خبرگزاری کار ایران

عراق و سوریه در سال ۱۳۹۶/ تکرار

ادلب و عفرین، ۲ نقطه ابهام/ سقوط مسعود و صف‌بندی احزاب برای انتخابات عراق/ واگرایی و هم‌گرایی؛ از آستانه تا سوچی/ افت و خیز داعش در شامات

 ادلب و عفرین، ۲ نقطه ابهام/ سقوط مسعود و صف‌بندی احزاب برای انتخابات عراق/ واگرایی و هم‌گرایی؛ از آستانه تا سوچی/ افت و خیز داعش در شامات
کد خبر : ۶۰۷۹۸۴

مجموع تحولات عراق و سوریه در سال گذشته نشان می‌دهد که محور اصلی سناریوهای سیاسی و میدانی در این دو کشور ایالات متحده است و از این جهت در هفته‌های آینده هم شاهد طرح سناریوی جدید خواهیم بود.

بیم‌ و امیدها، آن هم در زمانی که بحران سوریه وارد هفتمین سال خود شده است، همچنان وجود دارد اما داده‌هایی که در طول یک سال گذشته تا به امروز رخ عیان کرده، نشان می‌دهد که تمامی بازیگران دخیل در این پرونده از هیچ‌کدام از منافع خود کوتاه نمی‌آیند؛ حال این بازیگر ترکیه و آمریکا باشد یا کشورهای اروپایی و اعراب منطقه و حاشیه خلیج فارس. چراکه سقوط خلافت داعش در موصل و پس از آن در رقه هم نتوانست به صورت کامل بحران سوریه را به انتها برساند.

از این جهت طراحی بحران دیگر آن هم با محوریت ترکیه در عفرین و زورآزمایی روسیه و آمریکا در غوطه‌شرقی باعث شده تا جهت‌دهی وضعیت پرونده سوریه به سمت و سویی دیگر برود؛ تا جایی که کشتار غیرنظامیان در هر دو نقطه همچنان ادامه دارد و همین دو موضوع پرونده سوریه را با یک ابهام بزرگ روبه‌رو کرده است.

کمی آن‌طرف‌تر اوضاع به صورت دیگر رقم خورد، بارزانی رفراندومی را کلید زد که نهایتاً موجبات حاشیه‌نشینی خود را فراهم کرد و روابط میان اربیل و بغداد مه‌آلود شد. اما این وضعیت در دولت مرکزی طور دیگری رقم خورد چراکه ارتش و نیروهای مردمی عراق، داعش را بیرون رانده‌اند اما آمریکا در صدد تلخ کردن این خوشحالی برآمده که دلیلش به حاشیه راندن حشدالشعبی است. از این رو برای بررسی ابهامات و روشن شدن وضعیت فعلی نگاهی به اظهارات برخی از مفسران مسائل خاورمیانه می‌اندازیم.

 

ادلب، نقطه مغفول سوریه

حسین راغب الحسین (نماینده پارلمان سوریه/ نایب رئیس‌ کمیسیون آشتی ملی سوریه)

 ادلب و عفرین، ۲ نقطه ابهام/ سقوط مسعود و صف‌بندی احزاب برای انتخابات عراق/ واگرایی و هم‌گرایی؛ از آستانه تا سوچی/ افت و خیز داعش در شامات

هرگونه توافق در خصوص سوریه که حاکمیت دمشق در آن لحاظ نشود و دمشق نیز در آن حاضر نباشد، کاملاً مردود است. فرقی نمی‌کند که این توافق توسط کدام نهاد یا سازمان بین‌المللی، کدام کشورهای خارجی با یکدیگر یا کدام کشور خارجی با کدام گروه تروریستی امضا شود؛ حتی اگر روسیه که متحد استراتژیک سوریه به شمار می‌رود، بدون هماهنگی با دمشق دست به این‌گونه توافقی بزند این توافق از نظر ما مردود خواهد بود.

