خبرگزاری کار ایران

جهان در سال ۱۳۹۶/ پرونده سیزدهم: روسیه

دوئل مسکو – واشنگتن؛ از شام تا سوچی/ ابقای پوتین در کرملین/ ادامه همکاری با آنکارا/ فلسطین فاز جدید کنشگری روس‌ها

دوئل مسکو – واشنگتن؛ از شام تا سوچی/ ابقای پوتین در کرملین/ ادامه همکاری با آنکارا/ فلسطین فاز جدید کنشگری روس‌ها
کد خبر : ۶۰۷۷۴۱

اگرچه سفر پادشاه عربستان به روسیه را باید یک واقعه تاریخی دانست اما ادامه تنش در سوریه و همکاری با ترکیه در این محور به علاوه حواشی ترور جاسوس روس را نباید از نظر دور نگه داشت.

روسیه در سال ۹۶ همانند سایر نقاط دیگر جهان توجه بسیاری از رسانه‌ها و مطبوعات داخلی را به خود جلب کرد؛ البته شاید رخدادهای داخلی این کشور کمتر در عرصه خبری منعکس شود اما در حوزه خارجی روسیه به عنوان یکی از محورهای اصلی به شمار می‌رود. با گذشت یک سال و چند ماه از حضور دونالد ترامپ در کاخ‌سفید و ادامه تنش میان مسکو و واشنگتن نبرد دیپلماتیک و میدانی در سوریه همچنان از سوی دو طرف پیگیری می‌شود.

برگزاری کنفرانس سوچی و افزایش ضریب هجمه بر روسیه از سوی آمریکا در منطقه و ادامه آن در خصوص پرونده اوکراین کاملا در سال گذشته مشهود بود. چراکه اروپا لیست بلندبالایی برای تحریم مسکو تهیه و به کار بست که آمریکا هم آنها را همراهی کرد. اما رخداد مهمتر، سفر پادشاه عربستان به روسیه پس از گذشته ۹۱ سال بود؛ ملک سلمان اولین نفری است که در تاریخ خاندان سعودی پا به خاک روسیه می‌گذارد و این به معنای اهمیت جایگاه روسیه در منطقه و عرصه بین‌المللی است.

به موازات این وضعیت شراکت و مناسبات روسیه با ترکیه در بسیاری از وقایع قابل لمس است؛ محور اصلی آن سوریه بود اما شاهد قبض و بسط آن به محورهای دیگر هستیم، در همین راستا پرداختن به مساله فلسطین از سوی مسکو یکی دیگر از موضوعات است. اگرچه ملاحظات زیادی از سوی کرملین در این پرونده وجود دارد اما روسیه برای خدشه‌وار کردن بر چهره آمریکا در قضیه قدس به دنبال کنشگری موثر در این پرونده است. برای درک بهتر این موضوعات نگاهی به اظهار نظر و تحلیل کارشناسان می‌اندازیم.     

 

سوریه، محور اختلافات مسکو - واشنگتن

حسن بهشتی‌پور ( تحلیلگر مسائل روسیه)  

دوئل مسکو – واشنگتن؛ از شام تا سوچی/ ابقای پوتین در کرملین/ ادامه همکاری با آنکارا/ فلسطین فاز جدید کنشگری روس‌ها

پوتین به دنبال آن است تا بتواند سطح درگیری و تنش خود با ایالات متحده را کاهش دهد و به نوعی با این موضوع به صورت عاقلانه برخورد کند. اما نکته‌ای که در اینجا مطرح می‌شود، این است که آمریکا و روسیه تنها بازیگران این پرونده نیستند؛ بلکه دولت‌هایی مانند ایران، عربستان، ترکیه و حتی جناح‌های مخالف دولت در درون سوریه به علاوه بازیگران اروپایی مانند فرانسه هم در این پرونده حضور دارند. از این جهت است که می‌گوییم پرونده سوریه تنها به روسیه و آمریکا قائل نخواهد بود.

