تحلیلگر مسائل کره در گفتوگو با ایلنا بررسی کرد:
ابعاد و چگونگی روند مذاکره رهبران آمریکا و کرهشمالی/ تاثیر نزدیک شدن واشنگتن و پیونگیانگ بر پرونده موشکی و هستهای ایران
کرهشمالی در مورد راستیآزمایی و و پایبندی به تعهدات ایالات متحده تردید دارد اما بدون تردید چین به عنوان بازیگر اصلی این پرونده به دنبال حل و فصل این بحران به نفع خود خواهد بود.
«اسماعیل بشری» کارشناس مسائل شرق آسیا با اشاره به انتشار اخبار ملاقات رئیسجمهوری ایالات متحده و رهبر کرهشمالی در گفتوگو با خبرنگار ایلنا اظهار کرد: سابقه گفتوگوهای میان مقامهای کرهشمالی و ایالات متحده به برگزاری المپیک زمستانی اخیر در کره جنوبی برمیگردد. این المپیک باعث شد تا یخ روابط میان دو کره تا حدودی از بین برود و به نوعی زمینهساز گفتوگوهای بعدی شود؛ تا جایی که رئیس شورای دولتی کرهشمالی به همراه خواهر رهبر این کشور، تیم ملی پیونگیانگ را در کرهجنوبی همراهی کردند و در آنجا دیدارهایی با رئیسجمهوری کرهجنوبی و برخی دیگر از مقامهای این کشور صورت دادند. ادامه این دیدارها توسط سایر مقامات دو کره صورت گرفت که نهایتاً باعث شد ابراز کاهش تنش از سوی دو کشور نمایان شود.
وی ادامه داد: باید توجه داشته باشیم در مورد چالشهای موجود در شبه جزیره کره تنها کرهجنوبی به عنوان تصمیمگیرنده یا حل و فصل کننده منازعات به تنهایی ایفای نقش نمیکند بلکه چندین کشور در آنجا وجود دارند که تمامی آنها در پروندههای گوناگون اقدام به کنشگری میکنند. در گذشته، رهبر کرهشمالی اعلام کرده بود که مایل به مذاکره با آمریکا نیست و تاکید کرده بود که اگر قرار باشد مذاکرهای صورت بگیرد ایالات متحده باید کره شمالی را به عنوان یک کشور هستهای بپذیرد و هیچگونه پیششرطی را مدنظر قرار ندهد. نشانههایی که در وضعیت فعلی و پس از اعلام خبر پیشنهاد مذاکره ترامپ و رهبر کرهشمالی نمایان شده است این پیام را مخابره میکند که پیونگیانگ آمادگی مذاکره در مورد مسائل گوناگون و احتمالاً بحث موشکی و هستهای را خواهد داشت اما باید ببینیم که طی روند مذاکرات چه خواستههایی از سوی طرفین اعلام میشود.
به احتمال زیاد زمان مذاکره میان ترامپ و کیمجونگ اون در اردیبهشت ماه خواهد بود اما این خبر قطعی نیست و مکان و مدل رویارویی دو طرف همچنان در هالهای از ابهام قرار دارد اما در کل، کرهشمالی و ایالات متحده علامتهایی از پذیرش گفتوگو نمایان کردهاند.
این تحلیلگر مسائل بینالملل با بیان اینکه چین اصلیترین محور و عامل نزدیک شدن بدو طرف به یکدیگر است، گفت: درست است که چالش کرهشمالی را باید دو کره حل کنند اما باید توجه داشت که محور اصلی گفتوگوها در این پرونده، چین و ایالات متحده هستند. اگر به سوابق موجود در زمان وقوع جنگ دو کره دقت کنیم، میبینیم که آمریکا از کرهجنوبی و چین از کرهشمالی حمایت کردند و حتی میزان تلفات چین در این جنگ بسیار بالا گزارش شده است. از این منظر جنگ اصلی کره را باید میان پکن و ایالات متحده دانست که نهایتاً موجب پیدایش مدار ۳۸ درجه شد؛ لذا چین تنها به خاطر رهبران دو کره وارد عرصه مذاکره با ایالات متحده نشده بلکه پکن مایل است تا ایالات متحده همسایه او نشود و در این راستا منطقه حائل پدیدار شد.
در زمان جنگ سرد، اینگونه منازعات تا حد زیادی ادامه داشت و در اینجا بود که روسیه وارد عرصه شد. درست است که مسکو به صورت غیرمستقیم با پرونده کرهشمالی درگیر است اما باید بدانیم که نقش اصلی در مورد صلح پایدار در شبه جزیره کره به عهده چین و ایالات متحده خواهد بود؛ از این منظر مشخص میشود که چرا آمریکا در سالهای گذشته اقدام به اعمال فشار بر چین در پرونده کره شمالی میکرد. اما مساله اصلی این است که اگر این پرونده نهایتاً به حل و فصل و یا یک خروجی مشخص منجر شود تا چه حدی میتواند بر پرونده هستهای و موشکی ایران تاثیر بگذارد.
وی در پایان در پاسخ به این پرسش که آیا گفتوگوهای آمریکا و کرهشمالی میتواند منجر به تحت فشار قرار دادن ایران شود یا خیر، گفت: باید توجه داشته باشیم که به دلیل کوچکتر شدن دهکده جهانی، راهحلهایی که در یک جغرافیا مورد استفاده قرار میگیرد به راحتی میتواند در نقطه دیگری به کار بسته شود. مساله این است که برای کرهشمالی ابهامات زیادی وجود دارد و مشخص نیست که آیا ایالات متحده در راستیآزمایی و پایبندی به تعهدات خود میتواند نظر پیونگیانگ را جلب کند یا خیر. این موضوع میتواند نقطه مثبت برای ما به حساب بیاید اما چالش دیگر که میتواند برای ایران به وجود بیاید، این است که اگر وضعیت شبه جزیره کره براساس آنچه که ایالات متحده میخواهد، پیش برود یا اینکه مذاکرات طالبان با دولت به خروجی مثبتی منجر شود مجموع این اتفاقات میتواند اهرم فشار علیه ایران باشد و پروژه منزوی کردن تهران در دستور کار قرار خواهد گرفت. در وضعیت فعلی که هیچ گفتوگویی صورت نگرفته و تنها یک خبر از این رویارویی تاریخی منتشر شده نمیتوان تحلیلها را جهتگیری کرد یا زودتر از موعد به قضاوت نشست. از این جهت باید ببینیم که تا ماههای آینده چه اتفاقاتی رخ خواهد داد.