تحلیلگر مسائل افغانستان در گفتوگو با ایلنا مطرح کرد:
تبدیل آتشبس طالبان به صلح فراگیر نیازمند عزم جدی پاکستان است/ کادر مرکزی طالبان، کابل را فاقد صلاحیت مذاکره میداند
اقدامهای آمریکا و ناتو در افغانستان نتوانسته طالبان را محدود کند و از این جهت به دلیل درگیر بودن طالبان و دولت افغانستان با سایر گروههای تروریستی امکان نقض آتشبس وجود دارد.
آتشبس دو طرفه میان دولت افغانستان و طالبان موضوعی است که باعث شده زمزمههای صلح فراگیر در این کشور به گوش برسد و بسیاری امید دارند که این موضوع بتواند به صلح یکپارچه منجر شود. در این میان متغیرهایی مانند ایالات متحده، پاکستان و ناتو بدون تردید تاثیرگذاری زیادی بر این روند و تحقق آتشبس نصفه و نیمه اخیر دارند. از این رو برای درک بهتر از ابعاد و پیامدهای این موضوع به گفتوگو با «سید عباس حسینی» تحلیلگر مسائل افغانستان پرداختیم که به شرح ذیل از نظر خواهد گذشت.
گروه طالبان به آتشبس یک طرفه رییس جمهوری افغانستان پاسخ مثبت داده و سه روز عید سعید فطر را به عنوان آتش بس اعلام کرده است، آیا میتوان اعلام این آتشبس را به عنوان یک نقطه مثبت ارزیابی کرد؟
حسینی: در گذشته سابقه نداشته که گروه طالبان به درخواستهای آتشبس یا صلحخواهی حکومت و مردم افغانستان پاسخ مثبت بدهد. آنچه که طالبان روز شنبه (۱۹ خرداد) در اعلامیه خود مطرح کرد، اولین مورد پذیرش رسمی آتشبس از سوی این گروه در ۱۷ سال گذشته به حساب میآید و بسیاری از چهرههای سیاسی در داخل افغانستان و همچنین چهرههای وابسته به طالبان از دید مثبت به آن نگریستهاند. در یک مورد، عبدالاسلام ضعیف، سفیر پیشین طالبان در پاکستان در واکنش به آتشبس سه روز طالبان در روزهای عید فطر، آن را یک پیام نیک برای صلح خوانده و از حکومت افغانستان و رهبری طالبان خواسته این آتشبس برای سه ماه تمدید شود.
هرچند باید گفت که طالبان در طول سالهای گذشته حملات کمتری را در روزهای عید فطر و عید قربان که از اهمیت ویژهای برای اهل سنت افغانستان برخوردار است، انجام داده و یا به صورت غیررسمی حملات خود را متوقف میکردند، اما این برای اولینبار است که طالبها در پاسخی غیرمستقیم به اعلام آتشبس یک طرفه رییسجمهور افغانستان، رسماً اعلام آتشبس میکنند و این مسأله، میتواند یک گام تازه در مسیر اعتمادسازی برای آغاز گفتگوهای صلح میان دو طرف باشد.
در گذشته طالبان با مزدور و دستنشانده خواندن حکومت افغانستان از سوی آمریکا، هرگونه مذاکره و گفتوگو با این دولت را رد کرده و در مقابل خواستار مذاکره مستقیم با آمریکا شده بود. چون به باور این گروه و بسیاری دیگر، دولت افغانستان صلاحیت لازم برای تصمیمگیری در مسأله جنگ و صلح این کشور را ندارد، بلکه این آمریکاست که حرف آخر را میزند.
