جهان در سال ۱۳۹۷/پرونده سوم: آمریکا و ایران
بایکوت برجام/ جنگ نفت به سبک ترامپ/ برچسبزنی در خاورمیانه/ تلاش ناکام در ورشو
خروج آمریکا از برجام شروع یک منازعه چند ضلعی بود که آرام آرام اسرائیل و عربستان به رهبری جهان عرب سعی داشتند تا ایران را در عرصه منطقهای و بینالمللی با چالش روبرو کنند و دامنه آن تا ورشو ادامه داشت.
امضاء ترامپ بر تایید خروج از برجام یکی از مهمترین مسائلی بود که نه تنها ایران بلکه دنیا را شوک فرو برد اما هیچکس در آن لحظه فکر نمیکرد که خروج کاخسفید از یک معاهده بینالمللی تا به این حد موجب فرسایش و دگرگونی در بسیاری از موضوعات دخیل در اقتصاد و سیاست ملل متحد شود. طبیعیست که این خروج تنها از منظر سیاسی مورد نظر نبوده و نیست بلکه ضربه اقتصادی به تهران مشکلبات زیادی را برای ایران و شرکای آن به وجود آورده است. این روند مباحث ارزی و نفتی کشورمان را تا حدی مورد ضربه قرار داد و از سوی دیگر ایالات متحده سعی دارد تا این مجادله را از یک نزاع دو طرفه به یک سناریوی چندضلعی تبدیل کند.
بدون تردید اسرائیل و اعراب هم در این میان به عنوان شرکای ایالات متحده سعی میکنند به هر ترتیب که شده در این مجادله تهران را تحت فشار سیاسی، امنیتی و اقتصادی قرار دهند. بر این اساس پس از خروج آمریکا از برجام به راحتی شاهد آن هستیم که دامنه این مجادله به منطقه خاورمیانه کشیده شد و حتی اسرائیل و عربستان به صورت مستقیم ایران را مسئول ناامنی در منطقه خواندند. این دقیقاً همان سناریویی است که به صورت زنجیروار علیه ایران خلق شد و تا به امروز هم ادامه دارد. مجموع این وقایع را باید مهمترین رویداهای سیاسی با محوریت ایران و آمریکا دانست که به شرح ذیل از نظر میگذرد.
خروج کودکانه!
پروفسور الیزابت شکمن هرد (استاد علوم سیاسی دانشگاه نورثوسترن)
ترامپ در زمینه رهبری و هدایت کاملا فاجعهبار است و به نظر من درباره بیشتر اعمالش نه تعمقی میکند و نه کاری با بهدقت سبک و سنگین کردنشان دارد. او مثل یک بچه نوپا است: عجول و دمدمی و خودمحور. بسیاری در رسانههای آمریکا کاخ سفید را برای ترامپ مثل یک مهدکودک میدانند و همین رفتار را در زمان امضاء کردن خروج از برجام به چشم دیدیم. درک این نکته بسیار اهمیت دارد که مطلقا هیچ رابطهای میان حرفها و اعمال ترامپ وجود ندارد. او برای راضی نگه داشتن اطرافیانش هرچه لازم باشد به زبان میآورد و برای آنکه خودش را بزرگ و مهم نشان دهد، از هیچ مدعایی دریغ نمیکند و حتی آنرا عملی میکند. بدون تردید با این شناخت نباید از لغو برجام توسط وی و خروج یکجانبه ایالات متحده از این قرارداد بینالمللی تعجب کرد.
ترامپ از آن دسته آدمهایی نیست که درباره روابطش با ایران با چشم و گوش باز تصمیم بگیرد. او هر چه به ذهنش برسد و خوشایندش باشد به زبان میآورد و هر لحظه رنگ دیگری به خود میگیرد. در این میان واکنش دولتهای اروپایی ملغمهای از تقبیح و تحسین این اقدام بود. البته این کاملاً بسته به سیاستگذاریهای هر یک از کشورهای اتحادیه اروپاست، اما معتقدم که اروپاییها، با وجود خروج ترامپ از برجام به روابط تجاریشان با ایران ادامه خواهند داد ولی در این مورد هم اختلاف نظرهای زیادی وجود دارد. آنچه باید در مورد ایران و برجام گفت این است که مقامات تهران واکنش خوبی به ترامپ نشان دادند؛ این واکنش معقولانه بود و به صورت عقلانی از هرگونه درگیری در مورد آن پرهیز شد.
