ساداتیان در گفتوگو با ایلنا بررسی کرد:
اهداف آمریکا از سفر پمپئو به کرهشمالی/ جایگاه ژاپن در سناریوی شبهجزیرهای ترامپ
کرهشمالی در طول سالهای اخیر ابزار دست چین بوده و برای اعمال فشار بر آمریکا مورد استفاده قرار میگرفت اما اینکه رئیسجمهوری آمریکا تا حد میتواند پیونگیانگ را از پکن دور کند موضوعیست که به این راحتی اتفاق نخواهد افتاد.
«سیدجلال ساداتیان» کارشناس مسائل بینالملل با اشاره به دلایل سفر رئیس سازمان سیا به کرهشمالی در گفتوگو با خبرنگار ایلنا عنوان کرد: برای تحلیل پرونده کرهشمالی باید به این نکته توجه کرد که در حقیقت این کشور ابزار دست چین است تا از این طریق پکن بتواند تعادل و موازنه در شرق آسیا را به نفع خود رقم بزند. تنش میان کرهشمالی و آمریکا دقیقاً از زمانی شدت پیدا کرد که ترامپ پس از ورود به کاخسفید با مقامهای تایوان تماس برقرار کرد و پس از با ارشدترین مقامهای تبت وارد گفتوگو شد که هر دو موضوع موجب ناراحتی و عصبانیت چین شد و این وضعیت باعث شد تا کرهشمالی مجددا آمریکا را تهدید کند که محرک اصلی آن را باید پکن دانست.
وی افزود: اگر تنش میان واشنگتن و پیونگیانگ را در کنار روابط مستقیم چین و آمریکا قرار بدهیم میبینیم که پکن به دنبال آن است تا بر اساس راهبرد اقتصادی خود تا سال ۲۰۲۵ جایگاه اول را در عرصه اقتصاد جهانی به دست بگیرد. تا جایی که در سال گذشته این کشور رشد اقتصادی چهار تا چهار و نیم درصدی را تجربه کرد که دلیل آن استفاده از بازار آمریکا بود؛ اما زمانی که سیاستهای ترامپ در مورد چین تغییر کرد و تعرفهها را افزایش داد، تعادل روابط تجاری با چین را به هم زد و این رویارویی در بُعد اقتصادی و تجاری و از جهتی دیگر در حوزه نظامی تقابل ایجاد کرد. به عبارتی دیگر، دو طرف یک رقابت شدید در روابط خود ایجاد کردهاند که چین از طریق تقویت قوای نظامی خود و استفاده ابزاری از کرشمالی موجب شده تا هرگاه که میخواهد به آمریکا فشار وارد کند.
اینکه چرا آمریکاییها شخصی مانند «مایک پمپئو» که مهمترین و بالاترین رده اطلاعاتی و امنیتی ایالات متحده به حساب میآید را به کرهشمالی میفرستند نشان میدهد که آنها موفق شدهاند نقطه بحرانی در شبه جزیره کره که از دید آنها پیونگیانگ است را به سوی خود بکشانند. اما نکته مهم این است که رفت و آمدها و اینکه چه کسانی قرار است با یکدیگر دیدار کنند و یا اینکه مکان مذاکره یا روش گفتوگوها به چه نوع خواهد بود اهمیت جدی ندارد؛ آنچه که مهم است این خواهد بود که تنش در منطقه شرق آسیا از دید ترامپ فرصتی است تا بتواند ناسیونالیسم آمریکایی را تقویت کند.
مدیر کل اسبق شرق آسیای وزارت خارجه با اشاره به تفاوت راهبرد ترامپ و اوباما در مورد مسائل شرق آسیا تصریح کرد: ترامپ بسیاری از معاهدات بینالمللی را نادیده گرفت و حتی مسائلی مانند دیوارکشی در مرز آمریکا و مکزیک را به ورطه عملیاتی شدن در آورده است و این دقیقاً نشان میدهد که وی به دنبال تقویت ناسیونالیسم آمریکایی است که میتواند انزوای واشنگتن در نظام بینالملل را به دنبال داشته باشد. از این جهت به نظر میرسد که آمریکا نه تنها قصد دارد از خاورمیانه بیرون بیاید بلکه میخواهد در شرق آسیا اوضاع را به نفع خود سر و سامان دهد. حتی معتقدم که ترامپ بر اساس سیاستهای اعلانی خود، نخست قصد دارد تا از شرقآسیا خارج شود و پس از آن اقدام به خروج از خاورمیانه کند؛ این سیاست دقیقاً برعکس راهبردهای اوباما است.
وی در پایان در پاسخ به این پرسش که آیا نزدیک شدن آمریکا و کرهشمالی به یکدیگر برای کرهجنوبی و ژاپن یک تهدید جدی محسوب میشود یا خیر، خاطرنشان کرد: ژاپن پس از جنگ جهانی دوم همراه با آمریکا قدم برداشته و این وضعیت باعث شده تا این کشور در برههای پس از آمریکا و اروپا به عنوان اقتصاد سوم دنیا مطرح شود که این وضعیت ناشی از ارتباط آمریکا و ژاپن بود. از سوی دیگر، ژاپن متحد اصلی نظامی آمریکا در شبه جزیره است و به نظر نمیآید که تهدیدی در این بین متوجه این کشور باشد.