وخشیته در گفتوگوی تفصیلی با ایلنا بررسی کرد:
نحوه بهرهبرداری «پروشنکو» از تنش در تنگه کِرچ/ سناریوی روسیه برای هدایت منازعه در دریای آزوف
رئیس جمهوری اوکراین به دنبال ژست روسیهستیزی است تا بتواند منتقدان خود را آستانه انتخابات ریاستجمهوری به چالش بکشد و افکار عمومی حامی غرب در کشورش را با خود همنوا کند.
با گذشت یک هفته از رویارویی نظامیان روسیه و اوکراین در دریای آزوف، همچنان منازعه میان دو طرف ادامه دارد و جنگ لفظی و رسانهای به قوت خود باقی است. چندین ملوان اوکراینی توسط دادگاهی در جزیره کریمه به حبس چند ماهه محکوم شدهاند و از سوی دیگر، ناتو و ایالات متحده به پشتیبانی از کییف مشغول هستند. این در حالی است که حدود چهار ماه دیگر انتخابات ریاستجمهوری اوکراین برگزار میشود و همچنان پرسشهایی در مورد تاثیر این منازعه سخت روی حیات سیاسی پترو پروشنکو بدون پاسخ مانده است. برای واکاوی ابعاد و تاثیر این پرونده بر انتخابات اوکراین و تحلیل آخرین وضعیت سیاسی – امنیتی در دریای آزوف به گفتوگو با «احمد وخشیته» کارشناس مسائل روسیه پرداختیم که در ادامه از نظر میگذرد.
بیش از یک هفته از تقابل روسیه و اوکراین در تنگه کِرچ میگذرد؛ این موضوع تا چه حد بر انتخابات ریاستجمهوری اوکراین تاثیر دارد؟
وخشیته: تنها چهار ماه دیگر تا پایان دولت «پترو پروشنکو» باقی مانده و او به خوبی میداند که از یک سو شرایط این کشور تحمل بحران و ناآرامیهای پنج سال پیش را ندارد و از سوی دیگر، محبوبیت و مقبولیت وی نیز میان تودههای مردم کاهش بسیاری داشته است. به هر حال مردم شرق این کشور به روسیه گرایش دارند و بهرغم توافقنامه مینسک، همچنان درگیریها میان آنها و دولت مرکزی در کییف استمرار دارد. از سوی دیگر به نظر میرسد پروشنکو نتوانست انتظارات مردم کییف و ضلع غربی اوکراین در تقابل با روسیه را برآورده کند؛ در حالی که او سوار بر این موج پس از فرار یانوکوویچ بر مسند ریاستجمهوری رسیده بود.
یعنی به نظر شما این تنش به احیای مقبولیت پروشنکو در انتخابات پیش رو کمک میکند؟
وخشیته: به نظرم یکی از اصلیترین انگیزههای کییف در ایجاد تقابل با مسکو در تنگه کرچ، موضوع انتخابات ریاستجمهوری پیش روی اوکراین باشد. یعنی پروشنکو میخواست ژست روسیهستیزی بگیرد و به منتقدان خود که او را محکوم به سکوت در موضوع الحاق کریمه میکنند، بگوید که کریمه و آبهای سرزمینی آن را همچنان متعلق به اوکراین میداند و بار دیگر سوار بر موج تقابل با کرملین، آرای اوکراین غربی را نصیب خود کند. اوکراین پس از الحاق کریمه به روسیه امید به فشار بر مسکو به واسطه ترانزیت گاز از این کشور را داشت که سفر دو هفته پیش پوتین به استانبول و اعلام این موضوع که بخش دریایی خط لوله «تُرک استریم» به پایان رسیده است، آب پاکی را بر این رویکرد اوکراین ریخت؛ چرا که گاز روسیه از نُوو راسیسک از طریق دریای سیاه به ترکیه منتقل میشود و از آنجا به اروپا ترانزیت خواهد شد. موضوعی که عملاً موقعیت ژئوپلوتیک اوکراین در حوزه انرژی را برای روسیه بسیار کمرنگ کرد.
به نظر میرسد که پروشنکو بر این باور بود که از تیرگی روابط بریتانیا و مسکو استفاده کند و ائتلافی را با همراهی بریتانیا و دیگر کشورهای همسو با خود در اروپا شکل دهد تا هم قدرت چانهزنی در مقابل روسیه را افزایش دهد و هم از سوی دیگر خوراک داخلی مبنی بر دیپلماسی فعال میان مردم خود در انتخابات ریاستجمهوری پیشرو داشته باشد.
