استاد موسسه مطالعات سیاسی پاریس در گفتوگو با ایلنا؛
مواضع ترامپ بیانگر دیدگاههای غرب در قبال ایران نیست/ برای به بار نشستن سیاستهای اصلاحی ماکرون باید صبر کرد
ایده اصلی اصلاحات رئیسجمهوری فرانسه سر و سامان دادن به اموال عمومی و همچنین کاستن از حجم بدهیهای عمومی است. فرانسه حدود ۴۵ سال است که با چنین مسائلی دست به گریبان است. همچنین یکی دیگر از عوامل تاثیرگذار در این زمینه، ضوابط اتحادیه اروپاست.
«کریستین لکنز» استاد سیاست اروپا در انستیتو مطالعات سیاسی پاریس و همچنین مدرس در کالج اروپا است. وی همچنین سابقه تدریس در مؤسساتی چون مدرسه اقتصاد لندن و دانشگاه کولون را در کارنامه خود دارد.
کریستین لکنز در رابطه با کارنامه یکساله «امانوئل ماکرون»، رئیسجمهوری فرانسه، و عملکردش در حوزه سیاست داخلی و خارجی به ایلنا گفت: امانوئل ماکرون رئیسجمهوری پویا است و تلاش دارد بسیاری از مشکلات فرانسه را با اصلاحات گوناگون حل و فصل کند. در حوزه سیاست داخلی، او اصلاحاتی را در زمینه قوانین اجتماعی آغاز کرده است. این اصلاحات برای او دشواریهای بسیاری را به بار آورده است و احزاب راست و چپ افراطی بسیار در برابر آن مقاومت کردهاند. اعتصاب کارگران خطوط راهآهن یکی از نتایج این اصطکاک میان دولت و احزاب مخالف است. اما دستاوردهای مهمی نیز در این زمینه داشته است که از جمله آن میتوان به اصلاح در حوزه بازار کار اشاره کرد.
باید دید اوضاع برای ماکرون در آینده به چه صورت پیش میرود. در آخرین نظرسنجیها میزان محبوبیت او ۴۵ درصد بود. این یعنی که ۵۵ درصد از مردم با او مخالفند. البته زمانی که تغییراتی ساختاری را در سطح جامعه ایجاد میکنید، طبیعی است که بسیاری از شما خوششان نیاید و بسیاری از لابیهای سیاسی با شما مخالفت کنند.
استاد سیاست اروپا در انستیتو مطالعات سیاسی پاریس در ادامه گفت: یکی از نکاتی که شاید ماکرون میتوانست دقت بیشتری در آن به خرج دهد، مقوله مشورت بود. ماکرون سابقه سیاسی آنچنانی ندارد و بهعنوان یک نامزد مستقل قدم به کارزار انتخابات گذاشت. بنابراین بسیاری معتقدند که او در زمینه اصلاحات در حوزههای کارگری بهتر بود با گروههای گوناگون سیاسی به شور مینشست. اما این چیزی است که او باید در این دوره از ریاستجمهوریاش آن را یاد بگیرد.
در مورد سیاست خارجی، ماکرون معتقد است که فرانسه باید در تمام جهان دیده شود. او پیرو سنتهای کسانی چون «شارل دوگل»، رئیسجمهوری پیشین فرانسه است که معتقد بودند دولت فرانسه باید با بسیاری از کشورهای جهان گفتوگو و تعامل داشته باشد.
وی در رابطه با اینکه بسیاری معتقدند که نقش فرانسه و شخص ماکرون در پرونده بازداشت نخستوزیر لبنان در عربستان سعودی، باعث افزایش اعتبار وی در عرصه بینالملل شده است، به سفر اخیر ماکرون به واشنگتن با محوریت رایزنی درباره برجام اشاره کرد و گفت: در مورد ایالات متحده باید این نکته را مدنظر داشت که فرانسه بهعنوان کشوری اروپایی اختلافهایی با «دونالد ترامپ» رئیسجمهوری آمریکا، دارد. این اختلافها ابعاد گوناگون دارد: مانند آینده توافق تغییرات اقلیمی که ماکرون بسیار از آن طرفداری میکند. در مورد ایران و برجام، ماکرون طرفدار حفظ برجام است. در این مورد آخر تمامی اتحادیه اروپا نیز موضعی مشابه ماکرون دارند. در میان کشورهایی که توافق هستهای میانشان شکل گرفت تنها آمریکاست که ساز مخالف میزند.