توافق که میان مسکو و واشنگتن و با اطلاع دمشق انجام شد، ارتباط خاصی با اسرائیل ندارد؛ بلکه در راستای دادن فرصت به عناصر مسلح حاضر در منطقه برای تسلیم شدن یا راهی شدن به سوی مناطقی است که از پیش برای حضور آن‌ها در استان ادلب تدارک دیده شده است.

دولت سوریه با رویکرد مقابله با تروریست‌ها قصد دارد مناطق بیشتری در سوریه را از درگیری و تشنج خارج کند و تروریست‌هایی که در «ادلب» جمع شده‌اند دو راه بیشتر نخواهند داشت؛ یا اینکه ادلب تبدیل به قبرستان آن‌ها خواهد شد یا اینکه با مذاکراه و ضمن توافق عناصر خارجی سوریه را ترک کرده و عناصر داخلی نیز خود را تسلیم دولت شوند.

از این رو بهتر است نیروهای نظامی آمریکا و ترکیه از جغرافیای سوریه خارج شوند، چراکه این کشور‌ها یا باید نیروهای نظامی خود را از خاک سوریه خارج کنند یا سوریه به هر وسیله‌ای برای بیرون راندن نیروهای متجاوز که تمامیت ارضی سوریه و حق حاکمیت این کشور را به چالش کشیده است، استفاده خواهد کرد.

 

از دمشق تا آستانه؛ همگرایی یا واگرایی؟

نصرت‌الله تاجیک (سفیر اسبق در اردن)

 ادلب و عفرین، ۲ نقطه ابهام/ سقوط مسعود و صف‌بندی احزاب برای انتخابات عراق/ واگرایی و هم‌گرایی؛ از آستانه تا سوچی/ افت و خیز داعش در شامات

در صحنه سیاسی پرونده سوریه، بازیگران آرام آرام چهره واقعی خود را عیان می‌کنند یا به عبارتی دیگر تماماً برای کسب منافع حداکثری وارد منازعه سیاسی می‌شوند تا بتوانند از وضعیت فعلی منتفع شوند. بخش دیگری از وضعیت فعلی، حضور نیروهای فرامنطقه‌ای خواهد بود؛ چراکه آنها دخالت خود را علنی کرده‌اند که دو قطب اصلی آن روسیه و آمریکا همچنان به عنوان عوامل اصلی مورد نظر قرار می‌گیرند که از تاسیس پایگاه‌های نظامی گرفته تا کسب منافع سیاسی، همگی به دنبال تامین آن هستند.

در وضعیت فعلی تا حد زیادی مهره‌چینی‌های میدانی تغییر پیدا کرده است؛ بخشی از این تغییر به قطع حمایت‌های مالی عربستان و قطر از تروریست‌ها برمی‌گردد و بخشی دیگر به قطع حمایت لجستیکی ترکیه مربوط می‌شود. این وضعیت باعث شده تا داعش سرزمین‌های تحت اشغال خود را از دست بدهد و سناریوهای خود را در اروپا، آمریکا و بسیاری از مناطق آفریقا و جنوب آسیا پیگیری کند، از این جهت است که تضعیف قوای داعش در منطقه زمینه را برای ورود حداکثری بازیگران این پرونده به عرصه سیاسی هموار و میسر کرده است.

اراده سیاسی و منافع دولت‌های دخیل در پرونده سوریه بدون تردید بلوک‌بندی و مرزبندی‌های مورد نظر را تغییر خواهد داد. چراکه در مقوله یارکشی تحولات کوچک اما عمیق در حال شکل‌گیری است. به عنوان مثال ترکیه به عنوان بازنده صحنه سوریه با حضور خود در ادلب به دنبال تامین منافع خود و تعمیق آن به عرصه سیاسی خواهد بود که پیش‌بینی می‌شود در نشست‌های پیش‌رو با سناریوهای جدید که منافع وی را در حد اعلاء تامین کند وارد میدان شود.

 

صف‌بندی سیاسی در انتخابات عراق

محمدعلی الحکیم (مدیر خبرگزاری النخیل عراق)

 ادلب و عفرین، ۲ نقطه ابهام/ سقوط مسعود و صف‌بندی احزاب برای انتخابات عراق/ واگرایی و هم‌گرایی؛ از آستانه تا سوچی/ افت و خیز داعش در شامات

جامعه سیاسی و احزاب عراق بر این این عقیده هستند که با آمدن حیدرالعبادی آسایش نسبی در عراق به وجود آمده و شاید بتوان محبوبیت العبادی را بعد از آزادسازی موصل و پاک‌سازی مناطقی مانند رمادی و الانبار نزدیک به ۳۰ تا ۴۰ درصد تخمین زد اما در حالت فعلی آرام آرام شاهد افزایش این محبوبیت هستیم. به عنوان مثال پس از آن که مساله کرکوک به انتها رسید، این محبویت بالاتر رفت و از این منظر باید بگوییم که برخی از پرونده‌هایی که «نوری المالکی» نخست‌وزیر سابق عراق نتواست به سرانجام برساند، توسط حیدرالعبادی به سرانجام و نقطه مطلوب رسید.

رابطه بین العبادی و مقتدی صدر در وضعیت کنونی عراق مثبت و همسو با یکدیگر ارزیابی می‌شود. ممکن است عده‌ای به تجمعات و اعتراض‌های خیابانی جریان صدر در بغداد اشاره کنند اما باید بدانیم که عمده انتقادهای این جریان شیعی عراق در اعتراض به رفتار نمایندگان مجلس بود و پارلمان را خطاب قرار دادند. اما آنچه که به عنوان یکی از مسائل مهم سیاسی عراق باید مدنظر قرار بگیرد، تفکیک دو جناح العبادی و نوری مالی از یکدیگر است. از این جهت به نظر می‌رسد در انتخابات آینده عراق، جناح العبادی با جریان صدر و حکیم به علاوه جریان ایاد علاوی و بخشی از کردها در یک راستا قرار بگیرند و نوری مالکی در سمت دیگر قرار داشته باشد.

عده‌ای از شخصیت‌های عراق بر این باورند که نوری مالکی نتوانست همانند العبادی با جناح‌ها و خصوصاً جریان کردی عراق تعامل صحیح داشته باشد؛ به عبارتی دیگر آنها اعقاد دارند که یکی از دلایل ضعف نوری مالکی عدم وجود هماهنگی و همگرایی با احزاب مخالف و برخی جریانات موافق در داخل عراق بود، به این جهت است که امروز فضای سیاسی عراق کارنامه چند سال اخیر العبادی را مثبت ارزیابی می‌کند. این در حالی است که رقم بودجه در زمان مالکی نزدیک به ۱۵۰ میلیارد دلار بود اما در دولت العبادی این رقم به زیر ۱۰۰ میلیارد رسید اما با این وجود احزاب توانستند حرف خود را بزنند و این همگرایی تا حدی بیشتر شد. از این جهت است که می‌گوییم العبادی و مالکی به صورت مشترک وارد کابینه نخواهند شد.

 

غوطه‌شرقی، گروگانی در دستان آمریکا

حسین رویوران (تحلیلگر مسائل منطقه)

 ادلب و عفرین، ۲ نقطه ابهام/ سقوط مسعود و صف‌بندی احزاب برای انتخابات عراق/ واگرایی و هم‌گرایی؛ از آستانه تا سوچی/ افت و خیز داعش در شامات

محور آتش‌بس یک‌ماهه در سوریه منطقه غوطه شرقی است که دلیل آن حملات خمپاره‌ای ترویست‌های القاعده به این منطقه به حساب می‌آمد؛ به‌گونه‌ای که آنها ده‌ها منطقه از دمشق را به صورت روزانه مورد حمله‌های خمپاره‌ای خود قرار می‌دهند و در مقابل، دولت سوریه به دنبال آن بود که بتواند فعالیت این جریان‌ها را یک‌سره کرده و نهایتاً آن را خنثی کند. البته پیش‌نویس این قطعنامه توسط سوئد و کویت مطرح شد که نشان می‌دهد آنها به دنبال پایداری وضعیت فعلی و حفظ ترویست‌های جبهه النصره (شاخه سازمان تروریستی القاعده در سوریه) هستند.  

