یاهو نیوز گزارش داد؛
منم خبرنگار، منم دشمن مردم!
بله رفقا! بنده حقیر، آدمی هستم «مریض و خطرناک»! از تمام کارهایی که برای ضربه به رئیسجمهوری و برنامههایش انجام دادهام شرمسارم!
به گزارش ایلنا به نقل از پایگاه اینترنتی یاهو نیوز، «جری ادلر»، ویراستار ارشد پایگاه یاهو نیوز، در متنی فکاهی اظهارات اخیر رئیسجمهوری آمریکا درباره خبرنگاران و رسانههای این کشور را به باد انتقاد گرفته است. متن این مقاله به شرح زیر است:
«دونالد ترامپ»، رئیسجمهوری آمریکا، با «دشمن مردم» خواندن خبرنگاران، یاد و خاطره دادگاههای نمایشی عصر شوروی استالینی را زنده کرده است، دادگاههایی که در آن مقامهای رسمی و هبوط کرده از درگاه رهبر عالیمقام، پیش از اعدام، مجبور به اعتراف به جرایمی خیالی میشدند. تاکنون چنین دادگاهی برای یک خبرنگار آمریکایی برگزار نشده است، لااقل فعلا؛ اما اگر بنا بود چنین دادگاهی برگزار شود، به گمانم اعترافهای آن خبرنگار خیالی چنین میبود:
رفقا!
من در برابر شما ایستادهام، محکوم به اینکه آدمی هستم حالبههمزن، عضوی از شبکه دروغین رو به زوال که با دروغپردازی وجهه رئیسجمهوری را خراب کردهام. ممنونم که مرا پیش از آنکه باعث دودستگی و بیاعتمادی بیشتر، یا حتی جنگ، شوم دستگیر کردهاید! این بنده حقیر آدمی است بیزار از وطن خویش و سراسر روانپریش، چراکه آمریکا بار دیگر در حال تفوق و پیروزی است. بنابراین، چه خوب که دستگیر شدم! رئیسجمهور ترامپ، از اینکه با رو کردن دست آدمهایی چون من، بار دیگر عظمت آمریکا را احیا کردید، از شما متشکرم.
من متهمم که این دروغ را منتشر کردم که «ولادیمیر پوتین»، رئیسجمهوری روسیه، خواهان پیروزی ترامپ در انتخابات ریاستجمهوری بود. این البته اخباری است دروغین که من از خودم درآوردم تا دستاویزی برای تحقیقات نامستدل علیه شخص شخیص رئیسجمهوری پیدا کنم. من حتی در این زمینه تایید ولادیمیر پوتین را نیز به دست آورده بودم، چراکه میدانستم که این کار باعث بدنامی رئیسجمهوری میشود. راستی، همانطور که خود رئیسجمهور عرض کردند، روسیه از اینکه ترامپ برنده انتخابات ریاستجمهوری شده بسیار ناراحت است. اما شبکههای دروغینی مثل انبیسی اصلا چنین چیزهایی را گزارش نمیکنند، مگر نه؟
من این داستان را سرهم کردم که پسر رئیسجمهوری و «پال منفورت»، مشاور کارزار انتخاباتی ترامپ، با یک نماینده روس دیدار کردند که پیشنهاد ارائه اطلاعاتی را درباره «هیلاری کلینتون»، نامزد پیشین ریاستجمهوری، داده بود. این دروغی بهتمام معنا است، چراکه کاخ سفید در بیانیهای اعلام کرد که این دیدار درباره پذیرش حضانت کودکان روس بوده است. البته رئیسجمهوری اکنون میگوید که این دیدار برای به دست آوردن اطلاعات درباره یک رقیب انتخاباتی بوده، که البته طبق فرمایشات ایشان کاری است کاملا قانونی و در سیاست سراسر جهان هم امری است شایع! پس این یعنی من به انتشار نابهنگام حقایق متهم هستم که البته به اندازه دروغ گفتن مذموم است.
اعتراف میکنم که هیچگاه اخبار مثبتی درباره رئیسجمهوری منتشر نکردم؛ منظورم اخباری مثل رشد محبوبیت چهار و یک دهم درصدی در نیمه دوم سال است. همچو اخباری هیچوقت سر از روزنامههایی چون نیویورک تایمز درنمیآورند، نه؟
چرا ما چنین اقدامات براندازانه و کوتهفکرانهای را انجام میدهیم؟ راستش را بخواهید بهخاطر بالا رفتن آمار مخاطبانمان! ما تنها تا پایان دوران دوم ریاستجمهوری ترامپ زمان داریم تا از قبل او کلی پول و پله به جیب بزنیم، چون زمانی که او از قدرت کنارهگیری کند، دیگر کسی برایمان تره هم خرد نمیکند. البته اگر عقل درست و حسابی داشتیم، متوجه میشدیم که بالاترین آمار بینندگان و خوانندگان و شنوندگان از آن شبکه فاکس نیوز است، چراکه آنان درباره ترامپ حقیقت را به همگان میگویند.
من دوست دارم وانمود کنم که عضوی از طبقه نخبگان هستم؛ تنها فرقش اینجاست که ترامپ پول بیشتری از من دارد، آپارتمان بزرگتری دارد و مغزش هم خیلی بهتر کار میکند و همین قضیه مرا دیوانه میکند.
حقیقت تلخ ماجرا این است که ما به «سندروم جنون ترامپ» مبتلاییم. ما تاب این حقیقیت را نداریم که او حتی با احتساب سه میلیون رای غیرقانونی هیلاری کلینتون هم توانست پشت او را به خاک بمالد. ما هم صرفا به این دلیل مسخره و احمقانه که هیچ ادلهای برای این ادعای رئیسجمهوری وجود ندارد، از پذیرش این قضیه سر باز میزنیم. ما از این ایده که آمریکا بار دیگر سرآمد عرصههای گوناگون جهانی است متنفریم. ما نازکنارنجی هستیم و تحمل انتقاد یا تهدید را نداریم. تازه از اینکه رئیسجمهوری هزاران تن از طرفدارانش زوزهکشش را با مشت گرهکرده به سوی ما گسیل کرده ناراحت هم میشویم! دشمن مردم بودن یعنی همین.
تازه این قضیه مدتهاست که ادامه دارد، حتی پیش از ترامپ. «رسانههای شلمغز» را یادتان هست؟ ما همان رسانهها هستیم! پرونده واترگیت را یادتان هست، همان خبر جعلی را؟ ما واترگیت را از خودمان درآوردیم، چون از «ریچارد نیکسون»، سی و هفتمین رئیسجمهوری ایالات متحده، خوشمان نمیآمد. در دهه ۱۹۵۰ هم در باره پوشش جنبشهای جنبشهای حقوق شهروندی کاملا یکطرفه به قاضی رفتیم، چون حاضر نشدیم هیچ حرف مثبتی درباره قوانین جیم کرو [منظور قوانینی ایالتی و محلس است که بین سالهای ۱۸۷۶ تا ۱۹۶۵ به تصویب رسیدند. بر اساس این قوانین، در همه تاسیسات عمومی در ایالات جنوبی آمریکا جداسازی نژادی صورت گرفت] بزنیم.
بله رفقا! بنده حقیر، آدمی هستم «مریض و خطرناک»! از تمام کارهایی که برای ضربه به رئیسجمهوری و برنامههایش انجام دادهام شرمسارم!
بله، اعتراف میکنم! منم دشمن مردم!
در قبال آدمی چون من تنها میشود یک کار کرد.
زندانیام کنید!