در مورد ترامپ نمیتوان نگاه چندان محافظهکارانهای پیش گرفت: یا باید از او خوشمان بیاید یا باید از او متنفر باشیم و این امر قدرت مانور اندکی به ماکرون میدهد. البته این نکته را نیز باید درنظر گرفت که مواضع ترامپ به هیچ وجه بیانگر دیدگاههای کلی غرب در قبال ایران و مسائل سیاست خارجی نیست.
لکنز در رابطه با مارین لوپن و حزب افراطی جبهه ملی فرانسه و جایگاه آنها در معادلات امروز فرانسه و اروپا به ایلنا گفت: مقوله لوپن و حزب ملیگرای فرانسه بسیار دشوار و پیچیده است. در جامعه فرانسه و هم چنین در سراسر اروپا نگرانیهای بسیاری وجود دارد که بر سیاستگذاریهای داخلی و خارجی دولتها تاثیر میگذارد؛ مانند مسئله پناهجویان در اروپا. علاوه بر فرانسه، در بسیاری از کشورهای قدرتمند اروپایی، مانند آلمان یا بریتانیا، چنین نگرانیهایی مطرح است. ماکرون باید چنین گرایشهایی را در میان مردم در نظر بگیرد. ضمن اینکه ماکرون بهخوبی از این امر آگاه است که اروپا در طولانیمدت به پناهجویان نیاز دارد. بنابراین مسئله بسیار پیچیده است.
ماکرون از یک جهت باید نگاهی منطقی به مسائل داشته باشد و از طرف دیگر باید نگرانیهای درون مردم و همچنین رشد بیسابقه جنبشهای پوپولیستی در داخل مرزهای اروپا و فرانسه را نیز باید در نظر داشته باشد.
مدرس کالج اروپا با اشاره به موج نارضایتیها به ویژه در میان کارگران و تاثیر آن بر آینده سیاسی ماکرون گفت: به گمان من، هرچه بیشتر بگذرد ماکرون فرصت بیشتری برای تثبیت قدرتش بهعنوان یک رئیسجمهور پیدا میکند. البته مخالفتهای راست افراطی و چپ تندرو را نیز باید درنظر گرفت. اما خوشبختانه، جریانهای غالب چپ و راست سازماندهی چندان خوبی در این سالها ندارند و این فرصت خوبی برای ماکرون است، چراکه در نظامهای دموکراتیک فرصتهایی از این دست نقش مهمی میتوانند ایفا کنند و ماکرون بهخوبی میتواند از این فرصت به نفع خود بهره ببرد.
از طرف دیگر، نظر شخص من این است که اگر ماکرون میخواهد در دور بعدی انتخابات نیز پیروز باشد باید بیش از گذشته ساختارمند باشد و این به معنای داشتن یک حزب حقیقی سیاسی است. یک جنبش ساده چندان کمکی در این چارچوب به ماکرون نمیکند. او به قدرت یک حزب نیاز دارد تا بتواند سیاستهای خود را برای چهار سال بعدی ریاستجمهوری ادامه دهد. به نظر شخص من، قرار گرفتن در یک ساختار حزبی بزرگترین چالش ماکرون در انتخابات بعدی خواهد بود.
کریستین لکنز با اشاره به نرخ فعلی بیکاری در فرانسه، در پاسخ به این پرسش که تا چه حد میتوان به طرح ماکرون برای ایجاد اصلاحات اقتصادی به ویژه در زمینه قانون کار خوشبین بود، گفت: ایده اصلی اصلاحات ماکرون سروسامان دادن به اموال عمومی و همچنین کاستن از حجم بدهیهای عمومی است. فرانسه حدود ۴۵ سال است که با چنین مسائلی دست به گریبان است. همچنین یکی دیگر از عوامل تاثیرگذار در این زمینه ضوابط اتحادیه اروپاست. ماکرون گمان میکند که با تغییر در قوانین کار به شرکتها اجازه میدهد تا بتوانند بهراحتی کارمندان جدیدی را به کار بگیرند.
در حالت کلی، اروپا در حال رشد است و این بسیار به سود ماکرون تمام خواهد شد. اما مشکل اینجاست که این نوع سیاستگذاری، در شش ماه پاسخگو نخواهد بود و باید زمان بیشتری به آن داد تا نتیجهبخش باشد و این چیزی است که همواره شاهد آن هستیم؛ شعارها و سیاستهای مطرحشده در انتخابات همواره در قیاس با روند واقعی اقتصاد عمر کوتاهتری دارند و بنابراین باید در نظر گرفت که گاه برای به بار نشستن برخی سیاستگذاریها باید صبر پیشه کرد.
گفتوگو: کامران برادران