هفته‌های اخیر عملیات شاخه زیتون توسط ترکیه گسترش پیدا کرده است؛ به گونه‌ای که  اخیرا یکی از گسترده‌ترین گلوله‌باران‌های ترکیه علیه مواضع کردها در عفرین را شاهد بودیم که چنین حمله‌ای در سوریه و آن هم توسط ارتش ترکیه بی‌سابقه است. باید توجه داشت که جاده عفرین منتهی به مناطق «نُبُل» و «اَلزهرا» است و در زمان گلوله‌باران ترکیه، آذوقه‌های مردم و بیش از ۲۵ خودرو مورد اصابت قرار گرفته که ادامه این روند، می‌تواند منتهی به بحرانی مانند غوطه شرقی شود و تلفات زیادی را به همراه خواهد داشت.

اقدام ترکیه در سوریه بسیار خطرناک و نگران‌کننده است و این موضوع می‌تواند موجب نقض مکرر آتش‌بس بشود. باید توجه داشته باشیم که قطعنامه اخیر با تفسیرهای گوناگون روبه‌رو است اما به نظر می‌رسد که شورای امنیت سازمان ملل در آینده‌ای نزدیک در خصوص ادامه حملات ترکیه به عفرین اظهارنظر خواهد کرد؛ چراکه ادامه این روند علاوه بر به هم‌ریختن وضعیت سوریه می‌تواند بستر مناسبی را برای خیزش مجدد تروریست‌ها در نقاط دیگر سوریه فراهم آورد.

 

داعش در عراق؛ سقوط یا ادامه حیات

محمدصالح صدقیان ( مدیر مرکز عربی مطالعات ایران)  

 ادلب و عفرین، ۲ نقطه ابهام/ سقوط مسعود و صف‌بندی احزاب برای انتخابات عراق/ واگرایی و هم‌گرایی؛ از آستانه تا سوچی/ افت و خیز داعش در شامات

به صورت مشخص پیروزی در موصل را باید یک تحول بزرگ در عرصه امنیتی و سیاسی عراق دانست؛ نکته‌ای که در این بین نهفته است، تسلط داعش بر سایر مناطق عراق مانند الحویجه، شرقاط، قائم و تلعفر خواهد بود که درگیری‌ها و اشغال این مناطق توسط داعش همچنان گزارش می‌شود. از این جهت به نظر می‌رسد که آزادسازی موصل را باید جهاد اصغر بنامیم اما در مقابل، جهاد اکبر را خواهیم داشت. چراکه دولت عراق توانسته است به یک پیروزی بزرگ دست پیدا کند و بدون تردید جریان تروریستی داعش برای جبران این شکست سناریوهای دیگری را مدنظر قرار می‌دهد.

در بحث ادامه فعالیت داعش در عراق باید به این نکته توجه کرد که موصل به عنوان پایتخت خلافت داعش در عراق در حالت فعلی پاک‌سازی و آزاد شده است اما اخباری در خصوص حضور عناصر داعش در دیالی، الانبار، صلاح‌الدین و سایر نقاط به گوش می‌رسد و گفته می‌شود باقی‌مانده عناصر این گروهک تروریستی در شهر فلوجه تجمع کرده‌اند و قرار است عملیاتی علیه بغداد صورت دهند. البته شهرهای جنوبی عراق هم در این سناریو دخیل خواهند بود که مجموع این متغیر‌ها باعث می‌شود تا گستره فعالیت داعش در عراق بعد از موصل به شهرهای دیگر برسد.

 

سقوط مسعود!

