادامه فشار ایالات متحده بر کره‌شمالی باشیم و طبیعی است که رهبر این کشور هم از ادامه تحریم‌ها عصبانی باشد. موضوع مهمی که در تنش دو طرف باید مورد نظر قرار بگیرد این است که ایالات متحده بر خلاف «اصل نانوشته بده بستان در منازعات و مذاکرات» توقع دارد که همه چیز را در ابتدا دریافت کند. آمریکا به دنبال آن است تا تمامی منافع خود از این توافق و تفاهم را در سطح عالی کسب کند و در مقابل هرگاه رفتار کره‌شمالی را آرام و نرمال دید، بخش جزئی از تحریم‌ها را کاهش بدهد. همگان تصور می‌کردند که دیدار رهبران دو کشور باعث می‌شود تا کره‌شمالی فعالیت موشکی و هسته‌ای خود را به کلی تعطیل کند که البته این موضوع در اوایل روابط اتفاق افتاد و پیونگ یانگ یکی از سایت‌های هسته‌ای خود را به کلی تخریب کرد اما مقام‌های کره زمانی که دیدند آمریکا دست از تحریم برنمی‌دارد مجدداً برخی از فعالیت‌های خود را به صورت پنهان از سر گرفتند. این روند به علاوه سخنان مقام‌های کره‌شمالی دقیقاً نشان می‌دهد که پیونگ‌یانگ در وضعیت کنونی عصبانی شده و هر لحظه ممکن است دست به واکنش هیجانی بزند.

یکی از شروط اصلی ایالات متحده در مورد تقلیل تحریم‌ها علیه کره‌شمالی بحث این است که کره‌شمالی باید به روند پاک‌سازی تسلیحات هسته‌ای در شبه جزیره کمک کند و بخش دیگری از آن به عدم وجود معیارهای حقوقی در توافق دو طرف بر می‌گردد. لذا از زمانی که متن اصلی این توافق منتشر شد، پیش‌بینی شده بود که امضاء این سند در وهله اجرایی با مشکل روبه‌رو شود و هم اکنون این پیش‌بینی درست از آب در آمد. تنها مسیری که می‌تواند این تنش را تا حد زیادی تقلیل بدهد و اوضاع را آرام کند، اطمینان دادن عملی و حقوقی ایالات متحده به کره‌شمالی است. در غیر این صورت تنش میان آنها ادامه خواهد یافت و مشخص نیست که چه آینده‌ای بر سر راه روابط دو طرف باشد. کره‌شمالی برای حسن نیت خود، اجساد جنگ و همچنین چند زندانی را تحویل آمریکا داد و از این جهت انتظار داشت که مصالحه از سوی واشنگتن بر اساس قالب طبیعی آن شکل بگیرد که دقیقاً خلاف آن را شاهد هستیم. با این تفاسیر، اگر پیونگ‌یانگ به این جمع‌بندی برسد که می‌تواند با آمریکا کار کند، بدون تردید اتفاقی نخواهد افتاد اما موضوع اینجاست که دیدار عالی‌ترین مقام‌های دو کشور نتوانسته راه به جایی ببرد و این به معنای مبهم بودن اوضاع است. بنابراین آنچه ملاک امیدواری خواهد بود، اعتمادسازی آمریکا است که می تواند اوضاع را آرام کند. در غیر این صورت کره‌شمالی به سمت آزمایش‌های هسته‌ای پیش خواهد رفت و در اینجاست که تنش‌ها افزایش پیدا خواهد کرد که دقیقاً بر خلاف راهبرد آمریکا تلقی می‌شود.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز