نگاهی به وضعیت کارگران در ایالات متحده؛
از روزگار سپری شده کارگران در آمریکای ترامپ تا امیدی که هر روز کمرنگتر میشود
انتخابهای رئیسجمهوری آمریکا برای پستهای وزارت کار نشان از آن دارد که کارگران این کشور، در آستانه اول ماه مه، نباید انتظار بهبود چندانی در وضعیتشان را داشته باشند.
امروزه در آمریکا روز کارگر را به ساندویچهای هاتداگش میشناسند. اما در اصل، باور کنید یا نه، فحوای این روز پیشتر احترام به کار و کارگر بود.
قضیه از این قرار بود: در چهارم ماه می سال ۱۸۸۶، و در چهارمین روز اعتصاب و تجمع کارگران آمریکایی در شهر شیکاگو، پلیس به روی آنان آتش گشود که شماری کشته، عدهای مجروح و بعداً چهارتن نیز اعدام شدند. کارگران اعتصابی خواستار تعدیل شرایط کار و کاهش ساعات روزانه کار از ۱۰ ساعت به هشت ساعت بودند. قرار بود که اول ماه می ۱۸۸۶ در آمریکا، کاهش ساعات کار به هشت ساعت در روز، به اجرا درآید که چنین نشد و در نتیجه، کارگران در گوشه و کنار این کشور دست به تظاهرات زدند و در یکهزار و ۲۰۰ کارخانه و کارگاه، اعتصاب صورت گرفت.
هشت سال بعد، در ۱۱ مه ۱۸۹۴، در پی کاهش حقوقها، کارگران راهآهن پولمن آمریکا دست به اعتصاب زدند. «استیون گروور کلیولند»، بیستوچهارمین رئیسجمهوری ایالات متحده، ۱۲ هزار سرباز را برای سرکوب اتحادیهها سازماندهی کرد. او البته موفق شد، اما استفاده از نیروی نظامی برای سرکوب کارگران چنان سروصدایی به راه انداخت که در آن دوران بیسابقه بود. در نتیجه کنگره آمریکا، در تلاشی غیرقابلقبول برای مماشات، به اتفاق آرا قانونی را تصویب کرد که بهشکلی نمادین کارگران را محترم میشمرد.
تصور چنین چیزی در این روزها بسیار دشوار است. در پرتو بحران مالی و کاهش دستمزدها، در پرتو دولتی که منافع ثروتمندان را ارجح میداند و با مساعدههای مالی بانکهای بزرگ و شرکتها را از ورشکستگی نجات میدهد، دیگر حتی نمیتوان انتظار چنین واکنشهای نمادینی را داشت. نه، امروزه دیگر حتی تصور اینکه کنگره به اتفاق آرا برای حمایت از کرامت کارگران ژستی توخالی هم بگیرد دور از ذهن بهنظر میرسد. حقیقت اینجاست که امروزه، بسیاری از سیاستمداران، حتی نمیتوانند تظاهر کنند که برای حقوق کارگران احترام قائلند.
در آمریکای امروز، از قرار معلوم، بسیاری از ثروتمندان آمریکایی به کسی که متمول نباشد به چشم یک بازنده نگاه میکنند. با بیشتر شدن شکاف میان یک درصد ثروتمند و باقی مردم، رویکردهایی از این دست آشکارا دست بالا را دارد. و البته این یک درصد ثروتمند دوستان بسیاری در واشنگتن دارند.
روزگار سپریشده کارگران آمریکا در ریاستجمهوری دونالد ترامپ
پس از «کالوین کولیج»، ۳۰امین رئیسجمهوری آمریکا، «دونالد ترامپ»، رئیس فعلی کاخ سفید، ضدکارگرترین رئیس دولت ایالات متحده است. البته این چندان تعجببرانگیز نیست. کارزار انتخاباتی جمهوریخواهانه ترامپ در سال ۲۰۱۶ در ضدیت تمام با اتحادیهها بود. او قول داده بود که به وعدههای حزبی جامه عمل بپوشاند که از مدتها پیش حتی تظاهر به حمایت از حقوق کارگران آمریکا هم نمیکرد.
ترامپ توافقهای زیانبار بازار آزاد را در کارزار خود به نقد کشید، توافقهایی که رؤسای جمهور دموکرات و جمهوریخواه پیش از او اعمالش کرده بودند. بنابراین در ابتدا بسیاری از کارگران تصور میکردند که او در طرف آنها قرار دارد. بعضی هنوز هم چنین تصوری دارند.
اما در آستانه اول ماه می، بیتردید ترامپ بههیچ روی از منافع کارگران جانبداری نخواهد کرد. او، با انتخاب مدیرانی که دستی طویل در کلاهبرداری و حمایت از بهرهکشان و کاهش حقوقها دارند، آشکارا نشان داده که چنین قصدی ندارد.
انتخابهای بحثبرانگیز وزارت کار؛ دهنکجی ترامپ به اتحادیههای کارگری
طرفداران حقوق کارگری انتخابهای ترامپ برای هیئت ملی کارگری آمریکا -یعنی «ماروین کپلن» و «ویلیام امانوئل»- را به سخره گرفتند. «الیزابت وارن»، سناتور ایالت ماساچوست، در جلسه رای اعتماد امانوئل خطاب به او گفت: «شما سالها در بیرحمترین و ضداتحادیهترین شرکتهای حقوقی کار کردهاید. آمریکاییها چطور میتوانند برای احقاق حقوق کارگران به شما اعتماد کنند، آن هم زمانی که شما ۴۰ سال علیه آنها کار کردهاید؟»
«الکساندر آکوستا»، وزیر کار ترامپ، تاریخی شرمآور در همکاری با شرکتهای دستراستی و کار در جهت منافعشان دارد. آکوستا که مدتی هم از سوی «جورج بوش»، رئیسجمهوری وقت آمریکا، به ریاست هیئت ملی کارگری این کشور منصوب شد، با انتقادهای سختی در رابطه با زمان صدارتش در بخش حقوق شهروندی وزارت دادگستری روبهروست. منتقدان معتقدند که او در این دوران به نفع گروههای دستراستی و ضدکارگری کار میکرده است.
دردسرهای مربوط به آکوستا تنها به اینجا ختم نشد. او سال گذشته در برابر مجمع سالیانه شورای اوراق بهادار آمریکا که در تضاد کامل با حقوق کارگران عمل میکند ظاهر شد. در این جلسه «بتسی دیووس»، وزیر آموزش دونالد ترامپ، نیز با او همراه بود.
انتخاب «پاتریک پیزلا» بهعنوان معاون وزارت کار سروصدای بیشتری به راه انداخت. پیزلا پیشتر کارمند ستاد انتخاباتی «رونالد ریگان»، رئیسجمهوری وقت آمریکا، بود و در دولتهای جمهوریخواه و دموکرات خدمت کرده است. او زمانی در کمیته ضداتحادیه «حق ملی برای کار» فعال بود و مدتی بعد به شرکتی پیوست که «جک آبراموف»، از لابیگران پرنفوذ آمریکا، در آن فعالیت میکرد. آبراموف در سال ۲۰۰۶ به جرایمی چون فساد و رشوه محکوم شد.
بهنظر میرسد که پیزلا قرار است از این به بعد کارهای کثیف دونالد ترامپ را در وزارت کار به انجام برساند؛ نشانهای دیگر از رویکردهای ضدکارگری در دولت رئیسجمهوری فعلی آمریکا.
منابع: مجله نیشین و روزنامه نیویورک تایمز