حمله به منابع انرژی
افشین شاهی (استاد دانشگاه بردفورد بریتانیا)
یکی از مهمترین وقایعی که در سایه آینده نامعلوم برجام اتفاق افتاده افزایش بهای نفت است؛ از سال ۲۰۱۴ تاکنون برای اولین بار است که قیمت نفت به ۷۵ دلار رسید و این متغیرها نشان میدهد که این افزایش قیمت ناشی از واکنش بازارهای جهانی به خطر منتفی شدن برجام است. بسیاری از کارشناسان معتقدند که ولیعهد عربستان زمانی میتواند اصلاحات کلان اقتصادی را اعمال کند که قیمت نفت به ۸۰ دلار برسد. چه در صورت لغو برجام و چه در صورت ادامه تهدیدها علیه آن، قیمت نفت افزایش پیدا میکرد و البته لغو برجام و ادامه تحریمها صادرات نفت ایران دچار مشکل کرد. لذا عربستان برنده این مناقشه به حساب میآید. اهمیت خروج از برجام برای ترامپ تا حدی بود که او «رکس تیلرسون» که وزیر خارجه کابینهاش بود را در مورد برجام سرزنش و نهایتاً معزول کرد. از این منظر اگر تمام این تغییرات و گفتمان غالب علیه برجام را کنار یکدیگر قرار دهیم، میبینیم که شرایط برای خروج واشنگتن از برجام مهیا شده بود. این بدان معنی است که ترامپ از قبل دستور کار را مشخص کرده بود.
باید توجه داشت که برجام تا حدود زیادی توانست سد راه ایجاد یک مخاصمه مسلحانه بر سر برنامه هستهای ایران در منطقه شود و به محضی که برجام از بین رفت اتحاد بیسابقه و خطرناک واشنگتن، ریاض و تلآویو کلید خورد. نزدیک شدن نتیانیاهو و بن سلمان تبعات خوبی برای ایران ندارد؛ نخستوزیر اسرائیل میداند حداکثر یک سال و نیم دیگر در قدرت باقی خواهد ماند و در این مدت باید برای فرار از پروندههای فساد مالی خود و خانوادهاش و همینطور افزایش اعتبار کارنامه سیاسی خود به آب و آتش بزند. عربستان سعودی هم مصمم به استفاده حداکثری از حمایت بیسابقه ایالات متحده از سیاستهای خود است؛ لذا خروج از برجام تنها تبعات مالی برای ایران داشت بلکه در عرصه سیاسی و امنیتی هم تهدیدهای زیادی علیه تهران رقم خورد.
خاورمیانه، بارانداز تهران - واشنگتن
پروفسور ویلیام کیلور (استاد تاریخ و روابط بینالملل دانشگاه بوستون)
اقتصاد ایران در اثر تحریمهای آمریکا ضربه سختی دیده است. این امر البته میتواند بر نفوذ ایران در منطقه نیز اثر بگذارد و به نارضایتی در داخل کشور بیانجامد. با این وجود، رویکرد دولت «دونالد ترامپ»، رئیسجمهوری آمریکا، به ایران پر است از اغراق و اظهارات غلط. برای مثال، او گمان میکند ایستادن در برابر ایران یعنی مبارزه با تروریسم بنیادگرایانه. حال آنکه گروههای تروریستی، مانند داعش، خود با ایران در حال جنگ هستند. گویا ترامپ درکی از پیچیدگیها و موقعیت امنیتی حاکم بر خاورمیانه ندارد. ترامپ گمان میکند که با فشار به ایران میتواند این کشور را به پای میز مذاکره بکشاند، درست مانند کاری که با کره شمالی انجام داد. منتهی موضوع اینجاست که نه تنها وضعیت این دو کشور (ایران و کره شمالی) سراسر با یکدیگر متفاوت است، بلکه فرآیند این اقدامات نیز با هم یکسان نخواهد بود. شاید کرهشمالی را بتوان تهدیدی برای امنیت ملی آمریکا لحاظ کرد، اما تردید دارم بتوان همین منطق را برای تهران هم به کار برد.
برخی مقامهای آمریکا کاملاً مخالف هرگونه مذاکره با مقامهای ایران هستند. به عقیده آنها، تا زمانی که تهران سیاستهای فعلی خود را نسبت به واشنگتن حفظ کند، مذاکره فاقد معناست. این مقامها همچنین با حمایت ایران از «بشار اسد»، رئیسجمهوری سوریه، که بسیاری معتقدند اقداماتش مساوی با جنایت جنگی است مخالف هستند. از اینرو رویکرد آنها در برابر برخی سیاستهای گاه میانهرو دولت ترامپ قرار میگیرد.
به طور کلی، ترامپ معتقد است که توافق هستهای ایران را در موقعیت برتری نسبت به آمریکا قرار داده است. از سوی دیگر، عربستان سعودی و بسیاری از متحدانش در خلیج فارس با ایران و قدرتش در منطقه احساس رقابت میکنند. البته از اسرائیل نیز نباید گذشت. اینها هم خود میتواند به این دوئیت در سیاست خارجی آمریکا نسبت به ایران دامن بزند. ممکن است اینکه ایران بکوشد روابط خود را با ایالات متحده در برخی زمینههای بینالمللی بهبود بخشد در این قضیه بیتاثیر نباشد. با این وجود، کسی چندان نمیداند ترامپ به فلان اقدام چه واکنشی نشان میدهد؛ با این وجود، گمان نمیکنم رد پیشنهاد دیدار با رئیسجمهوری آمریکا چندان کمکی به بهبود اوضاع بکند. در حالت کلی، ترامپ میکوشد با ایران مثل بسیاری از کشورهای قانونشکن و منفور دنیا، مانند کره شمالی، رفتار کند که البته این درست نیست. همانطور که پیشتر گفتم، نمیتوان ایران را در کنار کشورهای حامی تروریسم قرار داد؛ ایران خودش درگیر جنگ با تروریستهای داعش است اما مولفههای موجود نشان میدهد که خاورمیانه به محل جدال این دو کشور تبدیل شده است.
ورشو، نطفه عقیم
پاول پاوست (استاد علوم سیاسی و روابط بینالملل دانشگاه شیکاگو)
تحلیل کلی من در مورد نشست ورشو این است که این نشست با هدف مقابله با ایران برگزار شد هر چند که در ابتدا گفته شد هدف این نشست صلح و ثبات در خاورمیانه است اما این هدف نشست ورشو نبود. ورشو تنها هدفش تهدید ایران بود که در نهایت با شکست مواجه شد. لهستان در کنار ایالاتمتحده برای مقابله با ایران قرار گرفت در حالی که کشورهای آلمان و فرانسه در مقابل آمریکا ایستادند. من این نشست را به نوعی رویدادی برای ایجاد دوگانگی در اروپا میدانم. لهستان به عنوان یک کشور اروپایی میزبانی این نشست را برعهده گرفت و کشورهای دیگر حاضر به حضور رسمی در این نشست نشدند و این واکنش بسیار مهمی در عالم سیاست به حساب میآید. از سوی دیگر من این نشست را نشستی در راستای روابط آمریکا و عربستان میدانم؛ چراکه آمریکا روابط گستردهای با عربستان و اسراییل دارد و این دو کشور برای حفظ تسلط آمریکا در منطقه تلاش زیادی کردهاند.