عده‌ای معتقدند که رقه توسط کردهای تحت حمایت آمریکا آزاد شده و از سوی دیگر، جریان کردی سوریه در کنگره گفت‌وگوهای سوریه که توسط روسیه برگزار خواهد شد، حضور دارند و همین امر برخورد منافع را صورت می‌دهد. در مابقی استان‌ها و نقاط دیگر سوریه هم روال به همین صورت است و مرزبندی میان آمریکا و روسیه در خصوص مسائل میدانی و سیاسی مشخص بوده و همین امر آینده سوریه را با مشکل روبه‌رو خواهد کرد.

در اینجا باید به این نکته توجه شود که سیاست‌های اعلامی آمریکا و روسیه تا حد زیادی شبیه به یکدیگر هستند اما اعمال آن سیاست‌ها با یکدیگر متفاوت است و همین بحث موجب می‌شود که سناریوهای متفاوتی برای یارکشی و توازن سیاسی مطرح شود. با نگاهی به این وضعیت به نظر می‌رسد که آینده توافق میان روسیه و آمریکا بستگی به صف‌آرایی و آرایش شرکاء دارد؛ چراکه چینش میز مذاکره مشخص می‌کند که قرار است چه سناریویی پیگیری شود که البته وضعیت میدانی هم در این بین تاثیرگذار خواهد بود.

 

سفر به مسکو پس از ۹۱ سال

محمود شوری (استاد دانشگاه)

دوئل مسکو – واشنگتن؛ از شام تا سوچی/ ابقای پوتین در کرملین/ ادامه همکاری با آنکارا/ فلسطین فاز جدید کنشگری روس‌ها

از سال‌های گذشته پوتین قصد نزدیک شدن به عربستان را داشت که می‌توان به سفر وی در سال ۲۰۰۷ به ریاض اشاره کرد. در این سفر موافقت‌نامه‌هایی در مورد فروش تسلیحات نظامی و مسائل فضایی به امضای دو طرف رسید اما این توافقنامه‌ها هیچ‌گاه اجرایی نشد. پس از آن شاهد وقوع تحولات و انقلاب‌های پی در پی در منطقه بودیم که سفرهای «بندر بن سلطان» به روسیه نمایان شد و دلیل آن خیزش‌های مردمی در سطوح مختلف منطقه‌ای بود. سعودی‌ها سعی داشتند در آن برهه از زمان روسیه را به واسطه تطمیع و حتی تهدید در خصوص مسائل منطقه‌ای با خود همراه کنند که چنین حالتی اتفاق نیفتاد و به هم‌ریختگی در روابط دو طرف همچنان پایدار بود.

حضور پادشاه عربستان در مسکو بر اساس سوابق و تحولات میدانی و سیاسی منطقه را باید نمادین ارزیابی کرد. ریاض سعی داشت در شصت و پنجمین سالگرد تولد «ولادیمیر پوتین» این پیام را به دنیا مخابره کند که وارد روابط و رفاقت جدید با کرملین شده است. اما باید بگوییم که ساختار اطلاعاتی روسیه همچنان به عملکرد سعودی‌ها در منطقه‌ خصوصاً در حوزه تسلیح و حمایت از تروریسم مشکوک است. این وضعیت در محورهایی مانند نفت و انرژی تاثیرگذار بوده و روس‌ها معتقدند که بازیگر اول منطقه در شرایط فعلی سعودی‌ها نیستند.

تحلیل روس‌ها در خصوص تضعیف عربستان در منطقه بر اساس چند مولفه شکل گرفته است؛ اولاً اینکه عربستان مجاورت جغرافیایی با سوریه ندارد و دوماً ضربات سنگینی که به تروریست‌ها در میدان نبرد وارد شده است موجب شده تا دست برتر سعودی‌ها در منطقه از بین برود. نکته مهم‌تر این است که در زمان تجاوز ریاض به یمن، تمرکز آنها از سوریه به یمن معطوف شد؛ به گونه‌ای که یمن در مجاورت جغرافیایی عربستان قرار دارد و ریاض آن را تهدیدی برای امنیت ملی خود می‌دانست. از این جهت سرمایه‌گذاری عربستان روی یمن بیشتر شد و از سوریه غافل ماند.

