بیگدلی در گفتوگو با ایلنا مطرح کرد:
بولتون و پمپئو، محرک استعفای نیکی هیلی/جمهوریخواهان در آستانه انتخابات به دنبال آرامش حزبی هستند
نماینده مستعفی آمریکا در سازمان ملل اصلیت هندی دارد و این موضوع به علاوه جنسیت او با نگاه محافظهکاران (اعم از طیف تی پارتی و کوکلاس کلانها) در تضاد بود و باید از گردونه سیاست حذف میشد.
«علی بیگدلی» تحلیلگر مسائل آمریکا در تشریح دلایل کنارهگیری نیکی هیلی از نمایندگی ایالات متحده در سازمان ملل متحد در گفتوگو با خبرنگار ایلنا اظهار کرد: از مدتها قبل صحبتها و گمانهزنیهایی در مورد کنارهگیری نیکی هیکی از نمایندگی ایالات متحده در سازمان ملل متحد مطرح بود و یکی از مولفههایی که این موضوع را تایید میکرد، فروکش کردن لحن و مواضع او در مسائل سیاست خارجی آمریکا بود. واقعیت این است که برای واکاوی این موضوع باید به زمان حضور رکس تیلرسون در وزارت خارجه آمریکا رجوع کنیم؛ شخصیت تیلرسون بر خلاف مایک پمپئو از یک ثبات و آرامش خاصی برخوردار بود که پرستیژ سیاسی و اقتصادی او در این خصوص حائز اهمیت بود. در آن زمان همگان معتقد بودند که تیلرسون به اندازه ترامپ و اطرافیانش از مواضع تند و محافظهکارانه برخوردار نیست و به همین علت پُر کردن خلاء تندروی او را نیکی هیلی به عهده گرفت.
وی ادامه داد: اگر منحنی خیزش نیکی هیلی در دولت ترامپ و سازمان ملل را به صورت گذرا بررسی کنیم، میبینیم او در زمانی که تیلرسون سکاندار وزرات خارجه بود مواضع بسیار تندی را اتخاذ میکرد اما پس از آنکه مایک پمپئو به سمت وزیر خارجه آمریکا منصوب شد اوضاع به صورت دیگری رقم خورد. به گونهای که ورود پمپئو و جان بولتون به کاخ سفید موجب شد تا نگاه محافظهکاری شدت پیدا کند و در اینجا بود که نیکی هیلی حرفی برای گفتن نداشت. چراکه پمپئو یک آمریکایی یهودیتبار است و در برههای رابط آیپک به حساب میآمده و عمیقاً در لایههای محافظهکارانه آمریکا غرق شده است. از این جهت نیکی هیلی با ورود پمپئو به وزارت خارجه عملاً میدانداری خود را از دست داد.
انتصاب پمپئو و بولتون به عنوان وزیر خارجه و مشاور امنیت ملی کاخسفید دو موضوعی است که موجب شد نقش نیکی هیلی به حاشیه برود و حتی از او به عنوان یک مهره سوخته و بدون استفاه یاد شود. بر اساس راهبرد جدید، قرار بر این شد که پمپئو پروندههای مربوط به چین، روسیه و کرهشمالی را پیگیری کند و جان بولتون مامور اعمال فشار بر ایران و ارتباط با سازمان منافقین شد؛ در اینجاست که میبینیم عملاً هیچ نقش محوری خاصی برای نیکی هیلی در نظر گرفته نمیشود و مجبور به استعفاء میشود.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه بخشی از انتقادهایی که به نیکی هیلی وارد شده جنبه نژادپرستی دارد، گفت: یکی از مسائلی که در خصوص کنارهگیری نیکی هیلی ناگفته واقع شد، بحث تفاخر نژادی و نوع نگاه به این موضوع در کاخ سفید و ساختار قدرت ایالات متحده است. نیکی هیلی از نژاد هندو است و این همان مسالهای است که اشخاصی مانند پمپئو و بولتون را تحریک میکند تا علیه او دست به کار شوند. پمپئو از اعضای موثر جریان محافظهکار «تی پارتی» به شمار میرود و منتسب بودن او به این جریان باعث شده تا نگاه نژادپرستی در نگاه و اقدام او رخنه کند. این نگاه به حدی در ساختار سیاسی آمریکا ریشه دوانده است که آنها حتی اروپاییها را نژاد ناقص به حساب میآورند، چه برسد به شرقیها و آسیاییها.
وی در پایان خاطرنشان کرد: بسیاری معتقد هستند که نیکی هیلی را باید «سوگلی ترامپ» در کاخسفید بدانیم اما واقعیت این است که مدل نگاه ترامپ به هیلی صرفاً ابزاری و سیاسی بود و هیچ منطق انسانی در آن نهفته نبود. ترامپ ارتباط تنگاتنگی با جریان فکری کوکلاس کلانها دارد و در منش آنها، زن جایگاه بسیار پائینی داشته و معتقدند که نباید به آنها بیش از حد بهاء داد. لذا ترامپ در برههای که به مواضع تند هیلی در سازمان ملل نیاز داشت به او بیش از حد میدان داد اما حالا که دو مهره تندرو وارد کاخ سفید شدهاند دیگر نیازی به او نیست؛ چراکه او آمریکایی الاصل نیست و نباید بیش از حد در محوریت قرار بگیرد. اینکه گفته میشود نیکی هیلی در انتخابات ۲۰۲۰ یا ۲۰۲۴ وارد میدان خواهد شد، تحلیل سطحی و نادرست است و عقدههای نژاد پرستی در لایههای بالای آمریکا این اجازه را به وی نخواهد داد. اما آنچه مشخص است، خانهتکانی جمهوریخواهان در آستانه انتخابات میاندورهای برای رسیدن به آرامش حزبی است.