زرگر در گفتوگو با ایلنا تشریح کرد:
دلایل انتخاب «پاتریک شاناهان» به عنوان وزیر دفاع آمریکا/ پیامد ورود همفکران ترامپ به پنتاگون برای ایران و منطقه
رئیسجمهوری آمریکا برای تسلط خود بر پنتاگون و اجرایی شدن سیاست تجاریسازی امنیت، شخصی برای تصدی سمت وزارت دفاع انتخاب کرد که رسانههای او را دلال تسلیحات مینامند.
«علیاصغر زرگر» تحلیلگر مسائل بینالملل در تشریح ابعاد شخصیتی وزیر دفاع جدید ایالات متحده و پیامدهای انتخاب او بر معادلات نظامی در گفتوگو با خبرنگار ایلنا عنوان کرد: انتخاب «پاتریک شاناهان» به عنوان وزیر دفاع جدید آمریکا، تحلیلهای زیادی را در بطن خود جای داده است. قبل از هر چیز و به عنوان فاکتور اول باید به این نکته مهم اشاره کرد که ترامپ به دنبال آن است تا به داخل و خارج ایالات متحده بفهماند که حرف اول و آخر تصمیمگیری نظامی را او میزند. در واقع او بر اساس سیاست اقتصادی مد نظرش دست به یکسری از اقدامها زده که خروج نظامیان آمریکا از سوریه یکی از همین مسائل به شمار میآید و اتفاقاً منتهی به جدا شدن جیمز متیس از کابینه ترامپ شد.
وی ادامه داد: گزینه جدید وزارت دفاع ایالات متحده از لحاظ سِنی، جوانتر از متیس است و به دلیل حضور ۲۳ ساله در شرکت بوئینگ، به عنوان یک مهره میان سازمانی به حساب میآید. او جزء کسانی است که ترامپ روی آن تسلط بیشتری دارد؛ این تسلط ترامپ بر جیمز متیس به دلیل سابقه درخشان و مدارج نظامی او کمتر بود اما گزینه جدید تصدی پنتاگون اینگونه نیست. لذا این وضعیت باعث میشود تا ترامپ بتواند تسلط بیشتری بر بازوی نظامی ایالات متحده داشته باشد و از همه مهمتر یک مخالف از گردونه اجرایی دولت وی حذف شد. این روند در مورد کسانی مانند مایکل فلین، نیکی هیلی یا رکس تیلرسون هم صدق میکرد؛ یعنی هر شخصی که با او هماهنگ نباشد بدون تردید به حاشیه رانده خواهد شد.
این استاد دانشگاه با اشاره به سوابق اجرایی وزیر دفاع جدید ایالات متحده، بیان کرد: برخی از اسناد و دادههای رسانهای نشان میدهد که پاتریک شاناهان سالها در نقش یک دلال تسلیحاتی در بدنه وزارت دفاع به ایفاء نقش مشغول بوده که البته موضوع تازهای در آمریکا به حساب نمیآید؛ چراکه یک ضلع از اقتصاد ایالات متحده را فروش تسلیحات در برمیگیرد. آنچه در این مورد باید مد نظر قرار بگیرد وجهه اقتصادی و توانایی فعالیت تجاری این شخص است که دقیقاً با نوع نگاه و سیاستهای ترامپ در یک راستا است. او به خوبی میتواند قراردادهای تسلیحاتی – تجاری که ترامپ منعقد کرده را به ورطه بازدهی و سودرسانی نزدیک کند و به عبارتی دیگر او منجی عینیتبخشی به سناریوهای اقتصادی ترامپ با چاشنی نظامی خواهد بود. باید پذیرفت که وضعیت اقتصادی ایالات متحده، به خصوص بعد از تعطیل شدن دولت فدرال با مشکلات جدی روبرو خواهد شد و ترامپ به همین دلیل از زمان ورود به کاخسفید سیاست اقتصادی خود را به تمام لایههای آمریکا نفوذ داده است.
وی افزود: یکی از موضوعاتی که به عنوان بخشی از پیامدهای انتصاب وزیر دفاع جدید آمریکا باید مورد نظر قرار بگیرد، خروج نیروهای نظامی آمریکا از سوریه و افغانستان است. باید دقت کنیم که چینش پایگاههای نظامی (اعم از دریایی، هوایی و زمینی) ایالات متحده در منطقه به صورتی است که غرب و شرق ایران تحت اشراف آمریکا قرار میگیرد و این معادله در مورد رصد و میدان اقدام ایران هم صدق میکند. یعنی ایران هم به خوبی میتواند پایگاههای نظامی آمریکا را رصد و حتی مورد هدف قرار دهد اما اینکه ایالات متحده در این بازه زمانی نیروهای خود را خارج و یک ناو هواپیمابر به خلیج فارس اعزام میکند، نشان میدهد که واشنگتن به فکر تعهدات خود در قبال حمایت از همپیمانان منطقهای خود است آنها را دلگرم کند. بخشی دیگر از این اقدام را باید مانور قدرت آمریکا برای جلوگیری از ریزش هژمونی منطقهای خود بدانیم اما نباید به این فکر کنیم که ایالات متحده به دلیل ضعف راهبردی یا نظامی منطقه را ترک کرده است.
زرگر در پایان خاطرنشان کرد: برخی از رسانههای داخلی و بسیاری از تحلیلگران و مقامات در درون کشورمان طی روزهای اخیر اظهار کردهاند که ایالات متحده به دلیل اینکه راهبرد مشخصی در خاورمیانه ندارند یا هیچ منافعی طی این مدت در افغانستان و سوریه کسب نکردهاند از این دو کشور خارج شدهاند اما این تحلیل تا حدی اشتباه و ناقص است. باید این واقعیت را بپذیریم که تا به امروز در ایالات متحده هیچ رئیس جمهوری همانند ترامپ با چالش داخلی و خارجی روبرو نبوده و همین موضوع باعث میشود که اگر ترامپ در خاک کشورش زیر فشار بیسابقه قرار بگیرد دست به اقدام هیجانی بزند. از این منظر ممکن است خروج نیروهای آمریکا از منطقه یک تاکتیک بزرگتر برای مهندسی ادامه راهبردهای نظامی و امنیتی علیه ایران و سایر متحدان تهران باشد. از این منظر امکان دارد آمریکا برای حفظ سلامتی و جان نیروهای خود از منطقه خارج شده و پس از آن دست به اقدام هیجانی بزند. شاید تحلیل پیشرو تا حدی غیر واقعی به نظر برسد اما باید بدانیم که این گزینه در کنار فشار اقتصادی و سیاسی میتواند محتمل باشد. لذا انتصاب پاتریک شاناهان را میتوان همسوسازی نسبی پنتاگون توسط ترامپ با سیاستهای خود دانست.