اگر نگاهی به مذاکرات آستانه بیندازیم، می‌بینیم که رد پای عربستان در آن دیده نمی‌شود و در انتهای این موضوعات ائتلاف عربستان با قطر و ترکیه و سایر کشورها در پرونده سوریه نسبت به گذشته کاملاً کمرنگ شد و مجموع این متغیرها باعث کم شدن تحرکات سعودی‌ها در منطقه شده است. اما باید توجه داشت که همچنان ابزارهای حمایت تسلیحاتی و مالی از تروریست‌ها در منطقه توسط عربستان وجود دارد بنابراین در مجموع باید بگوییم، درست است که سفر سلمان به روسیه با محوریت سوریه انجام خواهد شد اما کم شدن قدرت ریاض در سوریه باعث می‌شود تا این سفر بیشتر جنبه اقتصادی و نهایتاً نمادین به خود بگیرد.

 

آنکارا زیر چتر روسیه

بهرام امیراحمدیان ( استاد دانشگاه – تحلیلگر مسائل روسیه)  

دوئل مسکو – واشنگتن؛ از شام تا سوچی/ ابقای پوتین در کرملین/ ادامه همکاری با آنکارا/ فلسطین فاز جدید کنشگری روس‌ها

دیدار چندباره روسای جمهور ترکیه و روسیه تا حدودی نشان داد که ترکیه از آمریکا دور شده و به روسیه متمایل شده است. اگر به سخنان رئیس‌جمهوری ترکیه توجه کنیم، می‌بینیم که آنکارا نوعی عکس‌العمل به اقدام‌های اخیر ایالات متحده در مورد چند پرونده نشان داده است؛ پرونده اول بحث عدم استرداد فتح‌الله گولن بعد از کودتای ۱۵ جولای از سوی آمریکا بوده و به نظر می‌رسد آنکارا از مقاومت واشنگتن برای استرداد گولن به ترکیه ناامید شده است. به گونه‌ای که در هفته‌های اخیر انتقادات زیادی از سوی مقام‌های این کشور علیه ایالات متحده صورت گرفته و نهایتاً شاهد سفر اردوغان به روسیه بودیم.

موضوع دیگر که فاصله بین آمریکا و ترکیه را زیاد می‌کند، بحث عدم پشتیبانی ناتو از ترکیه است. همگان به خاطر دارند زمانی که جنگنده سوخوی روسیه توسط ترکیه و پدافند آن مورد اصابت قرار گرفت، هیچ‌گونه حمایتی از سوی ناتو صورت نگرفت و تا حدودی آنکارا از سازمان پیمان آتلانتیک شمالی فاصله گرفت. موضوع دیگر کردهای مستقر در شمال سوریه هستند؛ از دو سال گذشته تاکنون نیروهای سوریه دموکراتیک و جریان‌هایی مانند ی.پ.گ و پ.ی.د مورد حمایت تسلیحاتی و آموزشی ایالات متحده قرار گرفتند و دقیقاً این موضوع برخلاف امنیت ملی ترکیه است. لذا خلاء موجود در روابط آمریکا و ترکیه روابط آنکارا و مسکو را به سمت تاکتیکی شدن پیش برده است.

بخشی از این همکاری‌ روسیه و ترکیه به مسائل هسته‌ای و تاسیس نیروگاه‌های اتمی برمی‌گردد که نشان می‌دهد روابط ترکیه و روسیه آرام آ‌رام به سمت تبدیل شدن به «روابط استراتژیک» گام برمی‌دارد و به نظر می‌رسد سیاست ترکیه سردرگم است. ساختار سیاسی و نظامی ترکیه تا حد زیادی از غرب نمونه‌برداری شده از این جهت تمایل ترکیه به سمت شرق و همچنین فاصله گرفتن از اتحادیه اروپا، مخدوش شدن روابط با ناتو و آمریکا و همچنین نامشخص بودن وضعیت گولن همگی موجب شده تا ترکیه به سمت روسیه متمایل شود و از غرب فاصله بگیرد.

