یادداشتی از پیرمحمدملازهی؛
سیاست خارجی پاکستان به کدام سو میرود؟
بر اساس وضعیت کنونی به نظر میرسد که پاکستان راهبرد موازنه با قدرتها در سیاست خارجی را انتخاب خواهد کرد اما باید دید که رویکرد شرق و غرب چه خواهد بود.
«پیرمحمد ملازهی» کارشناس ارشد مسائل شبهقاره و آسیای میانه طی یادداشتی برای ایلنا به تشریح مولفههای مهم در سیاست خارجی دولت آینده پاکستان پرداخته که به شرح ذیل از نظر میگذرد:
انتخابات پاکستان را باید یکی از عجیبترین رویدادهای این کشور در عرصه سیاسی طی دهههای اخیر دانست و دلیل آن سقوط نسبی احزاب سیاسی قدیمی این کشور مانند حزب مردم و حزب مسلم لیگ (شاخه نواز) است. اینکه دیده میشود احزاب سنتی این کشور تا به این حد تنزل پیدا کردهاند بیشتر دلایل داخلی دارد تا خارجی اما به هر حال خروجی صندوقهای رای نشان داد که مردم به دنبال تغییر در نظام سیاسی، اجتماعی و حتی اقتصادی کشورشان هستند.
در این راستا باید توجه داشته باشیم که بخشی از تاریخ سیاسی و دولتهای پاکستان، متعلق به ارتش و کودتای نظامیان است اما بخشی دیگر به دو حزب مذکور مربوط است. از این جهت تشکیل دولت ائتلافی برای عمران خان تا حد زیادی دشوار خواهد بود و بدون تردید مسلم لیگ و حزب مردم بیکار نخواهند نشست. لذا به نظر میرسد که این دوره از انتخابات هم از نفوذ ارتش مُبری نبوده است. از جهتی دیگر باید بدانیم که شعار عمران خان بحث مبارزه با فساد بوده اما این فساد در پاکستان ریشه دوانده است و حتی بخشی از تجارت با خارج در اختیار ارتش است. لذا چالش دیگر تحریک انصاف، مبارزه با لابیهای اقتصادی خواهد بود و اگر در این راه موفق نشود، مسلم لیگ و حزب مردم از این مولفه علیه عمران خان استفاده خواهند کرد.
از مسائل داخلی که بگذریم، باید به این نکته توجه کنیم که آینده سیاست خارجی پاکستان چگونه رقم خواهد خورد؛ عدهای بر این عقیده هستند که اسلامآباد همانند گذشته پیوندهای خود با آمربکا را حفظ خواهد کرد و برخی دیگر چین و روسیه را عنصر موثر در تغییر سیاستهای دولت آتی این کشور میدانند. باید توجه کرد داشت که پکن نزدیک به ۶۰ میلیارد دلار در پاکستان سرمایهگذاری کرده تا بتواند علاوه بر احیای جاده ابریشم و تقویت بندر گوادر، در مقابل سیاستهای اقتصادی و تا حدودی راهبرد سیاسی آمریکا بایستد و از این منظر بسیاری میل به شرق را برای پاکستان متصور هستند.
به نظرم آنچه که در سیاست خارجی دولت آتی پاکستان باید مورد نظر قرار بگیرد و به جدیت دنبال شود، توازن در مناسبات است. پاکستان باید بتواند در منطقه ایران و عربستان را به عنوان شرکای خود قبول کند و در فرامنطقه هم توازن مناسبات میان آمریکا، چین، روسیه و شرکای آنها برقرار کند. وضعیت فعلی نشان میدهد که چین در سه دهه آینده آمریکا را با چالش جدی در حوزه اقتصاد روبهرو میکند اما دلیل نمیشود که به صورت کامل به سمت پکن متمایل شود؛ چراکه مثلث سیاست، امنیت و اقتصاد پیچیدگیهای خاص خود را خواهد داشت. بنابراین با توجه به وضعیت فعلی و شعارهای عمران خان، دولت آینده یک دستورالعمل موازنهای در سیاست خارجی را با کمی فراز و فرود خواهد داشت.