خبرگزاری کار ایران

نامزد سابق انتخابات بریتانیا در گفت‌وگو با ایلنا:

ترامپ یک جنسیت‌گرا، متجاوز و نژادپرست است/کلینتون اهمیت طبقه کارگر در مناسبات سیاسی را نادیده گرفت/هنوز شاهد نابرابری‌ بین زنان و مردان هستیم

ترامپ یک جنسیت‌گرا،  متجاوز و نژادپرست است/کلینتون اهمیت طبقه کارگر در مناسبات سیاسی را نادیده گرفت/هنوز شاهد نابرابری‌ بین زنان و مردان هستیم
کد خبر : ۶۱۸۳۱۱

نامزد سابق انتخابات بریتانیا با بیان اینکه هنوز نابرابری‌های بسیاری در میان زنان و مردان در جهان وجود دارد، گفت: نمود این نگاه نابرابر در کشورهای غربی در حوزه سیاسی به شکست نامزد دموکرات ریاست‌جمهوری آمریکا، از رئیس‌جمهوری فعلی این کشور، در انتخابات ریاست‌جمهوری و این‌که بسیاری از مردم آمریکا نمی‌توانستند یک زن را به‌عنوان رئیس‌جمهور خود بپذیرند، برمی‌گردد.

به گزارش خبرنگار ایلنا، «بئاتریکس کمپبل» نویسنده، منتقد و فعال سیاسی بریتانیایی است. او از منتقدان سیاست‌های «مارگارت تاچر»، نخست‌وزیر وقت بریتانیا، در دهه ۱۹۸۰ بود. او همچنین در سال ۲۰۰۹ برای فعالیت‌هایش در حوزه‌های گوناگون برنده نشان سلطنتی بریتانیا شده است. این نویسنده ۷۱ ساله در سال ۲۰۱۰ نامزد حزب سبز در انتخابات محلی لندن بود. 

کمپبل در رابطه با نابرابری میزان دستمزد زنان و مردان در ازای کار برابر در بسیاری از کشورهای غربی گفت: در این رابطه ابتدا باید چندین عنصر را مورد نظر قرار داد. نخست آن‌که باید این نکته را درنظر گرفت که کشورهای حوزه اسکاندیوناوی- مانند نروژ، سوئد، ایسلند، فنلاند- و کشورهایی چون دانمارک از منظر رفاه اجتماعی در رتبه بالایی قرار دارند. نکته اول اینجاست که در تمام این کشورها دولت، چه محافظه‌کار باشد و چه سوسیالیست، از منظر ایدئولوژیک به سطحی بالا از دولت رفاه پایبند است. اهمیت این مقوله در دستمزد اجتماعی است. 

نکته اینجاست که در این کشورها اتحادیه‌های تجاری و کارگری همچنان در برابر موج لیبرالیسم ایستادگی کرده‌اند و در نتیجه چرخه تولید در این کشورها هنوز در سطح قابل‌قبولی از رفاه قرار دارد. اما در جوامعی چون چین، هند، کره جنوبی در آسیا که نظام سرمایه‌داری به‌شکل عنان‌گسیخته‌تری در آن حکم‌فرماست، وضعیت نابرابری زنان به‌شدت بحرانی‌تر است. رشد نابرابری میان دستمزد زن و مرد در کشوری چون چین به‌شدت در حال افزایش است. برای مثال در چین حقوق زنان حدود ۶۷ درصد حقوق مردان است. این در حالی است که گزارش‌های اقتصادی حاکی از رشد فزاینده اقتصاد این کشور است. اما مشکل اینجاست که زنان از این رشد سود چندانی نمی‌برند. در هند نیز وضعیت مشابهی وجود دارد، به‌علاوه این‌که در این کشور خبری از دولت رفاه، به هیچ شکل و شمایلی، نیست.

این فعالی سیاسی بریتانیایی در ادامه گفت: اما درباره این‌که چرا نابرابری میان زن و مرد در کشورهای حوزه رفاه نیز حکم‌فرماست باید بگویم که یکی از دلایل این امر مشارکت نابرابر زنان در بسیاری حوزه‌هاست. کار پرداخت‌نشده زنان در بسیاری حوزه‌ها مشهود است و این امر تاثیر مستقیم بر نابرابری حقوق زنان در عرصه کار دارد. یکی از دلایل این نابرابری قدرت‌طلبی مردان است که دست بالا را در بسیاری از مناسبات دارد. 

کمپبل ادامه داد: شاید تنها جایی در کره زمین که این حس قدرت‌طلبی و نابرابری وجود ندارد منطقه خودمختار روژوا در کردستان سوریه، در شمال این کشور، است. توزیع حقوق و کار در این منطقه بی‌نظیر است. توزیع قدرت نیز مانند دو مورد قبل در این منطقه یکسان و برابر است. باید دید که اوضاع در این منطقه چطور پیش می‌رود. باید امیدوار بود.

او در رابطه با نمود این نگاه نابرابر در کشورهای غربی در حوزه سیاسی به شکست «هیلاری کلینتون»، نامزد پیشین ریاست‌جمهوری آمریکا، از «دونالد ترامپ»، رئیس‌جمهوری فعلی این کشور، در انتخابات ریاست‌جمهوری و  محتمل دانستن این‌که بسیاری از مردم آمریکا نمی‌توانستند یک زن را به‌عنوان رئیس‌جمهور خود بپذیرند اشاره کرد و گفت: نظام الکترال در انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا در این زمینه بی‌تاثیر نبود، با این حال نکته مهم اینجاست که ترامپ، به‌شکلی پوپولیستی، وعده‌هایی را به طبقه کارگر، به‌ویژه طبقه کارگر سفیدپوست، داد. اما کلینتون چنین کاری نکرد. البته این مشکلی است که تمام رهبران جهان غرب با آن دست به گریبانند. ترامپ به کارگران وعده کار و مزایای بسیار داد، اما کلینتون نه. این امر به این خاطر است که کلینتون و حزب دموکرات اهمیت طبقه کارگر در مناسبات سیاسی را نادیده گرفتند.

بئاتریکس کمپبل در ادامه گفت: این مشکلی است که البته در ساختار کلان سیاست‌گذاری آمریکا به چشم می‌خورد. کارگران در بسیاری از کشورها بدل مقوله‌ای مسئله‌ساز در مناسبات نئولیبرال شده‌اند. کارگران غیرصنعتی نیز برای بسیاری از احزاب، مانند حزب کارگر انگلستان، مسئله‌ساز شده‌اند. نه حزب دموکرات و نه حزب جمهوری‌خواه سیاست اقتصادی منسجم و یکدستی در رابطه با کارگران پساصنعتی در ساختار سرمایه‌داری این کشور ندارند. البته کشوری چون آلمان از این داستان جداست، چراکه رابطه دولت و بخش صنعتی در این کشور دوسویه و بهینه‌تر است. چنین سازوکاری در بریتانیا و همچنین آمریکا وجود ندارد.

نکته دیگر اینجاست که از همان آغاز کارزار انتخاباتی ترامپ، همه می‌دانستند که او یک جنسیت‌گرا،  متجاوز و نژادپرست بود. با این حال، همه با این قضیه کنار آمدند و توجهی به آن نکردند. مردم پیش خودشان فکر کردند که ترامپ هم آدمی است مثل باقی، با کثیفی‌ها و نقصان‌های خود که برخلاف کلینتون، وعده‌های چرب‌ونرمی به کارگران داده است. نکته اینجاست که این سویه‌های منفی علیه زنان به‌عنوان بخشی از واقعیت روزمره پذیرفته شد.

این منتقد بریتانیایی ابراز امیدوار کرد: به نظرم من در حال حاضر اتفاقات مثبتی در حال رخ دادن است. امروزه زنان بیش از گذشته درباره شرایط حاکم اظهارنظر می‌کنند، از جبر حاکم انتقاد و به آن اعتراض می‌کنند.

رسوایی‌های اخیر جنسی در بسیاری از کشورها چون آمریکا نشان از این دارد که بسیاری از زنان دیگر حاضر نیستند زیر بار تحقیر و تجاوز بروند. جالب اینجاست که بسیاری از مردان نیز از این وضعیت ناراضی‌ هستند و آن را تقبیح می‌کنند. آنان از این‌که شاهد یا همدست این دست اقدامات باشند ناراضی‌اند و در برابر آن می‌ایستند. تمام مردانی که من می‌شناسم چنین‌اند و گمان می‌کنم بسیاری دیگر، در بسیاری از کشورهای جهان دوست ندارند در چنین جهان مردسالار و جنسی‌گرایانه‌ای زندگی کنند. این اتفاق بسیار بزرگی است. به گمان من، ما در حال حاضر در نقطه عطف بزرگی در فرهنگ‌مان قرار داریم. این‌که آیا این لحظه دوام داشته باشد یا نه بحث دیگری است، باید دید. اما این لحظه فراموش‌ناشدنی است.

برای مثال رسوایی شبکه خبری بی‌بی‌سی در مورد زنی چون «کری گریسی»، سردبیر امور چین در این شبکه، را درنظر بگیرید. او متوجه شد که ده‌ها زن مشغول به کار در این شبکه حقوق کمتری از مردان می‌گیرند. او در این رابطه از بی‌بی‌سی توضیح خواست و آن‌ها حاضر به دست بردن در حقوق‌ها نشدند. بنابراین ما زنی را داریم که بخش امور چین این شبکه را زیر دست دارد و در عین حال خودش هم به زبان چینی مسلط است و گزارش‌های بی‌نظیری را از این کشور مخابره می‌کرد، ولی حقوقش از بسیاری از مردان که هم‌سطح با او بودند کمتر بود. کری گریسی در نتیجه این اقدام بی‌بی‌سی استعفا داد. خبر این قضیه در همه‌جا پیچید و بسیاری از زنانی که در این شبکه کار می‌کردند از او حمایت کردند. این رسوایی بزرگی برای این شبکه بریتانیایی بود. حتی بسیاری مردان نیز از او حمایت کردند. این قضیه تاثیر زیادی بر نگاه‌های هرروزه ما می‌گذارد.

گفت‌وگو: کامران برادران

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز