زندیه در گفتوگو با ایلنا مطرح کرد:
سیاست عربستان و امارات در قبال پاکستان مکمل یکدیگر است/ اسلامآباد در حال انجام بازی حساب شده با اعراب
عربستان و امارات طی سالهای اخیر به دنبال تطمیع پاکستان بر اساس منافع خود بودهاند اما اسلامآباد در حال جلو بردن سیاست خود است.
«مصطفی زندیه» تحلیلگر ارشد مسائل جنوب آسیا در تشریح دلایل نزدیک شدن امارات متحده عربی به پاکستان در گفتوگو با خبرنگار ایلنا اظهار داشت: روابط و مناسبات پاکستان با کشورهای عربی طی دهه های گذشته شاهد رشد و افزایشی هدفمند بوده که امارات متحده عربی یکی از آنها به شمار میرود. باید توجه داشته باشیم تردد و حضور اتباع پاکستان در کشور امارات و مراودات اقتصادی دو مولفه شاخص در روابط این دو کشور بوده است. به گونهای که تعداد قابل توجهی از شخصیتهای متمول پاکستانی و تجار سرشناس این کشور دارای دفاتر متعدد و فعالیت های تجاری و نیز املاک در امارات هستند. به عنوان مثال شخص آصفعلی زرداری رییسجمهور اسبق و از رهبران حزب مردم پاکستان به همراه همسر مقتول خود یعنی بینظیر بوتو، دورههای متمادی تبعید در خارج از پاکستان را در امارات عربی متحده گذراندند. هم اکنون نیز شهر دبی یکی از کانونهای اصلی نشستهای رهبران حزب مردم در خارج از پاکستان محسوب می شود. گذشته از این همکاریهای نظامی و امنیتی بین دو کشور به خصوص اداره اجرایی بخشهایی از ارتش امارات ازجمله بخشهای لجستیکی و فنی توسط اتباع پاکستانی نیز قابل توجه است.
وی ادامه داد: یادآوری این مولفهها به عنوان نمونه نشان میدهد که روابط امارات و پاکستان تا چه اندازه در حوزه های رسمی و غیر رسمی به یکدیگر نزدیک است و از سوی دیگر گویای این است که بسترهای ارتباطات دو طرف طی حداقل سه دهه گذشته روبه رشد بوده است. نتیجه اینکه فارغ از اینکه چه حزبی در پاکستان اداره دولت را در اختیار داشته باشد ، روابط با امارات متحده عربی بعد از عربستان سعودی یک روابط تعریف شده با اهداف مشخص است. از این منظر و با نگاهی به سوابقی که پیشتر به آن اشاره شد، سفر اخیر محمدبن زاید (حاکم دوفاکتوی امارات) به پاکستان را باید در راستای تقویت ارتباطات و روابط گذشته در شرایط نوین منطقه ای بدانیم. با این وجود، باید در نظر داشت که سیاست خارجی پاکستان همچنان بر اساس توازن در روابط با تمامی کشورها از جمله اعراب و دیگر کشورها ازجمله ایران تعریف شده و هیچ نشانه ای مبنی بر تغییر این رویکرد دیده نمیشود.
این پژوهشگر ارشد مسائل بینالملل در پاسخ به این پرسش که نقش عربستان در روابط امارات و پاکستان را چگونه باید تشریح کرد، گفت: باید درنظر داشت سیاست عربستان سعودی در مورد روابط با پاکستان تزاحمی با سیاستهای امارات در قبال این کشور نداشته و در برخی اهداف حتی همپوشانی نیز داشته و حتی مکمل یکدیگر هستند. البته دیدگاهی وجود دارد مبنی بر اینکه امارات و عربستان به دنبال تحریک پاکستان علیه ایران هستند اما واقعیت این است که دولتمردان پاکستانی سیاست کشور خود را بر اساس منافع ملی خود طراحی و اجرا میکنند. به عنوان مثال در بحران سوریه شاهد آن بودیم که بسیاری از کشورها سفارتخانههای خود در سوریه را تعطیل کردند اما سفارت پاکستان در دمشق طی سالهای اوج بحران در سوریه به فعالیت خود ادامه داد و با عربستان و امارات و دیگر کشورها علیه سوریه همسو نشد.
وی در پایان خاطرنشان کرد: نمونه علنی دیگر را باید در پرونده یمن ملاحظه کرد؛ سعودیها با پیشنهادهای کلان مالی در صدد بودند که پاکستان را وارد پرونده یمن کنند اما ارتش پاکستان به عنوان مرجع تعیینکننده سیاستهای راهبردی این کشور، با برآورد دقیق از بحران یمن به هیچ وجه وارد باتلاق آن کشور نشد و نشان داد که سیاست خارجیاش مستقل و مبتنی بر منافع ملی و فارغ از هرگونه تاثیرگذاری خارجی است. در عین حال روشن است که عربستان و امارات به دنبال تطمیع پاکستان طی سالهای اخیر بودهاند تا در رقابتهای منطقهای علیه ایران موضع بگیرد اما تا به امروز چنین تحولی رخ نداده است و بعید به نظر میرسد که اسلامآباد با سیاستهای آنها همسو شود. این وضعیت نشان میدهد که رقابت میان اعراب برای نزدیک شدن به پاکستان در جریان بوده و در عین حال گویای بازی حسابشده پاکستان با کشورهای عربی به خصوص دو کشور یاد شده است. عملکرد اسلامآباد در پروندههایی مانند طالبان و صلح افغانستان نشان داده که تلاشهای کشورهای یاد شده در موضوعات مذکور بیثمر بوده و آنها نمیتوانند اهرم راهبردی طالبان و تاثیرگذاری بر مسائل افغانستان را از دست این کشور خارج کنند.