نگاهی به رویکردهای بینالمللی ترامپ در سالی که گذشت
در واقع سیاست خارجی فعلی رئیسجمهوری آمریکا تجسد (در حقیقت تنها شکل از) شعار «اول آمریکا» است که کاری به اجتماعها و پیمانهای اجتماعی (مانند دیپلماسی) ندارد. نتیجه این اقدامها نفرت بیشتر از آمریکا و جدایی این کشور، به بالاترین حد ممکن، از جامعه جهانی است.
رویکرد «دونالد ترامپ»، رئیسجمهوری آمریکا، به ایران همواره پر از بدبینی و قضاوتهای اشتباه بوده است. این امر بهخوبی خود را در اظهارات متناقض و اشتباه او در قبال کشورمان نشان میدهد. رویکرد خصمانه ایالات متحده و سیاستمداران این کشور خود نشان از سیاستهای دوگانه کاخ سفید در رابطه با تهران است.
از این جهت برای نگاهی دیگر و بررسی این موضوعها به گفتوگو با کارشناسان مسائل آمریکا پرداختیم که به شرح ذیل از نظر میگذرد.
پروفسور «ویلیام کیلور» استاد تاریخ و روابط بینالملل دانشگاه بوستون آمریکا
رویکردهای ترامپ در تمامی زمینهها غیرقابل پیشبینی و ناگهانی است. کسی چندان نمیداند ترامپ به یک اقدام چه واکنشی نشان میدهد. رئیسجمهوری آمریکا تلاش دارد با مقامهای ایران مذاکره کند، حال آنکه ورود شهروندان این کشور به خاک آمریکا را ممنوع کرده است. بنابراین اوضاع آنچنان هم که به نظر میرسد ساده نیست.
«پل کوئیرک» استاد علوم سیاسی در دانشگاه بریتیش کلمبیا
ابتدا این را باید لحاظ کرد که جمهوریخواهان همچنان کنترل سنا را در دست دارند. اما یکی از نتایج مثبت انتخابات میاندورهای این بود که جمهوریخواهان دیگر انحصار قدرت را در کنگره به دست ندارند و این امر بسیار مهمی است. نفسِ حضور شمار زیادی از دموکراتها در مجلس نمایندگان به این معنا است که آنها میتوانند قوانین جدید دونالد ترامپ در حوزه سیاست داخلی را رد کنند و همچنین میتوانند مسیر تحقیق درباره رویدادهای انتخابات سال ۲۰۱۶ را تسهیل کنند. از این منظر این انتخابات ضربه بزرگی برای ترامپ به شمار میآید.
«راس بکر» استاد علوم سیاسی در دانشگاه راتجرز
بسیاری ترامپ را آدمی میبینند دمدمی و دروغگو. اصولا مردم آمریکا رئیسجمهور کشورشان را فردی راستگو و محترم میدانند که البته ترامپ هیچ یک از این ویژگیها را ندارد.
من چندان به تغییر موضع آمریکا در قبال توافق هستهای خوشبین نیستم. به گمان من، دموکراتها در این زمینه با ترامپ درمیافتند. البته بسیاری از دموکراتها از خروج آمریکا از این توافق ناامید شدند، اما این از آن مسائلی نیست که کمکی به بهبود اوضاع در این زمینه بکند. باید در این زمینه واقعبین بود. ممکن است در این زمینه تغییراتی صورت گیرد، اما به گمانم تاثیر انتخاب دموکراتها در سیاست داخلی بسیار بیشتر از سیاست خارجی خواهد بود.
پروفسور «جانی اریک ویلیامز» استاد علوم اجتماعی در کالج ترینیتی
آمریکا به مردم خودش اجازه نمیدهد که به حقوق اولیه خود جامه عمل بپوشانند. ایالات متحده این اجازه را به مردم خود نمیدهد که بدون آزار و اذیت از سوی پلیس به خیابانها بیایند اما در خصوص تظاهرات مردمی در کشورهای دیگر مداخله میکند. به گمان من، این رویکرد بسیار تناقضآمیز است.
پروفسور «فردریک جان پاکر» استاد حقوق دانشگاه اوتاوا
بهنظر میرسد که ترامپ بیشتر به روابط دوجانبه علاقه داشته باشد، روابطی که او و کشورش در آن دست بالا را نسبت به طرف دیگر داشته باشند. این را هم باید در نظر گرفت که او در برخی موارد تنها وعدههایی را عملی میکند که پیشتر در کارزار انتخاباتیاش مطرح کرده بود؛ ممکن است این رویکرد از نگاه برخی «ستودنی» باشد، اما در حقیقت چنین مینماید که ترامپ تنها براساس قوانینی که خود محترم میداند عمل میکند و صرفا بر کسانی حکمرانی میکند که در انتخابات به او رای دادهاند و کاری به مصلحت کشور یا اصولی ندارد که طبق قانون و همچنین سوگندی که بهعنوان رئیسجمهوری خورده ملزم به اجرای آنهاست.
در واقع سیاست خارجی فعلی ترامپ تجسد (در حقیقت تنها شکل از) شعار «اول آمریکا» است که کاری به اجتماعها و پیمانهای اجتماعی (مانند دیپلماسی) ندارد. به گمان من، نتیجه این اقدامها نفرت بیشتر از آمریکا و جدایی این کشور، به بالاترین حد ممکن، از جامعه جهانی است؛ امری که در نهایت به بیمیلی برای همکاری با آمریکا (بهخاطر قابل اتکا نبودنش) و میل بیشتر به مراوده با دیگر کشورها میانجامد. در نهایت حاصل کار، انزوای آمریکا است (امری که برخی آمریکاییها از منظر ایدئولوژیک از آن استقبال میکنند) که البته سودی هم برای این کشور و مردمش ندارد.