سیدهادی سید افقهی (تحلیلگر مسائل خاورمیانه)

 ادلب و عفرین، ۲ نقطه ابهام/ سقوط مسعود و صف‌بندی احزاب برای انتخابات عراق/ واگرایی و هم‌گرایی؛ از آستانه تا سوچی/ افت و خیز داعش در شامات

تجمعاتی که در جغرافیای اقلیم کردستان عراق به خصوص شهر سلیمانیه اتفاق افتاد، نشان می‌دهد که عملکرد احزاب سیاسی حاضر در اقلیم کردستان تا چه حد نامطلوب بوده است. عده‌ای معتقدند که مخاطب اعتراض‌ها حزب دموکرات (منتسب به خانواده بارزانی) و حزب «اتحادیه میهنی کردستان» بوده اما این تحلیل نادرست است. به گونه‌ای که شعارهای مردم در اعتراض‌های خیابانی، تمام احزاب سیاسی (حزب دموکرات، اتحادیه میهنی کردستان، حزب گوران (تغییر)، جماعت اسلامی و حرکت اسلامی کردستان را هدف این به هم‌ریختگی اجتماعی قرار داده و این روند تا جایی ادامه داشته که دفاتر احزاب به آتش کشیده شد.

مدل تجمع‌ها و اظهارنظرهایی که توسط مردم اقلیم کردستان مطرح شده نشان می‌دهد که مردم از حکومت سنتی و نفوذ احزاب در اقلیم ناراضی هستند؛ به صورتی که برخی از گروه‌ها و حتی جوانانی که در ساختار اداری اقلیم مشغول به کار بوده‌اند ماه‌ها است که حقوق دریافت نکرده‌اند. از این منظر شاهد هستیم که دولت مرکزی عراق و حیدر العبادی به کشته شدن شهروندان و برخورد سخت نیروهای امنیتی با آنها واکنش نشان داده و حتی امکان دارد دولت مرکزی برای کنترل اوضاع وارد صحنه شود.

اگر تظاهرات افزایش پیدا کند و خشونت و سرکوب جای خود را به مصالحه بدهد، بدون تردید شاهد یک تنش و چالش امنیتی جدید در اقلیم کردستان خواهیم بود. باید به این موضوع توجه شود بسیاری از معترضان در ساختار «پیشمرگه‌ها» در اقلیم مشغول به کار بوده و حتی دارای سلاح شخصی هستند؛ از این منظر اگر سطح خشونت و تنش افزایش پیدا کند، وقوع درگیری‌های مسلحانه متصور خواهد بود.

 

شعیرات، تیر اخطار آمریکا برای روسیه    

حسن‌ هانی‌زاده ( کارشناس مسائل بین‌الملل)

 ادلب و عفرین، ۲ نقطه ابهام/ سقوط مسعود و صف‌بندی احزاب برای انتخابات عراق/ واگرایی و هم‌گرایی؛ از آستانه تا سوچی/ افت و خیز داعش در شامات

دلیل حملات موشکی آمریکا به پایگاه هوایی شعیرات در استان حمص سوریه را باید سناریوی از پیش تنظیم شده‌ای دانست که در راستای اتهام‌زنی به ارتش سوریه در مورد حملات شیمیایی در ادلب مطرح شده بود. به گونه‌ای که رئیس‌جمهوری آمریکا مقصود از این حمله را پاسخ به وقایعی دانست که در ادلب صورت گرفته بود اما واقعیت این است که تروریست‌های القاعده شروع‌کننده این موضوع بودند.

این که بخواهیم تمامی وقایع اتفاق افتاده در خان شیخون را متوجه ارتش سوریه بدانیم، کاملاً موضوع اشتباهی است. به گونه‌ای که سلاح‌های شمیایی موجود در منطقه ادلب بر اساس آمایش جغرافیایی در اختیار القاعده و زیر مجموعه‌های آن قرار داشته است. چراکه جبهه‌ النصره از سال‌های گذشته این سلاح‌ها را از مناطقی که در آنجا عملیات کرده بودند، جمع‌آوری کرده و تنها با شلیک یک گلوله این انبار را منهدم کردند که به نوعی باید آن را یک پیش‌درآمد برای حمله آمریکا به استان حمص سوریه بدانیم.