با این وجود، با توجه به تجربه موفق صلح دولت افغانستان با «گلبدین حکمتیار» رهبر حزب اسلامی و طرح صلح بیپیشینهای که محمد اشرف غنی در نشست فرآیند کابل در مورد صلح با طالبان ارائه کرد، میتوان به خوبی عزم دولت افغانستان برای رسیدن به صلح را درک کرد. اشرف غنی روز یکشنبه (۲۰ خرداد) در سخنانی خود در نشست سران کشورهای عضو سازمان همکاریهای شانگهای تأکید کرد که حکومت او به شدت متعهد به راهحل سیاسی برای پایان درگیری با گروه طالبان است. به هر حال باید منتظر بود و دید که اعلام آتشبس در افغانستان در روزهای عید فطر که حالا قرار است به صورت دو طرفه برقرار شود، میتواند زمینهسازی برای اعتمادسازی میان دو حکومت افغانستان و طالبان باشد یا خیر؟ و اینکه آیا امکان تمدید این آتشبس وجود خواهد داشت یا خیر؟
آیا امکان شکست و نقض این آتشبس وجود دارد؟
حسینی: آنچه مشخص است، طالبان همزمان با اینکه آتشبس را پذیرفته، همچنان به حملات تهاجمی خود به پاسگاههای نیروهای امنیتی افغانستان در ولایات مختلف ادامه داده است. در نتیجه حملات طالبان در شب و روز ۱۹ خرداد در سه ولایت قندوز، هرات و سرپل، نزدیک به ۵۰ تن از نیروهای امنیتی افغانستان جان باختند و این مسأله در آستانه برقراری آتشبس، به هیچ وجه قابل قبول نیست. با توجه به کشته شدن این تعداد از نیروهای امنیتی افغانستان در یک روز، برخی به صورت کنایه این مسأله را مطرح کردهاند که طالبان میخواهد در جبران آتشبس روزهای عید فطر، ضربات و تلفات بیشتری به نیروهای امنیتی و حکومت افغانستان وارد کند.
البته آتشبس طالبان و حکومت افغانستان شروطی دارد که میتواند زمینهساز نقض آن شود؛ از یکسو طالبان اعلام کرده که آتشبس این گروه فقط در برابر نیروهای دولتی است و حملات به نیروهای خارجی در افغانستان در روزهای عید فطر نیز ادامه خواهد یافت و از سوی دیگر، حکومت افغانستان اعلام کرده که حملات و عملیاتهای نیروهای امنیتی این کشور علیه تروریستهای داعش، القاعده و سایر گروههای تروریستی غیر از طالبان ادامه خواهد یافت. این در حالی است که غیر از گروه داعش، سایر گروههای تروریستی در افغانستان به نوعی در همپیمانی با گروه طالبان عمل میکنند.لذا باید بگویم که این یک تجربه جدید است و باید منتظر ماند و دید که چه نتیجهای از آن به دست خواهد آمد.
از دید شما چرا طالبان برای پذیرش و اعلام آتشبس چراغ مثبت نشان دادند؟ آیا این مسأله نتیجه طرح صلح دولت افغانستان و یا فشار استراتژی دونالد ترامپ در جنوب آسیا است؟
حسینی: ابتدا باید گفت که استراتژی جنوب آسیای دونالد ترامپ در محور افغانستان در طول بیش از یک سال گذشته، هیچ نتیجه محسوسی جز افزایش دامنه جنگ و درگیری و حملات طالبان در افغانستان نداشته است. در حالی که از این استراتژی به عنوان یک استراتژی تأثیرگذار یاد میشود و آمریکا و ناتو در پرتو آن، حدود هشت هزار تن از نیروهای خود را در افغانستان افزایش دادند، اما عملاً نتیجهای جز شدت درگیریها و انفعال عملکرد نیروهای آمریکایی و ناتو در مقابله با طالبان دیده نمیشود. در قبال پاکستان نیز آمریکا و همچنین دولت افغانستان به نتیجه قابل قبولی که نشان از تغییر رویکرد این کشور در قبال حمایت از طالبان و سایر گروههای تروریستی باشد، دست نیافتهاند.
در این راستا دولت افغانستان در طول یک سال گذشته توانسته فشارهای نظامی، سیاسی و همچنین دینی و فرهنگی را بر طالبان افزایش دهد و این مسأله بر توان عملیاتی گروه طالبان و همچنین وجهه این گروه تأثیرگذار بوده است. در بُعد نظامی، حکومت افغانستان با افزایش دو برابر نیروهای ویژه و عملیاتهای هوایی و شبانه، هستههای رهبری طالبان را در بسیاری از مناطق از بین بردند؛ به گونهای که به جز چند مورد استثنا چون حمله بر ولایت فراه، تغییرات محسوسی در تاکتیک طالبان دیده میشود. بر اساس این تغییرات، حملات طالبان برای تصرف مراکز ولایات و شهرستانها به حملات بر پاسگاههای نیروهای امنیتی در روستاها محدود شده که معمولاً ناکام بوده است.
