یادداشتی از قنادباشی به بهانه انقلاب ۲۵ ژانویه مصر؛
مصادره غربیها، مماشات اخوان المسلمین
خطای تاکتیکی اخوانالمسلمین در ابتدای انقلاب مصر باعث شد تا باقی ماندههای نظام حسنی مبارک دوباره وارد فرآیند و ساختار سیاسی مصر شوند و نهایتاً انقلاب مصادره شد.
«جعفر قنادباشی» تحلیلگر مسائل آفریقا طی یادداشتی برای ایلنا به دلایل مصادره انقلاب ۲۵ ژانویه مصر پرداخت که به شرح ذیل از نظر میگذرد:
آنچه در ۲۵ ژانویه ۲۰۱۱ در مصر اتفاق افتاد یک انقلاب کاملاً مردمی و خودجوش بود که متاسفانه در میانه راه متوقف شد. این انقلاب در ابتدای راه توانست قوه مجریه و مقننه مصر را با تکانهای شدید بیدار کند اما متاسفانه در قوه قضائیه این کشور هیچ تغییری رخ نداد و اتفاقاً یکی از دلایل ایجاد خلل در انقلاب مصر همین موضوع بود؛ چراکه رئیسجمهوری مصر در مقابل همین قوه سوگند یاد میکند و از جهتی تمام جرم و جنایات صورت گرفته در خاک این کشور توسط همین قوه رسیدگی میشود و تمام این مولفهها نشان از اهمیت و نفوذ این نهاد دارد.
نهاد دیگری که موجب انحراف انقلاب مصر شد، ارتش این کشور و سپس نیروهای امنیتی این کشور بودند. به صورتی که ارتش و نیروهای منتسب به استخبارات مصر هم در فرآیند انتخابات هیچگونه تغییری در بدنه تشکیلات خود احساس نکردند. اما در این راستا باید بدانیم که انفعال «اخوان المسلمین» یکی دیگر از دلایل مصادره انقلاب توسط باقی ماندههای دولت مبارک و غربیها بود. اخوان المسلمین در زمان وقوع انقلاب مصر بر این عقیده بود که تمام فرآیند به دست گرفتن قدرت باید به صورت پلکانی و گام به گام صورت بگیرد و از هرگونه اعمال فشار خودداری شود. این دیدگاه دقیقاً اشتباه محض بود؛ چراکه اخوانالمسلمین باید در همان موقع احکام مسئولیت افراد رده بالای ارتش، قوه قضائیه و مسئولان امنیتی را لغو و مهرههای موثر در انقلاب را جایگزین میکرد.
واقعیت این است که انقلابها در تمام دنیا دارای پتانسیل بسیار عظیم و عمیقی هستند و مدیریت این پتانسیل با انتخابات یا هرگونه فرآیند آرام در تضاد است؛ از این منظر است که میگوییم اخوانالمسلمین اشتباه بزرگی را در مورد هدایت انقلاب مصر انجام داد. همین انفعال باعث شد تا قوه قضائیه این کشور که توسط باقی ماندههای رژیم «حسنی مبارک» اداره میشد، مجلس مصر را منحل کند و این مساله موجب کم شدن سرعت و شدت انقلاب در قاهره شد. به گونهای که تفکر مبارک و همقطاران آن حتی با روی کارآمدن «عبدالفتاح السیسی» هم از بین نرفت بلکه تقویت شد و سرکوبهای هدفمند همچنان ادامه پیدا کرد.
این در حالی ست که اخوانالمسلمین اغلب نیروهای خود را از دست داد و یا آنها به زندان افتادند و حتی برخی دیگر توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند اما سرنوشتشان نامشخص است؛ این به معنای محدود شدن فعالیت اسلامگراها در مصر بود. اما از سوی دیگر نباید فعالیت مخرب عربستان سعودی، اسرائیل، آمریکا و متحدان منطقهای ریاض را از قلم انداخت. این طیف به سرکوب انقلابیون مصر کمک کردند و زمانی که «محمد مرسی» به عنوان رئیس جمهوری مصر انتخاب شد تمام سرمایههای خود را از این کشور خارج کردند و پس از به روی کارآمدن عبدالفتاح السیسی این سرمایهها مجدداً به پیکره این کشور تزریق شد و تاکنون نزدیک به ۳۰ میلیارد دلار به السیسی داده شده است. بنابراین انحراف در انقلاب مصر را باید مرهون خطای استراتژیک اخوان المسلمین و نفوذ اعراب دانست.