 

پوتین برنده انتخابات ۲۰۱۸

افشار سلیمانی ( نماینده اسبق ایران در اوکراین)

دوئل مسکو – واشنگتن؛ از شام تا سوچی/ ابقای پوتین در کرملین/ ادامه همکاری با آنکارا/ فلسطین فاز جدید کنشگری روس‌ها

عده‌ای معتقد بودند که در انتخابات اخیر روسیه ممکن است شرایط منطقه، پروندهایی مانند افغانستان، سوریه و اوکراین از حیث داخلی بر پیروزی قطعی پوتین تاثیر منفی داشته باشد؛ اما باید بگویم که الگوی انتخاب و نگاه مردم روسیه به سیاست داخلی با بسیاری از کشورها متفاوت است. به گونه‌ای که روحیه ملی‌گرایی و قهرمان‌پرستی مردم روسیه تا حدی است که اگر کم و کاستی‌ در سیاست‌های دولت فعلی روسیه وجود داشته باشد، آنها را تا حدود زیادی نادیده می‌گیرند و همچنان که شاهد بودیم، پوتین بار دیگر با اکثریت قاطع به پیروزی رسید.

یکی از سناریوهایی که در کشورهای کمتر دموکرات برای هدایت افکار عمومی در داخل مورد استفاده قرار می‌گیرد، شرکت‌ در بحران‌های خارجی است. چراکه در این کشورها چنین اتفاقاتی می‌تواند انسجام داخلی ایجاد کند. برای نمونه زمانی که ولادیمیر پوتین در دوران یلتسین نخست‌وزیر روسیه بود، پرونده‌هایی مانند مواجهه با ناآرامی‌های قفقاز و چچن مطرح شد و او توانست بر اساس سیاست خارجی روسیه که استفاده از اقدام سلبی به جای اقدام‌های ایجابی است تا حدی آن مناطق را آرام نگه دارد. همین مدل را در پرونده‌هایی مانند گرجستان، اوکراین و قبل‌ از آن در آذربایجان مشاهده کردیم.

بر اساس وضعیت و داده‌هایی که از اوضاع داخلی روسیه منتشر شده و همچنین با نگاهی به سیاست خارجی این کشور، باید بگوییم که در روسیه «دموکراسی هدایت شده» به کار بسته شده است. از سمت دیگر، مجموع تحولات در خارجِ نزدیک روسیه مانند عضویت کشورهای عضو بالتیک و لهستان در ناتو می‌تواند در آینده‌ای نزدیک برای این کشور خطرناک باشد.

 

بازیگری مسکو؛ از دمشق تا سوچی

احمد وخشیته (سردبیر دیدبان روسیه)

دوئل مسکو – واشنگتن؛ از شام تا سوچی/ ابقای پوتین در کرملین/ ادامه همکاری با آنکارا/ فلسطین فاز جدید کنشگری روس‌ها

بدون شک کرملین طی سال‌های اخیر همواره تلاش داشته که نه تنها نقش خود را در خاورمیانه پررنگ و پرنگ‌تر جلوه دهد، بلکه به عنوان قدرت اصلی فرامنطقه‌ای به ایفای نقش بپردازد.

به نظر می‌رسد که روس‌ها جایگاه قدرت نرم در سیاست خارجی را بیش از پیش درک کرده‌اند و از همین رو در پی آن هستند تا نقش کلیدی در فرآیند صلح در منطقه خاورمیانه داشته باشند؛ از این رو آنها تلاش داشتند تا نقش میانجی در روابط ایران و عربستان داشته باشند یا برای مذاکرات فلسطین و رژیم صهیونیستی تلاش کنند. با این نگاه تلاش آنها برای مذاکرات سوریه نه تنها کاملاً منطقی، بلکه ضروری به نظر می‌رسد. چراکه روسیه یکی از بازیگران اصلی در بحران سوریه است که به طور آشکار به عملیات نظامی در این منطقه پرداخته و حضور نظامی آن همچنان ادامه دارد.

در اینجا به نظرم دو ملاحظه برای کرملین وجود دارد:

نخست اینکه، مسکو می‌خواهد حداکثر منافع را در جریان مذاکراتی که به میزبانی خودش برگزار می‌شود، کسب کند.

از سوی دیگر، به نظر می‌رسد روسیه به دنبال آن است که حضور نظامی خود در سوریه را کاملاً در راستای تحقق صلح نمایان کند و حملات خود را صرفاً علیه تروریست‌ها بخواند و با تلاش برای مذاکرات بین طرفین بر این موضوع پافشاری کند که روسیه به حقوق همه بازیگران در سوریه احترام می‌گذارد.

