یادداشتی از احمد بخشایشی اردستانی؛
از واشنگتن تا ریاض، اصلاحات دوضلعی ولیعهد به دنبال چیست؟
اصلاحات در عربستان تنها سرکوب یا حذف گزینههای مخالف ولیعهد نیست بلکه این طرح، شرح آمریکا برای ادامه حمایتها از ریاض و پاسخگویی به نظام بینالملل است.
«احمد بخشایشی اردستانی» استاد دانشگاه و کارشناس مسائل بینالملل طی یادداشتی به تحلیل ابعاد پیدا و پنهان اصلاحات اخیر در عربستان و سیاست های ولیعهد این کشور پرداخت.
متن یادداشت به این شرح است:
اصلاحات اخیر سعودیها در حوزه نظامی و حتی اصلاحاتی که در گذشته در مساله زنان انجام شد به فرآیند انتقال قدرت از نسل دوم به سوم شاهزادهها مربوط است. بنابراین نباید سمت و سوی تحلیلها به این سمت برود که «محمدبن سلمان» ولیعهد جوان عربستان تنها به دنبال حذف مهرههای تهدیدآمیز برای او و حاکمیت آینده عربستان است. چراکه تنها یک ضلع از اقدامات ولیعهد حذف چهرههای مخالف و احیاناً تهدیدزا است اما مابقی آن ریشه در سیاستهای ترامپ و تیم او دارد.
باید توجه داشت که «جرد کوشنر» داماد ترامپ، رابطه خوب و عمیقی با ولیعهد دارد و از این منظر شاهد هستیم که اولین سفر ترامپ به عربستان و سرزمینهای اشغالی تدارک دیده میشود. به عبارتی دیگر ترامپ و تیم او سیاست خود در قبال ولیعهد را بر پایه روابط اقتصادی و باجگیری تجاری ترسیم کردهاند. رقم نجومی قراردادهای عربستان و آمریکا این معنا را مخابره میکند که ایالات متحده در ازای باجگیری سیاسی از شاهزاده سعودی حمایت سیاسی خود را عیان میکند که در اینجا ضلع دوم اصلاحات در ریاض شکل میگیرد.
باید به خاطر داشته باشیم که خاندان پادشاهی عربستان در انتخابات اخیر عربستان از «هیلاری کلینتون» حمایت کردند اما خروجی آن برعکس شد؛ نمونه همین موضوع را در مورد حمایت شاه ایران و خاندان پهلوی از نامزدی «جرالد فورد» در مقابل «جیمی کارتر» میتوان به چشم دید. به گونهای که در آن زمان نتیجه حمایت خاندان پهلوی برعکس جواب داد و ایران مجبور شد تا تحت اهداف آمریکا حرکت کند؛ به گونهای که در آن زمان ایران مجبور شد تا رابطه مصر و اسرائیل را به یکدیگر نزدیک کند. لذا در وضعیت فعلی در مورد خاندان سعودی هم همین وضعیت قابل مشاهده است.
از این جهت ولیعهد عربستان برای آنکه بتواند در آینده نزدیک حکومت خود را مستحکم نگه دارد باید اقدام به باجدهی به آمریکا کند. به صورتی که ترامپ و تیم او حمایت خود از ولیعهد را مشروط به انجام اصلاحات در سطوح مختلف کرده است، چراکه از منظر جمهوریخواهان حمایت از ریاض باید در فضایی صورت بگیرد که عربستان به عنوان یک کشور در حال ترقی و متمدن جلوه کند.
اصلاحات چند روز پیش که در سطوح نظامیان عالی این کشور انجام شد هم تا حدودی به تئوری توطئه ولیعهد بر میگردد و بخشی از ان به پرونده یمن مربوط است. باید توجه داشت که عربستان در یمن ایستادگی خواهد کرد اما نمیتواند انصارالله یمن و کمیتههای مردم را شکست بدهد؛ چراکه بعد از آن که گشایشی در این پرونده برای ریاض حاصل نمیشود به قطعنامه علیه ایران متوسل میشود. به گونهای که این قطعنامهها در حالی صادر میشود که آنها نگران تسلط انصارالله بر باب المندب هستند و از این جهت است که کشورهای اروپایی برای حل و فصل این موضوع وارد پرونده یمن می شوند. چراکه دولتها نگران عبور و مرور کشتی های تجاری خود از این منطقه هستند.