این نشست برای تشکیل اتحادی در مقابله با ایران تلاش کرد ولی در عمل شکست خورد. من معتقدم این نشست منافع عربستان و اسراییل را پوشش میداد و در واقع تلاشی بود تا سلطه و نفوذ آمریکا در منطقه حفظ شود. من در ابتدا خیلی نسبت به توافق برجام تردید داشتم و حس میکردم این توافق دیر یا زود از سوی آمریکا با مشکل رو به رو میشود البته برای این تردیدم دلایل قابل قبولی داشتم. اولین نکته این بود که روابط ایران و آمریکا در چهل سال گذشته همیشه متشنج بوده و دوستانه نبوده است. البته آمریکا همیشه ایران را به عنوان کشوری که قصد تسلط بر منطقه را دارد توصیف کرده است و با توجه به این ادعاهای آمریکا، برجام شرایط متزلزلی را از سوی ترامپ حس میکرد. اصلا نمیگویم که این تصورات در مورد ایران درست و یا غلط بود چرا که بسیاری از این تصورات درست نیست و فقط زاییده ترس آمریکا از قدرتگیری ایران است و از پایان دوران تسلط امریکا بر این منطقه ریشه میگیرد.
چیزی که مشخص بود همین موضوع است که روابط بین این دو قدرت پر از التهاب است. آمریکا ایران را قدرتی میبیند که برای تسلط در منطقه تلاش میکند و این موضوع برای آمریکایی که سالهاست در جهان هژمونی دارد، موضوع غیرقابل پذیرشی است. وقتی ترامپ بر سر کار آمد من شرایط را در رابطه با ایران و توافق هستهای سختتر دیدم. خط مشی ترامپ از روز اول مشخص بود. سیاستی که متفاوت با اوباما بود و کاملا او را رد میکرد. ترامپ رویکردی متفاوت در پیش گرفت و این در حالی بود که اوباما میخواست بازی روابط با ایران را تغییر دهد اما با روی کار آمدن ترامپ همه چیز تغییر کرد. ترامپ از برجام خارج شد و این قرارداد را بدترین توافق دانست. من نمیگویم برجام شکست خورد چراکه ایران و اروپاییها به آن متعهد هستند. اما من تصور میکنم در آینده اگر ایران هم تعهدات خود را زیر پا بگذارد و با توجه به تهدیدهای آمریکا علیه ایران و برجام، احتمال شکست این توافق وجود دارد؛ چرا که اگر ایران توافق را ترک کند با توجه به اظهارات اخیر مقامات آمریکایی خطاب به اروپاییان هر لحظه امکان اتفاق جدیدی وجود دارد.
خطر جنگ ایران و آمریکا!
جان دان (استاد روابط بین الملل دانشگاه کمبریج)
تحریمهای آمریکا علیه ایران بسیار ناجوانمردانه است و از سوی دیگر رفتار ترامپ هم یک رفتار غیرمعمول به حساب میآید. این تحریمها آسیبهای اقتصادی شدیدی به ایران وارد میکند و باعث به خطر افتادن اقتصاد ایران خواهد شد در حالیکه آمریکا با اعمال این تحریمها فقط در پی منافع خودش است. این حق هیچ کسی نیست که در شرایط سخت و طاقتفرسا زندگی کند. حق همه مردم جهان است که در صلح و آرامش زندگی کنند، اینکه تحریمها زندگی مردم را تحتالشعاع قرار دهد کاملا اشتباه است و از اینرو هر چیزی حتی جنگ هم محتمل است. اما فکر نمیکنم ترامپ آنقدرها هم احمق باشد که دست به چنین کاری بزند اما از این غافل نشوید که او همیشه غیرقابل پیشبینی عمل میکند.
آمریکاییها به دنبال زمینگیر کردن اقتصاد ایران هستند اما اروپاییها مجدانه و سرسختانه در کنار ایران و در مقابل آمریکا ایستادهاند. آنها دنبال این هستند که بانکها و موسسات بتوانند روابط خود را با ایران را ادامه دهند. اروپا برای حفظ و ادامه ارتباط تجاری با ایران سرسختانه در حال کوشش است و از ایران دفاع میکند و تحریمها را آشکارا اشتباه میداند. اختلاف ایران و آمریکا هم موضوع جدیدی نیست و قدمت زیادی دارد از مدتها قبل به دلیل ارتباط آمریکا و اسراییل نفوذ در خاورمیانه شروع شد و آمریکا و ایران در مقابل هم قرار گرفتند؛ بنابراین پیچیدگی در پرونده مذکور به حدی است که باید منتظر کنش و واکنشهای بعدی باشیم.