از این منظر با توجه به راهبرد جمهوری‌خواهان مبنی بر احیای عظمت آمریکا، حمله به شعیرات علاوه بر نمایش قدرت در سوریه به نوعی این پیام را مخابره کرد که ایالات متحده فاز جدید اقدامات نظامی خود را در سوریه کلید زده است. چراکه تا به امروز ایالات متحده در سوریه حضور دارد و حتی اعلام کرده‌اند که حتی با خروج نیروهای روسیه باز هم در شامات خواهند ماند.  

 

سوچی، بازی کردها و معارضان

عباس پرورده ( کارشناس و پژوهشگر مسائل منطقه)

 ادلب و عفرین، ۲ نقطه ابهام/ سقوط مسعود و صف‌بندی احزاب برای انتخابات عراق/ واگرایی و هم‌گرایی؛ از آستانه تا سوچی/ افت و خیز داعش در شامات

انگیزه عدم حضور کردها در مذاکرات سوچی با انگیزه عدم حضور معارضان مسلح سوری متفاوت است؛ معارضان از روز اول و از جلسات ابتدایی که در سال ۲۰۱۷ برگزار می‌شد، مخالف این گفت‌وگوها بودند. یکی از دلایل آنها پررنگ‌ شدن نقش ترکیه، ایران و روسیه به عنوان طرفین اصلی مذاکرات آستانه بود که خروجی تصمیمات آنها موجب شد تا مناطق کاهش‌تنش به ثبت برسد. از این منظر معارضان به دلیل چند دستگی، از حضور در مذاکرات سوچی خودداری کردند. باید توجه داشته باشیم که برخی از معارضان تحت حمایت مصر، بخشی دیگر تحت حمایت عربستان سعودی و دسته‌ای دیگر در ارتباط با ترکیه فعالیت می‌کنند اما محور دیگر معارضان طیف معتدل و آرام‌تر آنها است که در مذاکرات شرکت می‌کنند و خواهان اصلاحات تدریجی در سوریه هستند.

بخش دیگری از معارضان که طیف عمده آنها را متشکل می‌شود معتقدند که نباید در مذاکرات حضور داشت و روند گفت‌وگوها را از اساس قبول ندارند؛ به گونه‌ای که در جلسات اخیر و مذاکراتی که صورت گرفت بسیاری از آنها از جلسات مذاکره بیرون آمدند و آنجا را ترک کردند و عده دیگری هم کارشکنی کرده بودند. در مقابل این طیف، کردها قرار دارند که مواضع آنها تا حد زیادی با معارضان سوری متفاوت است.

کردها برای آینده خود چشم‌انداز مشخصی ترسیم کردند و از این جهت است که در تمامی مذاکرات اخیر حضور داشتند که این روند تا قبل از آغاز عملیات شاخه زیتون ادامه داشت. آنها به راهکار سیاسی اعتقاد دارند و به دنبال کسب منافع خود از طریق محور سیاسی هستند اما حمله ترکیه به عفرین موجب شد تا کردها به این روند پشت پا بزنند. لذا از آنجا که ترکیه در مذاکرات سوچی حضور دارد، کردها احساس می‌کنند که از ناحیه آنها و مسکو مورد خیانت قرار گرفتند و از این جهت شاهد عدم حضور آنها در مذاکرات سوچی هستیم. عدم حضور کردها و معارضان سوری در مذاکرات سوچی اگر چه موجب انحلال مذاکرات نمی‌شود اما چنین گفت‌وگوهایی زمانی می‌تواند معنا پیدا کند که طرفین حرف‌های خود را به صورت مستقیم با یکدیگر در میان بگذارند و وضعیت خود را بازگو کنند. از این جهت تا زمانی که معارضان و کردها در مذاکرات سوچی یا هر گفت‌وگوی دیگر حضور نداشته باشند، بحران ادامه خواهد داشت و اوضاع در همین وضعیت باقی می‌ماند؛ چراکه عدم حضور آنها می‌تواند موجب اخلال در پرونده سوریه شود.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز