تاجیک در گفتوگو با ایلنا بررسی کرد:
اهمیت توافق معارضان و دولت سوریه در شهر بصری الشام/ گزینههای اصلی برای انتقال عناصر مسلح جنوب سوریه
معادلات جنوب سوریه و درعا تنها یک مجادله میان ارتش سوریه و معارضان نیست بلکه نیروهای فرا منطقهای نظر ویژهای بر این ناحیه از شامات دارند.
«نصرتالله تاجیک» سفیر سابق کشورمان در اردن در تشریح ابعاد توافق صورت گرفته میان دولت سوریه و مخالفان در شهر بصری الشام در گفتوگو با خبرنگار ایلنا اظهار کرد: پس از شروع عملیات ارتش سوریه در جنوب این کشور، پیشرویهایی صورت گرفت که نهایتاً نیروهای سوریه به منطقه درعا رسیدند. در این بین بود که روسها سخن از توافق با معارضان مسلح به میان آوردند و اخباری در خصوص مذاکره مسلحین و مقامهای روسیه منتشر شد. ابتداً معارضان شروطی را مطرح کردند که با مخالفتهایی روبهرو شد اما نهایتاً شاهد آن هستیم که دمشق و معارضان به توافق رسیدند و آنها قبول کردند که سلاحهای سنگین و نیمه سنگین خود را تحویل دهند و مواضع خود در طول خط جبهه با داعش را به ارتش سوریه واگذار کنند.
وی ادامه داد: باید توجه داشته باشیم که چهار دور مذاکره میان مخالفان و نظامیان روس با وساطت اردن و آن هم در شهر بصری الشام برگزار شد؛ در اینجاست که نقش اردن در مورد تحولات جنوب سوریه برجسته میشود. چراکه این کشور نقش تعیین کنندهای از سال ۲۰۱۱ در ماجرای سوریه داشته است: ۱- محل عبور اسلامگرایان تونسی و سعودی و حتی اردنی برای جنگهای نیابتی به سوریه، ۲- پذیرائی از حدود یک ملیون آواره سوری و اخذ کمکهای بین المللی در این زمینه ، ۳- احداث پایگاههای آموزشی مخالفان سوری که توسط انگلیس و آمریکا اداره میشوند و ۴- ارائه کمکهای آموزشی و لجستیکی به مخالفان مسلح سوری. این اقدامها ظرفیتی برای نقشآفرینی اردن در این هفت ساله بوده و از آنجا که در منطقه درعا در جنوب سوریه دارای مرز مشترک با این کشور است، از دید روسیه، آمریکا و بریتانیا از اهمیت ویژهای برخوردار است و به تدریج نیز خود را به روند آستانه کشاند.
تاجیک اضافه کرد: لازم است کمی هم به منطقه این عملیات توجه کنیم؛ درعا یک منطقه کاملاً پیچیده و حائز اهمیت است. بافت عشایری این منطقه و تنیدگیهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و قومی در این جغرافیا باعث شده تا تمامی عناصر ذینفوذ و بازیگران دارای تاثیر در بین دو طرف مرز پیوستگیهای خود را حفظ کنند و دارای ارتباط و کمک به یکدیگر باشند. از سوی دیگر در جنوب غربی این منطقه بلندیهای جولان قرار دارد و رژیم صهیونیستی بر این منطقه اشراف دارد. پس درعا برای این رژیم هم حائز اهمیت است و شمال شرقی آن نیز به رقه و گذرگاه التنف میرسد که مرز با عراق را تشکیل میدهد و این منطقه نیز دارای اهمیت بالایی از حیث ژئوپلیتیکی و امنیتی است. زیرا نیروهای داعش و سایر گروهای مخالف مسلح سوریه همچنان در این منطقه و تحت اشراف عملیاتی آمریکا قرار دارند که هم تامین کننده ظرفیت ادامه جنگهای نیابتی در آنجاست و هم حضورشان برای قطع مسیر زمینی حمایت نیروهای ارتش سوریه از سوی شبه نظامیان عراقی و حامیان مقاومت است.
باید به این مساله توجه داشت که جرقههای بحران سوریه در سال ۲۰۱۱ در منطقه درعا زده شد و اسلحه های توزیع شده بین عشایر این منطقه توسط رژیم صهیونیستی باعث شده است که این حرکت مردمی خیلی سریع وارد فاز نظامی شده و زمینهای بود برای رشد و نمو جنگهای نیابتی و گسترش تروریسم وارداتی که تا به امروز هم درگیریها در آنجا جریان داشت و منطقه به مدت هفت سال خارج از کنترل دولت و در اختیار گروه های مسلح بود. لذا درعا و جنوب سوریه پروندهای است که نه تنها برای دمشق بلکه برای قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای اهمیت زیادی دارد. و از مناطقی بود که در توافق بین آمریکا و روسیه به عنوان منطقه کاهش تنش تعیین شده بود.