نکته‌ای که در اینجا باید به آن اشاره کرد این است که در وضعیت فعلی نمی‌توان در مورد هیچ مذاکره‌ای به طور مطلق حکم صادر کرد؛ به هر حال بر اساس اخبار منتشر شده مخالفان دولت و کردهای سوریه اعلام کردند که در این نشست حضور پیدا نمی‌کنند؛ اما این امکان هم وجود دارد که فرآیند این نشست و نوع مذاکرات و ملاحظات روس‌ها سبب شود مخالفان در نشست آتی حضور یابند. باید توجه داشت موضوعی که در روند مذاکرات مهم است، دستیابی به نتیجه مطلوب خواهد بود و زمان در جایگاه چندم قرار دارد.

 

احتیاط کرملین برای ورود به پرونده فلسطین

شعیب بهمن (کارشناس مسائل روسیه)

دوئل مسکو – واشنگتن؛ از شام تا سوچی/ ابقای پوتین در کرملین/ ادامه همکاری با آنکارا/ فلسطین فاز جدید کنشگری روس‌ها

روسیه از زمان تاسیس رژیم صهیونیستی، در مناقشه اعراب و اسرائیل نقش داشته و در طول سال‌های اخیر به عنوان میانجی و بازیگر موثر در روند صلح فلسطین ایفای نقش کرده است؛ این سابقه را می‌توان از زمان شوروی سابق و پس از آن تاسیس فدراسیون روسیه به صورت علنی مشاهده کرد. در شرایط فعلی بعد از اعلام تصمیم دولت آمریکا مبنی بر انتقال سفارت این کشور به قدس، روند جدیدی در پرونده فلسطین به وجود آمد که نقش روسیه در این پرونده آرام آرام در حال پر رنگ شدن است. به ‌گونه‌ای که رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین در دیدار خود با رئیس جمهوری روسیه اعلام کرد که این تشکیلات با آمریکا وارد گفت‌وگو نخواهد شد و در اینجا از مسکو خواسته شده تا نقش سنتی آمریکا در پرونده صلح خاورمیانه را به عهده بگیرد.

یکی از دلایلی که روسیه اقدام به نقش‌آفرینی در پرونده فلسطین کرده، ارتباط و پیوندهای سیاسی، قومی و نژادی میان مسکو و تل‌آویو  است؛ به صورتی که چیزی حدود یک پنجم ساکنان سرزمین‌های اشغالی را روس‌تبارها تشکیل می‌دهند و اتفاقاً برخی از مقام‌های عالی‌رتبه اسرائیل که در کنست (پارلمان) رژیم‌صهیونیستی حضور دارند، اغلب روس‌تبار هستند. از سویی دیگر، لابی‌های قدرتمند اسرائیل در روسیه موجب شدند این پیوندها بیش از پیش شکل بگیرد که مجموع این عوامل باعث شده روسیه فضا را برای ورود به پرونده صلح فلسطین مناسب بداند. موضوعی که در اینجا باید به آن اشاره شود، این است که در راهبرد جدید مسکو حمایت از روس‌تبارهای سراسر دنیا در دستور کار قرار گرفته اما مساله اصلی این است که آیا لابی روس‌تبار حاضر در اسرائیل توانسته است منافع مسکو را تامین کند یا خیر؟

عده‌ای معتقدند که پیوندها و مناسبات مسکو و تل‌آویو باعث می‌شود تا پرونده فلسطین مجدداً در هاله‌ای از ابهام قرار بگیرد اما به نظرم این تحلیل تا حدود زیادی غلط است؛ چراکه در مقطعی شاهد شکایت روسیه از اسرائیل هستیم که دلیل آن فروش و اعطای تسلیحات نظامی اسرائیل به اوکراین و گرجستان بوده است. به عبارتی دیگر تل‌آویو با این سناریو، خارجِ نزدیکِ روسیه را مورد تهدید قرار داده است که همین موضوع می‌تواند دلیلی بر عدم حمایت تمام ‌قد روسیه از اسرائیل در پرونده فلسطین باشد.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز