ملازهی در گفتوگو با ایلنا مطرح کرد:
پاکستان عامل اصلی توافق میان طالبان و آمریکا/ خلیلزاد در ۳ سطح بازیگران جدید را وارد پرونده صلح افغانستان میکند
آمریکا به دنبال کنترل و مهار طالبان از طریق امتیازدهی کنترل شده است اما بازیگران جدید میتوانند وزنه سیاسی را به سمت دیگر هدایت کنند.
«پیرمحمد ملازهی» تحلیلگر مسائل جنوب آسیا در تشریح ابعاد و پیامدهای توافق اولیه میان طالبان و آمریکا در گفتوگو با خبرنگار ایلنا اظهار کرد: شرایط فعلی که در افغانستان حاکم است و دیدگاههایی که دونالد ترامپ به عنوان رئیس جمهوری ایالات متحده در مورد افغانستان و پاکستان دارد، باعث شده تا اسلامآباد تا حدودی زیر فشار آمریکا قرار بگیرد و نتیجه این اعمال فشار منجر به ادامه روند گفتوگوها میان طالبان و آمریکا شده است. این فرآیند باعث شده تا طالبان به این نتیجه برسد که باید مواضع خود را تا حد زیادی تقلیل دهد و از رفتار پر خطر در وضعیت کنونی که تمام دنیا چشمشان به افغانستان است پرهیز کند و نهایتاً تمام مشکلات بر سر میز حل شود. لذا این روند نشان میدهد که پاکستان به عنوان محوریت این بحث به این مفهوم دست پیدا کرده است که باید طالبان را به سوی مذاکره سوق دهد.
وی ادامه داد: در سال ۲۰۰۱ میلادی و زمانی که ایالات متحده به افغانستان حمله کرد، پاکستان بر سر این دو راهی بود که باید طرفدار آمریکا باشد یا طالبان. این روند طی سالهای اخیر که حضور آمریکا در افغانستان طولانی شده، چندین بار جابجا شد. به گونهای که در بازه زمانی خاص پاکستان به سمت ایالات متحده متمایل شد و در بازهای دیگر طالبان را راهبری میکرد. اظهارات اخیر «زلمی خلیلزاد» در مورد دستیابی به توافق اولیه با طالبان در مورد صلح افغانستان را باید در همین راستا مورد نظر قرار داد. به نظرم اخباری که در این راستا و به خصوص از سوی مقامهای آمریکایی در این مورد منتشر شده است، به خوبی نشان میدهد که پاکستان نقش بسیار مهم و محوری در این پرونده ایفاء کرده و از جهتی دیگر جمعبندیها نشان میدهد که طرفین بر ادامه راه حل سیاسی اصرار دارند.
این کارشناس مسائل تروریسم با اشاره به سطوح بعدی مذاکره میان آمریکا و طالبان، گفت: بدون تردید سخنانی که زلمی خلیلزاد به عنوان کلیدیترین مهره اجرایی در پرونده صلح افغانستان در مورد توافق اولیه میان طالبان و آمریکا ارائه کرده نشان از آن دارد که دو طرف بر مدل و شکل توافق میان خود به نتیجه رسیدهاند اما جزئیات آن همچنان پنهان است. بدیهی است که رسیدن به جزئیات در این توافق زمان زیادی خواهد برد اما آنچه در این راستا باید مورد نظر قرار بگیرد این است که ایالات متحده از این پس به بعد سه سطح متفاوت از کنشگری سیاسی در پرونده صلح افغانستان را در دستور کار قرار خواهد داد. نخست، ورود جدی برخی از کشورهای عربی به مذاکرات آمریکا و طالبان. دوم، مشارکت دادن کشورهای همسایه افغانستان در روند صلح با طالبان و سوم، مشارکت دادن کشورهای فرامنطقهای و اروپایی در فاز آخر که برای وجاهت بخشیدن به این پرونده مورد استفاده قرار میگیرد.
وی افزود: آمریکا به دنبال آن است تا در انتهای مذاکره با طالبان و طی شدن سه سطح مذکور سازمان ملل را به جای خود وارد پرونده کند و طی یک کنفرانس بینالمللی به دنیا بگوید که واشنگتن این پرونده را به سرانجام رساند؛ نمونه این مساله را در زمانی که طالبان در افغانستان سقوط کرد شاهد بودیم. از سوی دیگر اینکه طالبان قبول کرده تا سایر گروههای تروریستی را از افغانستان اخراج کنند موضوع دیگری است که اجرایی شدن آن تا حدود زیادی دور از ذهن است؛ چراکه ایالات متحده بر اساس پیمان امنیتی کابل – واشنگتن تا سال ۲۰۲۴ میتواند در این کشور حضور نظامی داشته باشد اما به نظرم در آینده این موضوع هم مورد بحث و بررسی قرار خواهد گرفت.
ملازهی در پایان تصریح کرد: هیچ صلحی در افغانستان بدون حضور دولت وحدت ملی نمیتواند جنبه اجرایی و عملیاتی به خود بگیرد و حقیقت این است که اگر قرار باشد مصالحه جدی در افغانستان به اجراء دربیاید باید طالبان و دولت افغانستان به عنوان دو عنصر اصلی آن وارد میدان شوند و به آن متعهد باشند. دولت آمریکا هم به دنبال آن است تا پس از آنکه پرونده صلح با طالبان به نتیجه رسید این دو طرف را به یکدیگر وصل کند و به زودی این اتفاق رخ خواهد داد. بنابراین چندی دیگر همسایگان افغانستان در پرونده صلح با طالبان فعالتر خواهد شد و البته طالبان برای دریافت امتیازهای بیشتر تلاش خواهد کرد اما به نظر میرسد که چشمانداز صلح روشن باشد.