این تحلیلگر ارشد مسائل بینالملل با اشاره به میزان نفوذ و نقش ایالات متحده در معادلات جنوب سوریه، بیان کرد: آمریکاییها منطقه درعا و بخشهایی زیادی از جنوب سوریه، شرق و شمال شرق سوریه را مناطق کاهش تنش اعلام کردند و امید داشتند که معارضان در آنجا باقی بمانند تا زمینه حضور نیروهای نظامی آمریکایی در ۱۰-۱۲ پایگاه آموزشی و لجستیکی به مدت بیشتر و شاید برای همیشه در این کشور فراهم کنند. اما اراده ارتش سوریه و عملی نشدن وعدههای واشنگتن به معارضان مسلح باعث شد تا مسلحین و مخالفان دولت سوریه، از مواضع خود عقبنشینی کرده و منطقه درعا را رها کنند. البته آنها اعلام کردهاند ارتش سوریه پس از تسلط و کنترل بر گذرگاه استراتژیک «نصیب» که مرز قانونی بین اردن و سوریه است، خواهان استقرار نیروهای پلیس روسیه در آنجا هستند. این در حالی است که بخشی دیگر از انفعال و بیعملی آمریکا نسبت به وضعیت فعلی در جنوب سوریه به تعامل با روسها برمیگردد و از حیث دیگر میتوان ضعف ایالات متحده در عدم حمایت از این نیروهای مخالف مسلح در این خصوص را به بلاتکلیفی آمریکا در این کشور مرتبط دانست. زیرا آمریکا در سوریه نقش محوری و موثر نداشته و دارای سابقه حضور و نفوذ در ارکان حکومتی و جامعه سوری نبوده که با سیاستهای ترامپ میتوان این وضعیت را در کل خاورمیانه به وضوح مشاهده کرد که منتظر اخذ کمکهای مالی از سوی عربستان است.
عملیات آزادسازی درعا که مخالفین مسلح جنوبی که متشکل از تعدادی گروههای مختلف مسلح مبارز هستند و طی هفت سال گذشته به هر امکاناتی که خواستند از سوی آمریکا و رژیم صهیونیستی در اختیارشان قرار گرفته است و آنها را به «قدرتمندترین و منسجمترین نیروی سیاسی- نظامی مخالف» و دست نخورده تبدیل کرده بود یکی از مهمترین اقدامات ارتش سوریه و نیروهای حامی آن است. البته طبق اخباری که به رسانهها درز کرده است، جنگندههای روسی چند بار مناطقی در شمال اردن که عقبه مخالفین سوری در آنجا قرار داشته را مورد حمله قرار دادهاند. با ادامه عملیات زمینی گویا فرماندهان مخالفین مسلح جنوبی وقتی نیروهای نظامی به چند کیلومتری آنها رسیدهاند یکی پس از دیگری به صورت مخفیانه برای مذاکره و فروش اطلاعات پیشقدم شده و برخی فرماندهان روزهای آخر به اردن فرار کردند و باقیمانده آنها هم تسلیم شدند. بعضی از گزارشها حاکی از شلیک توپ از بلندیهای جولان توسط نیروهای نظامی صهیونیستی به نیروهای نظامی سوریه در طی آزادسازی درعا بوده است.
وی در پایان پاسخ به اینکه انتقال معارضان مسلح از جنوب سوریه به ادلب چه تاثیری بر پرونده این منطقه خواهد گذاشت، گفت: ادلب یک موضوع بسیار پیچیده و یک پرونده چند بُعدی به حساب میآید؛ زیرا که ترکیه، روسیه و تا حدودی هم آمریکا در بحث ادلب ایفاء نقش میکنند و عملاً ادلب با درعاء تفاوتهای تاکتیکی در محور سیاسی و میدانی دارد و احتمالاً دولت سوریه فعلاً به این منطقه نزدیک نمیشود و شاید آخرین مرحله باشد. سوال اصلی اینجاست که معارضان مسلح جنوب سوریه را باید به کدام نقطه انتقال داد؟ چهار گزینه در این مورد قابلیت تحلیل دارد؛ نخست انتقال آنها به جولان است که بدون تردید عملیاتی شدن آن محال است. گزینه دوم، انتقال به «التنف» است که این موضوع مخاطرات زیادی برای عراق، سوریه و نیروهای مقاومت دارد و نباید این منطقه مجدداً آلوده شود. گزینه سوم اردن است که اَمان با توجه به اینکه چیزی در حدود یک میلیون نفر از پناهندگان سوری را پذیرش کرده و خطرات افراطیها همچنان در این کشور پابرجاست، این ریسک را به راحتی نمیپذیرد. بنابراین گزینه اصلی و چهارم ادلب خواهد بود که فعلاً نظر دولت سوریه انتقال مخالفین مسلح به ادلب است که معقولانهترین تصمیم در وضعیت فعلی است و در این صورت دولت اردن میتواند پناهندگان بیشتری را بپذیرد. اما اینکه سرنوشت این منطقه در آینده چگونه رقم خواهد خورد، موضوعی است که همچنان در هالهای از ابهام قرار دارد.