مجلسی در گفتوگو با ایلنا:
ادامه معامله قرن به خروجی انتخابات تلآویو بستگی دارد/ احتمال مصالحه فلسطینیهای ساکن اردن قوت گرفته است
کشورهای عربی دارای سرمایههای عظیم نفتی و غیر نفتی هستند و از این منظر، رئیسجمهوری آمریکا و معاون وی آنها را ستون فقرات معامله قرن در وضعیت فعلی میدانند.
«فریدون مجلسی» تحلیلگر مسائل آمریکا در تحلیل جزئیات طرح معامله قرن که توسط داماد ترامپ منتشر شد، در گفتوگو با خبرنگار ایلنا اظهار کرد: جزئیاتی که در مورد طرح معامله قرن توسط جرد کوشنر (داماد، مشاور ارشد رئیسجمهور آمریکا و فرستاده این کشور در روند صلح خاورمیانه) منتشر شده را نمیتوان یک داده خارقالعاده و جدید در پرونده صلح فلسطین دانست و به عبارتی دیگر گفتههای کوشنر همان تکرار مواضع گذشته از زاویه دیگر است. مولفههایی که از سوی او در جزئیات جدید معامله قرن مورد اشاره قرار گرفته است دقیقاً نشان میدهد که گشایشی در صلح فلسطین صورت نگرفته و همچنان طرفین درگیر در حال سبک و سنگین کردن آن هستند. این تلاشها از ۲۵ سال پیش تاکنون ادامه داشته است اما باید متوجه بود که کشورهای عربی در این بین بیش از گذشته فعال شدهاند؛ یعنی تمام این پرونده را باید کنار گذاشت و فعل و انفعالهای اعراب زیر ذرهبین قرار بگیرد.
وی ادامه داد: در مورد کشورهای عربی باید بگویم که این دولتها به دو گروه تقسیم شدهاند: ۱- کشورهایی که از نفت و منابع زیر زمینی و رو زمینی بسیاری برخوردار هستند و به دنبال توسعه نفوذ خود بودهاند ۲- کشورهایی مانند اردن و مصر که از نزدیک شدن به اسرائیل ضرر دیدهاند و حتی بعد از جنگ اعراب و اسرائیل تاکنون از رژیم صهیونیستی دوری کرده و روابط را بسیار کمرنگ کردهاند. در اینجا شما شاهد دو قطببندی بسیار آشکار و مهم هستید که محور اول کشورهای مورد نظر شخص ترامپ هستند و کوشنر ماموریت دارد تا بخش زیادی از هزینههای سیاسی و اقتصادی این پرونده را بر دوش آنها قرار دهد. در این میان او مسئول است تا با سفر به این کشورها (امارات، عربستان، کویت، بحرین و غیره) محیط را برای همپوشانی اسرائیل و اعراب فراهم کند. این بدان معناست که احتمال دارد در آینده نزدیک شاهد اتفاقهایی در بحث صلح فلسطین باشیم که دنیا را شگفتزده کند.
این دیپلمات پیشین کشورمان با اشاره به موضع فلسطینیها و طیفبندی آنها در پرونده صلح خاورمیانه، گفت: دومین متغیری که باید مورد نظر قرار بگیرد، فلسطینیها هستند. در وضعیت کنونی آنها هم به دو دسته تقسیم شدهاند: ۱- مهاجرانی که دارای تخصص و حرفه هستند و در کشورهای خارجی به سر میبرند و بخشی از آنها مایل نیستند تا به سرزمین خود بازگردند ۲- فلسطینیهای ساکن سرزمینهای اشغالی که متحمل درد و رنجهای زیادی شدهاند اما همچنان در آنجا زندگی میکنند. در این میان بخشی دیگر از آنها مانند حماس، هدایت و باریکه غزه را به دست دارند که هر از چندگاهی آسیبهایی از ناحیه اسرائیل متوجه آنها میشود و آنها هم پاسخ را به سبک خودشان میدهند. بخشی دیگر که در شرق رود اردن قرار دارند، همچنان مورد تعرض واقع میشوند و توان مقابله با تلآویو را ندارند. مجموع این عناصر فعال در سرزمینهای اشغالی (با صرفنظر از مهاجران خارجنشین) به دنبال حل و فصل موضوع مربوطه هستند و تا سطح توافق اسلو هم پیش رفتند اما نتیجه خاصی حاصل نشده است.
مجلسی افزود: طیف دیگری از فلسطینیها را باید در اردن مورد اشاره قرار داد؛ واقعیت این است که احتمال دارد این دسته از فلسطینیهایی که در اردن حضور دارند، به مصالحه روی آورند و شرایط معامله قرن را قبول کنند. چراکه در این رابطه ممکن است پس از تصویب کلیات و جزئیات حیاتی این پرونده، بخشهایی از اردن که فلسطینیها در آن ساکن هستند از خاک این کشور جدا شود و بدون تردید پادشاه اردن برای بقای خود با این موضوع موافقت خواهد کرد. در هر حال تنها دو راه برای حل و فصل پرونده مذکور وجود؛ نخست، کشورهای ضامن و تمامی بازیگران به صلح برسند و غرامتها پرداخت شود یا اینکه منطقه مجدداً آبستن درگیری و جنگ دیگری شود تا هر یک بر دیگری غالب شود. البته در شرایط فعلی این موضوع بسیار بعید به نظر میرسد.
وی در پایان تصریح کرد: ایالات متحده به دنبال آن است تا با فرستادن «جرد کوشنر» به کشورهای عربی و جلب نظر آنها بتواند تا حدی که در توانش است، موضوع جبران خسارت را برجسته و عملیاتی کند؛ چراکه این طرح عملاً متعلق به محافظهکارانی است که علاوه بر پول و قدرت، رسانهها را در دست خود دارند و عمده آنها یهودی تبار هستند. نفوذ زیاد آنها خود به خود فضا را به نفع این طیف رقم میزند اما در داخل شهرکهای صهیونیستنشین بسیاری از آنها با ترس و واهمه زندگی میکنند. این بدان معناست که نقش اعراب از این به بعد در پرونده صلح خاورمیانه بیش از گذشته برجسته خواهند شد تا به این واسطه بتوانند مشکلات اسرائیل را پوشش بدهند. آنها دارای سرمایههای عظیم نفتی و غیر نفتی هستند و از این منظر کوشنر و ترامپ این کشورها را ستون فقرات پرونده مذکور در وضعیت فعلی میدانند؛ آما آنچه بسیار مهم خواهد بود، خروجی انتخابات آتی اسرائیل است.