مطابق ویدئوی منتشر شده، روسیه به کشتی اوکراینی ضربه میزند و سه ناو و خدمه آن را دستگیر میکند و پس از آن تنگه را میبندد، ولی شما بر این باور هستید که اوکراین شروعکننده این بازی بوده است؟
وخشیته: به نظرم ابتدا باید شرایط منطقه را بر اساس واقعیت موجود بپذیریم و پس از آن پاسخ این پرسش مشخص میشود. کریمه در ۱۶ مارس ۲۰۱۴ همه پرسی برگزار کرد که ۸۱ درصد مردم این منطقه در آن شرکت کرده و ۹۶ درصد شرکتکنندگان به الحاق این منطقه به روسیه رای دادند. بر اساس حقوق بینالملل این رویه پذیرفته نیست؛ اما در واقعیت به واسطه قدرت روسیه این اتفاق افتاد و اوکراین در واقع کاری نتوانست انجام بدهد و اروپا و آمریکا نیز صرفاً به وضع تحریمها اکتفا کردند. پس از این تاریخ، کرمیلن برای کریمه بودجه چشمگیری تخصیص داد و فعالیتهای فرهنگی و اقتصادی گستردهای در آنجا آغاز کرد. تنگه کرچ که سالیان سال جدا کننده روسیه و اوکراین از یکدیگر بود، به واسطه الحالق کریمه، بال غربی آن نیز همچون بال شرقیاش در اختیار روسیه قرار گرفت تا مطابق قرائت مسکو تمامی آبهای این منطقه تحت آبهای سرزمینی فدراسیون روسیه به شمار آید و لاجرم دریای سیاه به واسطه آبهای سرزمینی روسیه به دریای آزوف متصل شود.
در این چهار سال، کشتیهای اوکراینی همواره میتوانستند از این تنگه عبور کنند، اما به واسطه قوانین روسیه لازم بوده تا پیش از آن مشخصات کشتیهای عبوری را اعلام و مراحل ریجستر آن را انجام دهند. اینکه آیا این رویه از دیدگاه حقوق بینالملل صحیح است یا خیر یک موضوع است؛ اما موضوع کنونی این است که کییف چهار سال این رویه را پذیرفته بوده و مطابق آن رفتار میکرده است، اینکه به یکباره بر خلاف این رویه رفتار میکند را میتوان چنین تحلیل کرد که پروشنکو به یک استراتژی جدید روی آورده است.
به نظر میرسد همانطور که پس از چهار سال سکوت، به یکباره در این مقطع وزیر خارجه اوکراین در گفتوگو با «مجله آلمانی بیلد» از اقدام غیر قانونی روسیه در اشغال شبه جزیره کریمه سخن میگوید و این طور مطرح میکند که دولتمردان اوکراین زیر بار اشغالگریهای روسیه نمیروند، پروشنکو هم سیاست اعلانی روسیهستیزی را با علم کریمه و تنگه کرچ پیش گرفته است تا افکار عمومی مردم غرب اوکراین را که نقش پررنگی در انتخابات پیشرو دارند، به سوی خود هدایت کند. اما این پرسش وجود دارد که چرا سیاست اعمالی اوکراین میان چهارسال گذشته و حتی در برهه کنونی با سیاست اعلانی کنونی آن تفاوت دارد.
به نظر میرسد همانطور که پوتین به تشریح علت این رفتار کییف پرداخت، دولتمردان این کشور به دنبال آن بودند که با ایجاد وضعیت اضطراری در کشور به استقرار وضعیت حکومت نظامی برسند تا به واسطه آن سایر رقبای انتخاباتی را سرکوب و شانس خود را در پیروزی برای دور بعد بالا ببرند.
روسیه چه استراتژی در این مورد این پرونده دنبال میکند؟
وخشیته: روسیه مبنایی بر ایجاد تنش در این منطقه ندارد، چراکه با الحاق کریمه از چهار سال پیش تاکنون به وضعیت مطلوب رسیده است؛ مسکو به خوبی میداند که اوکراین توان چنین تقابلی را ندارد و بیشتر نزاع لفظی را دنبال میکند. از همین رو از این فرصت استفاده کرده تا با قانونی جلوه دادن الحاق کریمه، این رفتار اوکراین را نقض ماده ۱۹ و ۲۱ کنوانسیون قوانین دریایی سازمان ملل بخواند و با تاکید بر رعایت اصل عبور بیضرر، اوکراین را به ایجاد وضعیت درگیری در منطقه متهم کند. روسیه به خوبی متوجه سناریوی اوکراین در این موضوع شده است و به نظر میرسد به دنبال آن است که به واسطه اصل استمرار اندک اندک وجهه حقوقی برای الحاق کریمه به وجود آورد.