استاد دانشگاه جرج تاون قطر در گفتوگو با ایلنا:
اتحادیه عرب درک درستی از عواقب ارتباط با اسرائیل ندارد/ سرکوب مردم منطقه در بهار عربی مانع مطالبهگری عمومی است
اتحادیه عرب و شورای همکاری خلیج فارس اساساً یک نهاد منطقهای منفعل است و هیچ درک درستی از عاقبت ارتباط با اسرائیل ندارد.
«مهران کامروا» استاد دانشگاه جرج تاون قطر در تشریح دلایل حضور مقامهای کشورهای عربی و دیدارهای حاشیهای با نخستوزیر رژیم صهیونیستی در گفتوگو با خبرنگار ایلنا اظهار کرد: قبل از هر تحلیلی باید به این نکته اشاره شود که قصد ایالات متحده از برگزاری نشست ورشو و حتی اعلام تاریخ برگزاری چند هفته قبل از این رویداد، اعمال فشار بر ایران بود اما زمانی که متوجه شدند اجماع جهانی و همچنین کشورهای اروپایی علیه ایران محقق نخواهد شد، عنوان و کلیت بحث بر امنیت و صلح در خاورمیانه متمرکز شد. خروجی آنچه که به عنوان یک نشست جهانی از آن نام برده شد، یک شکست سیاسی برای ایالات متحده بود و به نظرم باید آن را انزوای دیپلماتیک نامید. در مقابل نظریهای وجود دارد که نشان میدهد اگر سیاست خارجی ایالات متحده و شخص ترامپ در ورشو شکست خورد، اما برنده آن را باید اسرائیل و بازنده آن را اعراب بدانیم.
وی ادامه داد: ویدئوها و تصاویری که توسط اسرائیل منتشر شد نشان از آن دارد که نخستوزیر رژیم صهیونیستی با چندین تن از مقامات کشورهای عربی دیدار و مذاکره کرده است که البته این اتفاق در حاشیه کنفرانس ورشو اتفاق افتاد و هدف اصلی آن نشان دادن نزدیک شدن اسرائیل و اعراب به یکدیگر است. یکی دیگر از اهدافی که نزدیک شدن اسرائیل و اعراب در لهستان را برجسته کرد، موضوع ایرانهراسی و القاء انزوای ایران در جهان بود که این مساله هم نتوانست بر اساس دستورالعملی که ایالات متحده آن را نگاشته بود محقق شود. به عبارتی دیگر آمریکاییها قصد داشتند تا اسرائیل و اعراب در لهستان (به خصوص در عرصه رسانه) به یکدیگر نزدیک شوند تا هیمنه این موضوع ریخته شود اما واکنش شهروندان کشورهای عربی در فضای مجازی نشان میدهد که این امر به ضرر آنها تمام شد.
این تحلیلگر ارشد مسائل بینالملل با بیان اینکه تریبون ورشو توسط آمریکاییها در اختیار نتانیاهو قرار گرفت، گفت: معتقدم که آمریکاییها قصد داشتند با کنار هم قرار دادن اسرائیل و اعراب در ورشو، ارتباط نیمهپنهان دو طرف را آشکار کند تا از این طریق بتوانند جنگ روانی مورد نظر خود را علیه ایران برجستهتر کنند. از این منظر تریبون کنفرانس ورشو توسط ایالات متحده در اختیار نخستوزیر اسرائیل قرار گرفت. عدهای معتقدند که عادیسازی روابط میان اسرائیل و اعراب میتواند منجر به اعتراضهای مردمی در کشورهای عربی شود اما باید به این نکته توجه داشت که دولتهای عربی با عملکرد سرکوبگرایانه خود در بهار عربی به شهروندان و تمام دنیا اثبات کردند که هرگونه خیزش احتمالی با سرب داغ پاسخ داده میشود. از این منظر نمیتوان گفت که مولفه تشکیل جنبشهای مدنی و مردمی در کشورهای عربی همچنان وجود دارد یا قرار است اتفاقی برای پاسخگویی به عادیسازی روابط اعراب و اسرائیل صورت بگیرد.
کامروا افزود: چندی پیش شاهد آن بودیم که نتانیاهو به مراکش سفر کرد و پس از آن اخبار حضور وی در عمان منتشر شد. به موازات آن وزیر ورزش اسرائیل به امارات سفر کرد که مجموع این وقایع نشان میدهد که روابط اسرائیل و اعراب حداقل از دو سال پیش وجود داشته اما تا به این حد علنی و آشکار نبوده است؛ لذا سران کشورهای عربی همچنان از این موضوع ترس دارند و به دنبال جلب همفکری و همراهی مردم در این پرونده هستند. در این میان اتحادیه عرب همسو با همین سیاستها و به صورت کاملاً انفعالی در حال گذران حیات سیاسی خود است. اصل مطلب در مورد اتحادیه عرب این است که این سازمان منطقهای نه تنها در حالت فعلی بلکه از زمان تاسیس خود، اقدام خاصی در جهت پیشبرد اهداف کشورهای اسلامی و عربی صورت نداده و حتی منشور این اتحادیه قابلیت اجرای بسیاری از سیاستهای تقابلی را ندارد.
وی با اشاره به دلایل مانور سیاسی نتانیاهو در کنفرانس ورشو تصریح کرد: اینکه چرا نخستوزیر اسرائیل تا به این حد در راس تمرکز کنفرانس ورشو قرار گرفت نه تنها دلایل خارجی خاص خود را دارد بلکه ستون فقرات کنشگری وی در لهستان را باید ایجاد انحراف در افکار عمومی داخل تلآویو دانست. واقعیت این است که نتانیاهو در وضعیت فعلی با مشکلات سیاسی مختص به خود در داخل سرزمینهای اشغالی دست و پنجه نرم میکند و از سوی دیگر پروندههای فساد مالی او و همسرش همچنان مفتوح است؛ از این منظر نتانیاهو به دنبال آن است که با رونمایی از سیاست خارجی جدید بتواند انتخابات آتی کنست را به نفع خود رقم بزند و در فاز بعدی مقابل مخافان خود بایستد. از این منظر فکر نمیکنم که این تحلیلها بر افکار سیاستمداران کشورهای عربی تاثیر خاصی بگذارد و آنها با محافظهکاری اقدام به ارتباطگیری با اسرائیل کنند.
کامروا در پایان خاطرنشان کرد: ترامپ یک فرصت طلایی برای اعراب و اسرائیل در ورشو رقم زد تا بتواند از آن علیه ایران استفاده کند اما بزرگترین لطمهای که آنها میتوانند به ایران بزنند کاهش روابط اقتصادی ایران و امارات است؛ چراکه این خط تجاری از منظر اقتصادی بزرگترین و جدیترین راه مبادله میان ابوظبی و تهران است که حاکم دبی به دلیل بافت اقتصادی امارات و خصوصاً دبی سعی داشته تا به امروز آن را باز نگه دارد. نکته دیگر اینکه اتحاد میان اعراب و اسرائیل طی سالهای اخیر در ابعاد مختلف انجام شده است و تنها کشورهایی مانند عراق، سوریه و قطر در این ائتلاف قرار نگرفتهاند و به نظرم تنها راهی که میتواند علیه ایران اقدام کنند، تشکیل یک ائتلاف نظامی است که این موضوع هم دور از ذهن خواهد بود. بنابراین آنچه از نشست ورشو به خارج از لهستان مخابره شد این است که پوپولیستهای اروپایی که با ترامپ همراه هستند به دنبال تغییر معادلات اروپای شرقی خواهند بود و در سطح بعدی شاهد نمایش نزدیک شدن اعراب و اسرائیل بودیم.