صدرالحسینی در گفتوگو با ایلنا مطرح کرد:
علنی شدن روابط اعراب و اسرائیل در لهستان، حقانیت ایران را تثبیت کرد/ شاهد تعمیق شکاف میان ملت و دولتهای عربی خواهیم بود
ادامه ارتباط علنی اعراب و اسرائیل میتواند باعث صفبندی طیف گستردهای از حامیان فلسطین علیه تلآویو و دولتهای عربی شود.
«سیدرضا صدرالحسینی» تحلیلگر مسائل منطقه در تشریح ابعاد همگرایی اعراب و اسرائیل در کنفرانس شکستخورده ورشو و رقم خوردن نقش «بازنده بزرگ» برای اعراب در این نمایش، در گفتوگو با خبرنگار ایلنا عنوان کرد: زمانی که مایک پمپئو در سفرهای اخیر منطقهای خود و به صورت اختصاصی در مصر خبر برگزاری کنفرانس ورشو را اعلام کرد، قرار بر این بود تا محوریت این رویداد به اصطلاح بینالمللی، جمهوری اسلامی ایران باشد اما شکاف موجود میان اروپا و حتی برخی از قدرتهای بزرگ مانند چین و روسیه با ایالات متحده موجب شد تا ورق برگردد و محوریت کنفرانس از ایران دور شود. آمریکاییها در این کنفرانس سعی داشتند تا بخشی از این رویداد سیاسی را با محوریت اسرائیل و اعراب جلو ببرند و بحث بر سر این بود که نمایندگان این کشورها ایران را مورد خطاب قرار دهند و نهایتاً وزیر خارجه آمریکا سخنان آنها را جمعبندی و جهتدهی کند. به گونهای آنها تمام سعی خود را کردند تا به دنیا بفهمانند ایران تهدید شماره یک خاورمیانه است.
وی افزود: باید توجه داشته باشیم که کشورهای مستقر در غرب آسیا و همچنین دولتهای اروپایی به خوبی میدانند که حضور ایران در منطقه به هیچ وجه باعث ثباتزدایی در این موقعیت جغرافیایی نمیشود اما آمریکاییها سعی کردند با جلو انداختن نتانیاهو و محوریت قرار دادن وی در کنفرانس ورشو، یک خط تخریبی مشخص علیه ایران رقم بزنند که البته کشورهای عربی هم به عنوان عنصر مکمل وارد این مجادله نمایشی شدند. علاوه بر این موضوع باید توجه داشت که اعتراضهای زیادی علیه دولت لهستان برای برگزاری این کنفرانس صورت گرفت اما واقعیت این است که دولت فعلی این کشور برخاسته از نگرش راست افراطی است و ترامپ سعی دارد از طریق رخنه در ورشو گسست سیاسی میان کشورهای اتحادیه اروپا را تعمیق ببخشد. به همین جهت است که شاهد عدم حضور اشخاصی مانند فدریکا موگرینی (مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا) یا رئیس جمهوری فرانسه و صدراعظم آلمان در این نشست بودیم.
این پژوهشگر مسائل بین با اشاره به بیانیه پایانی نشست ورشو، گفت: بیانیهای که در پایان نشست ورشو صادر و قرائت شد، نشان از آن داشت که با توجه به همگرایی نسبی اسرائیل و اعراب در ورشو، باز هم مقاصدی که مورد نظر بود، تامین نشد. در این راستا، آمریکاییها برای شلوغ کردن صحنه کنفرانس مذکور از جریانهای اپوزیسیون خارجنشین درخواست کردند که در این کنفرانس حضور داشته باشند که در این بخش هم شاهد انفعال بسیاری از آنها بودیم؛ به گونهای تنها عنصر حاضر در این نشست «گروهک تروریستی منافقین» بود که آنها هم در حد حضور شکلی وارد کنفرانس ورشو شدند. از این منظر هزینههایی که برای برجستهسازی تهدید ایران یا پررنگ کردن ارتباط اعراب و اسرائیل صورت گرفته، خروجی مد نظر واشنگتن را تامین نکرد.
صدرالحسینی با بیان اینکه همگرایی و علنی شدن روابط اسرائیل و اعراب میتواند فاز جدید اعتراضها علیه دولتهای عربی را رقم بزند، اظهار کرد: عدهای معتقدند که محوریت کنفرانس ورشو بحث عادیسازی روابط اسرائیل و اعراب بوده است اما به نظرم این موضوع در فاز دوم قرار داشت و پس از آنکه آمریکا نتوانست اتحاد بینالمللی علیه ایران را رقم بزند، این محور موضوعیت پیدا کرد. آنچه مشخص خواهد بود این است که اگر بر اساس سرمشق آمریکا کشورهای عربی با اسرائیل وارد رابطه جدی سیاسی و بیش از پیش علنی شوند بدون تردید فاصله میان ملتهای عربی و دولتشان بیش از پیش خواهد بود. بر خلاف نقشه آنها (آمریکا، اعراب و اسرائیل) که میخواستند ایران را تضعیف و بد نام کنند، اقدام آنها در ورشو باعث شد تا ایران را به عنوان حامی بزرگ ملت فلسطین و حقوق غصبشده اعراب معرفی کنند که این امر موجب افزایش محبویت ایران نزد ملل عرب و مسلمان و همچنین توسعه گستره نفوذ معنوی خواهد شد.
وی در پایان تصریح کرد: آنچه در ورشو اتفاق افتاد و رسانههای غربی و صهیونیستی نتوانستند آن را سانسور کنند، بدون تردید به نفع کشورمان رقم خورد؛ چراکه اگر همین فردا نتانیاهو وارد ریاض شود و با ولیعهد سعودی دیدار کند بدون تردید حقانیت ایران در بسیاری از پروندهها مانند مبارزه با تروریسیم در منطقه و حتی پرونده فلسطین با گستره بسیار زیادتر به اثبات میرسد. از این منظر، ۱- وابستگی و ضعف نظامی و اقتصادی کشورهای اروپای شرقی به آمریکا ۲-روسیههراسی و سیطره فوبیای مسکو بر تعاملات خارجی کشورهای اروپای شرقی ۳- تلاش ترامپ برای ایجاد اختلاف در قاره اروپا و دامن زدن به شکافهای موجود در اتحادیه ۴- تحمیل هزینه سیاستهای آمریکا و اسرائیل بر دوش کشورهای عربی و منطقه ۵- تقویت موقعیت سیاسی نتانیاهو و کاهش بحران سیاسی در سرزمینهای اشغالی ۶- تحتالشعاع قرار دادن همکاریهای هر چند کمرنگ ایران و اتحادیه اروپا و ۷- تقویت و افزایش کارزار فشار روانی بر ایران به ویژه بعد از جشن چهل سالگی انقلاب اهدافی بود که باعث برگزاری کنفرانس شکستخورده ورشو شد.