در بعد سیاسی، طرح صلح بیپشینیه و بدون پیششرطی که رییس جمهوری افغانستان برای مذاکره با طالبان ارائه کرد، موجب ایجاد چند دستگی در صفوف طالبان و به راه افتادن گفتگوهای جدی در میان هیأت رهبری و ردههای مختلف فرماندهی این گروه شده است. گزارشهای متعددی وجود دارد که پس از اعلام این طرح، مسأله مذاکره با حکومت افغانستان به یک بحث جدی در میان صفوف رهبری و فرماندهی طالبان مبدل شده است. اما مشخص نبودن سرنوشت حضور نیروهای آمریکایی و ناتو در افغانستان در صورت گفتوگوهای صلح و رسیدن به توافق، از جمله مسائلی است که بر اساس آن، طالبان همچنان به این باور است که حکومت افغانستان صداقت و همچنین صلاحیت لازم برای ایفاء نقش در پرونده جنگ و صلح این کشور در اختیار ندارد.
و اما در بعد دینی و فرهنگی، تاکنون چندین نشست مهم علما پیرامون مسأله جنگ و صلح افغانستان برگزار شده است؛ یک نشست سهجانبه به ابتکار اندونزی میان علمای این کشور، افغانستان و پاکستان در جاکارتا برگزار شد و قرار است نشست دیگری از سوی سازمان همکاریهای اسلامی و با حضور علمای جهان اسلام در عربستان سعودی برگزار شود. در کابل نیز سه هزار تن از عالمان دینی، هفته گذشته فتوا دادند که ادامه جنگ در افغانستان و حملات انتحاری و انفجاری، ناروا و ناجایز و خلاف شریعت اسلامی است. این انسجام عالمان دینی در داخل افغانستان و همچنین در سطح جهان اسلام، فشارها را برای توقف جنگ بر گروه طالبان که ادعای شریعت اسلامی را دارد، افزایش داده است. این فشارها در ماههای اخیر سبب تعدیل برخی رویکردهای طالبان نیز شده است. این گروه از یکسو در چند بیانیه بر حفاظت از جان غیرنظامیان تأکید کرده و از سوی دیگر، خطاب به نیروهای امنیتی افغانستان گفته است که اگر دست از جنگ بردارند و صفوف نیروهای امنیتی را ترک کنند، جان آنها ضمانت خواهد شد.
به عنوان پرسش نهایی، چه چشماندازی را برای آغاز گفتوگوها و مذاکرات صلح دولت افغانستان با طالبان پیشبینی میکنید؟
حسینی: با توجه به آنچه گفته شد، به نظر میرسد جنگ میان دولت افغانستان و طالبان آهسته آهسته به سوی آغاز گفتوگوهای صلح پیش میرود، اما هنوز بیاعتمادی گستردهای میان دو طرف وجود دارد که عملی شدن موفق آتشبس پیش روی، میتواند در راستای اعتمادسازی، نقش موثری داشته باشد. در این زمینه، نکته مهم این است که دولت و ارتش پاکستان تا چه اندازه طالبان را وادار به گفتگوهای صلح با حکومت افغانستان و توقف ادامه جنگ میکند. هفته گذشته گزارشی منتشر شد که رهبری طالبان با فرماندهان ارشد ارتش پاکستان در این کشور دیدار و گفتوگو داشتند. از سوی دیگر، افغانستان و پاکستان در طول هفتههای گذشته پیشرفتهایی در راستای رسیدن به یک برنامه اقدام مشترک برای صلح، همبستگی و بهبود روابط سیاسی، امنیتی و اقتصادی داشتهاند، اما هنوز بسیار زود است که بتوان به وعدههای پاکستان دل خوش کرد.