ملازهی در گفتوگو با ایلنا مطرح کرد:
ترور «مولانا سمیع الحق» هشدار به هسته تندروی طالبان بود/ پاکستان به دنبال جایگزینی مهرههای میانهرو
قتل مولانا سمیع الحق آن هم در داخل خاک پاکستان به نوعی این پیام را مخابره میکند که دستهای پشت پرده به دنبال حذف هسته تندروی طالبان هستند.
«پیرمحمد ملازهی» تحلیلگر ارشد مسائل جنوب آسیا در تشریح دلایل کشته شدن مولانا سمیع الحق (پدر معنوی طالبان) در گفتوگو با خبرنگار ایلنا اظهار کرد: اینکه چرا خبر ترور یا به گفته رسانههای پاکستان کشته شدن مولانا سمیع الحق تا به این اندازه مهم است، دلیلی ندارد جز جایگاه و وجهه او در میان کادر مرکزی طالبان. باید بدانید که سمیع الحق اداره کننده «مدرسه حقانی» در پاکستان بود و این مدرسه که با عنوان دارالعلوم حقانیه شناخته میشد در سال ۱۹۴۷ توسط مولانا عبدالحق (پدر مولانا سمیع الحق) تاسیس شد که پس از مرگ او سمیع الحق اداره کننده آن بود. این مدرسه مذهبی در میان اهل سنت به «دانشگاه جهاد» معروف است و تمامی طلاب حاضر در آنجا را به عنوان مقلدهای تفکر رادیکال دیوبندیه میشناسند.
وی ادامه داد: مدرسه حقانی یکی از مدارس اصلی تبلیغ تفکر دیوبندیه در جنوب آسیا به شمار میآید که ریشه آن در هند بوده و از قرن هجدهم میلادی تاکنون مشغول به تکثیر است. بنیانگذاران این مکتب پس از آنکه هندوستان از استعمار بریتانیا رها شد معتقد بودند که مسلمانان در وضعیت فعلی تضعیف شدهاند و از این جهت شاهد خلق دیوبندیه بودیم که اتفاقاً طالبان هم پیرو همین مکتب است. نکته دیگر که چهره سمیع الحق را تا حد زیادی برجسته میکند، حضورش در سنای پاکستان است. او توانست دو دوره به عنوان سناتور به مجلس سنای پاکستان وارد شود و از این جهت است که باید او را یک شخصیت سیاسی – مذهبی بدانیم و همین عناوین است که چهره او را نسبت به سایر اشخاص همطرازش بیشتر مطرح کرده است.
این پژوهشگر ارشد مسائل شبهقاره با بیان اینکه اکثر رهبران جهادی افغانستان شاگرد مولانا سمیع الحق بودند، گفت: مدرسه حقانی به حدی در ترویج تفکر دیوبندیه دست بالا را داشت که اشخاصی مانند ملا محمد عمر (اولین رهبر طالبان)، ملا اختر منصور (دومین رهبر طالبان) و جلالالدین حقانی (موسس و رهبر شبکه تروریستی حقانی) در آنجا تربیت شدند و اتفاقاً تمامی آنها شاگردان سمیع الحق به شمار میروند. از این منظر است که وی را «پدر معنوی طالبان» میدانند. سمیع الحق یکی از کسانی بود که مخالف سرسخت صلح طالبان با آمریکا است و حتی در اظهارات پسر وی دلیل ترور شدنش، نزدیک شدن به حکومت افغانستان برای صلح با طالبان اظهار شده است.
وی افزود: بر اساس طرحی که از سوی ایالات متحده مطرح شده، قرار بر این بود تا ۱۳ ولایت از ولایتهای افغانستان بعلاوه چند وزارتخانه در اختیار طالبان قرار بگیرد تا آنها در بدنه قدرت با دولت وحدت ملی افغانستان حل شوند. طبیعتاً مولانا سمیع الحق با این طرح و هرگونه سازش با آمریکا مخالف بود و از این رو باید او را نماینده هسته تندروی طالبان دانست. اگر قتل سمیع الحق را در کنار ترور «ژنرال عبدالرازق» فرمانده پلیس قندهار که چند هفته پیش و قبل از برگزاری انتخابات توسط عنصر نفوذی طالبان ترور شد را در کنار هم قرار دهیم به خوبی میفهمیم که جریانی در این بین به دنبال آن است تا صلح با طالبان محقق نشود و از سوی دیگر به دنبال حذف مهرههای مخالفی است که منافع آمریکا را هدف قرار میدهند.
ملازهی در پایان خاطرنشان کرد: قتل سمیع الحق دقیقاض نشان میدهد که دستهای پشت پرده به دنبال آن است تا بتواند آرام آرام جریان رادیکال طالبان را به حاشیه ببرد تا شاید بتوانند با آمریکاییها به توافقی بر سر مصالحه با طالبان برسند. از این منظر احتمال دارد سمیع الحق توسط پاکستان یا آمریکا کشته شده باشد؛ چراکه اسلام آباد در وضعیت فعلی به دنبال آن است تا موانع جدی بر سر صلح با طالبان را مرتفع کند و تا جایی که میتواند در جهت تامین منافع خود گام بردارد.