ملازهی در گفتوگو با ایلنا بررسی کرد:
دلایل شکست مذاکرات نماینده آمریکا با طالبان/ سناریوی واشنگتن برای خلق دولت انتقالی و فدرالی کردن افغانستان
اولویت ایالات متحده با طالبان متفاوت است و بدون تردید واشنگتن به دنبال خلق سناریوی دولت انتقالی با مشارکت طالبان خواهد بود.
«پیرمحمد ملازهی» تحلیلگر مسائل جنوب آسیا در تشریح خروجی مذاکرات سه روزه نماینده آمریکا با طالبان در گفتوگو با خبرنگار ایلنا اظهار کرد: دلیل اصلی بینتیجه بودن مذاکرات مذکور، تفاوت اولویتهای طالبان و آمریکا با یکدیگر است. اولویت ایالات متحده در افغانستان این است که تا قبل از انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ در این کشور، حتماً باید دستاوردی در زمینه سیاست خارجی توسط ترامپ و تیم او به دست بیاید. به عبارتی دیگر ترامپ به دنبال آن است تا بتواند در کمپین انتخاباتی خود با دست پر و با تکیه بر یکی از دستاوردهای سیاست خارجی خود، افکار عمومی را به نفع خود مصادره کند. تیم ترامپ و شخص رئیسجمهوری آمریکا دو جغرافیای غرب آسیا و جنوب آسیا را در دستور کار خود قرار دادهاند تا به هر ترتیبی که شده بتوانند در این محورها دستاوردی برای خود دست و پا کنند.
وی ادامه داد: اتاق فکر و دستگاه دیپلماسی دولت فعلی ایالات متحده به این نتیجه رسیده است که رسیدن به دستاورد در زمین بازی خاورمیانه کار مشکلی است و از این جهت نگاه خود را به جنوب آسیا (خصوصاً افغانستان) معطوف کردهاند و باید بگوییم که پرونده صلح افغانستان به اولویت دولت ترامپ تبدیل شده که در این راستا پاکستان را هدف قرار دادهاند. در مقابل اولویت طالبان کاملاً با آنچه که ایالات متحده از طریق «زلمی خلیلزاد» به آنها منتقل میکند، تفاوت دارد. باید به این درک برسیم که تصاحب زمین برای طالبان بیشترین اهمیت را دارد و متاسفانه در وضعیت کنونی این جریان تندروی افغانستان در عرصه میدانی دست برتر را دارد. لذا نگاه طالبان به مذاکرات صلح کاملاً نگاه داخلی و منافعی است و از دریچه نگاه خود این روند سیاسی را تحلیل میکند.
این کارشناس مسائل شبهقاره با بیان اینکه تاریخهای ارائه شده از سوی آمریکا برای دستیابی به صلح یکپارچه در افغانستان تنها در حد گمانهزنی به حساب میآید، گفت: انتخابات ریاست جمهوری افغانستان که سال آینده برگزار خواهد شد برای ایالات متحده از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است و اینکه دیده میشود خلیلزاد دائما اقدام به اعلام تاریخ برای رسیدن به صلح میکند از همین موضوع سرچشمه میگیرد. این در حالیست که طالبان به هیچ وجه بازه زمانی خاصی را تایید نمیکند و منتظر آن است تا ببیند ایالات متحده نیروهای خود را چگونه از افغانستان خارج میکند. در این راستا به نظر میرسد طرحهایی در پشت پرده در حال نگارش و برآورد است. یکی از اصلیترین طرحهای بحث رونمایی از دولت انتقالی در افغانستان است.
وی افزود: طرح دولت انتقالی به این شکل است که ایالات متحده دولت جدیدی را تشکیل میدهد و نیروهای میانهروی طالبان را با آنها ادغام میکند تا نهایتاً بتواند انتخابات ریاست جمهوری آینه این کشور را به تاخیر بیاندازد که این طرح در وضعیت فعلی به دلیل آنکه به صورت کامل تایید نشده، رسانهای نشده است. باید به این نکته توجه کنیم که گزینههای ایالات متحده بر اساس شرایط تغییر میکند اما باید متوجه باشیم که در وضعیت کنونی با چندین جناح قدرتمند در افغانستان روبرو هستیم. نخست، نخبگان لیبرال که فارغ از قومیت و مذهب وارد میدان شدند که بخشی از آنها در دولت وحدت ملی حضور دارند. دوم، جریان حزب اسلامی حکمتیار (به رهبری گلبدن حکمتیار) که ورود او به کابل تا حدودی معادلات قدرت را تغییر داد و این جریان به هر حزب و دستهای که نزدیک شود میتواند بر آن تاثیر بگذارد. سوم، ائتلاف شما که در ترکیه پایه گذاشته شد و متشکل از محمد محقق، ژنرال عبدالرشید دوستم و عطامحمد نور است.
ملازهی در پایان تصریح کرد: این روند و تشکیل دستهها و طیفهای قدرتمند باعث شده تا معادلات تا حد زیادی از پیچیدگیهای خاص خود برخوردار شود. به عنوان مثال اشرف غنی به عنوان رئیس جمهوری افغانستان که تحت امر ایالات متحده است به خوبی میداند که در ولایات شمالی افغانستان تا چه حد از دولت وحدت ملی ناراضی هستند و آمریکاییها هم بر این موضوع به صورت دقیق اشراف دارند. این اختلافها و چند دستگیها است که آینده افغانستان را مبهم کرده است اما باید بدانیم که سناریوی اصلی را واشنگتن مینویسد. بر اساس دادهها، محتملترین سناریو، تشکیل ائتلافی متشکل از اشرف غنی و تیمش به علاوه حکمتیار و عناصر میانهروی طالبان خواهد بود. در اینجاست که اگر سایر قومیتها و طیفهای مختلف افغانستان بپذیرند، احتمال فدرالی شدن افغانستان وجود دارد.