ملازهی در گفتوگو با ایلنا:
مخالفت طالبان با آتشبس به دلیل ترس از ریزشهای داخلی است/ «امارت اسلامی» به دنبال سهمخواهی در ساختار قدرت
اعمال فشار آمریکا بر پاکستان تا حدودی فرایند صلح را تقویت خواهد کرد اما اسلامآباد به دنبال تثبیت منافع خود در پرونده است.
«پیرمحمد ملازهی» تحلیلگر ارشد مسائل شبهقاره در تشریح دلایل مخالفت مجدد طالبان با تمدید یک ماهه آتشبس سراسری در افغانستان در گفتوگو با خبرنگار ایلنا اظهار کرد: پس از آنکه اشرف غنی به مناسبت عید فطر خواستار برقراری آتشبس سراسری با طالبان شد، شاهد آن بودیم که طالبها با آتشبس سه روزه در افغانستان موافقت کردند که این بحث یک اتفاق بسیار مهم در عرصه سیاسی و امنیتی افغانستان بود. ورود طالبها به نماز عید فطر و برخورد صمیمانه مردم و برخی از مرتبطین دولت وحدت ملی افغانستان دقیقاً نشان داد که شهروندان و طالبان از ادامه جنگ در افغانستان، خسته شدهاند اما کادر مرکزی طالبان این مدل از ارتباطات را یک تهدید جدی و موثر برای خود قلمداد کرد.
وی ادامه داد: واقعیت این است که رهبری طالبان، پس از آنکه روابط حسنه مردم و مجاهدانش را مشاهده کرد، از این مساله احساس خطر کرده و نهایتاً شاهد بودیم که «ذبیحالله مجاهد» سخنگوی طالبان، آتشبس را ملغی اعلام کرد و پس از آن بود که عملیاتهای طالبان در شرق و جنوب و حتی برخی از نواحی غربی افغانستان آغاز شد. دلیل لغو این آتشبس هم تا حد زیادی مشخص است؛ رهبری طالبان به خصوص شورای کویته بر این عقیده بودند که اگر علقههای میان مردم و عناصر طالبان عمیق و گسترده شود، بدون تردید ریزش در بدنه طالبان به صورت کاملاً مشخص و آشکار شروع خواهد شد.این در حالی است که طی سالیان و ماههای اخیر نفوذ طالبان در پلیس افغانستان افزایش پیدا کرده و همین موضوع باعث شده تا امنیت افغانستان همچنان شکننده باقی بماند که مجموع این مولفهها پرونده افغانستان را بیش از پیش پیچیده کرده است.
در روزهای اخیر صحبتهای فراوانی از نشانههای مثبت در پرونده صلح با طالبان شده است و رسانههای داخلی و خارجی هم بدان پرداختهاند؛ این وضعیت به دلیل آن است که فشارهای آمریکا به پاکستان در قبال پرونده افغانستان رو به افزایش است و حتی میتوان آن را به عنوان اخطار جدی واشنگتن به اسلامآباد مورد ارزیابی قلمداد کرد.
این پژوهشگر مسائل آسیای مرکزی با اشاره به سناریوی پاکستان در پرونده صلح افغانستان، گفت: پاکستان بر این عقیده است که اگر قرار است صلح در افغانستان برقرار شود و طالبان هم آن را بپذیرد باید منافع اسلامآباد تامین شود یا حداقل نقش این کشور در این پرونده به صورت جدی برجسته و مورد اشاره قرار بگیرد. بسیار روشن است که شورای کویته و پیشاور که بخش اصلی کادر مرکزی طالبان افغانستان را تشکیل میدهد در ارتباط کامل با سرویس اطلاعاتی پاکستان (ISI) است؛ لذا پاکستان بر اساس نفوذش بر طالبان میتواند نقش موثری در این پرونده داشته باشد. از جهتی دیگر آمریکا، هند و افغانستان با یکدیگر ائتلاف کردهاند تا پاکستان را تحت فشار قرار دهند که به نظر میرسد بخشی از این اعمال فشار جواب داده است.
وی در پایان خاطرنشان کرد: اینکه دیده میشود وزیر دفاع آمریکا به صورت سرزده وارد خاک افغانستان میشود و صحبت از صلح با طالبان به میان میآورد و طالبان هم آتشبس را هر چند کوتاه مدت قبول میکند، نشان از آن دارد که دولت وحدت ملی، مردم افغانستان، آمریکا و حتی طالبان از این وضعیت خسته شدهاند و به این برآورد رسیدهاند که اقدامهای نظامی به بن بست رسیده و باید وارد فاز نظامی شد. باید دانست که طالبان شروطی برای پیوستن به صلح سراسری دارد؛ نخست، خروج نیروهای آمریکا و ناتو از افغانستان است و دوم، در نظر گرفتن سهم و قدرت در ساختار سیاسی افغانستان و همچنین اصلاح قانون اساسی است. اما اصل ماجرا این است که نیروهای آمریکا بر اساس پیمان امنیتی کابل – واشنگتن، تا سال ۲۰۲۵ در افغانستان حضور خواهند داشت و حتی امکان تمدید این پیمان وجود دارد. لذا باید دید که طالبان دقیقاً بر روی چه مولفههایی نظر خواهد داشت؛ البته خوشبینیها با انحصارهای قومی و مذهبی افغانستان در تضاد است و کار را مشکل میکند اما اگر دولتهای ذی نفوذ بخواهند، صلح برقرار خواهد شد.