کوروش احمدی در گفتوگوی تفصیلی با ایلنا:
رئیسجمهور کرهجنوبی، چالش جدید ترامپ علیه پیونگیانگ/ اقدام نظامی پیشگیرانه با مخالفت داخلی روبهرو است
روسیه و چین از نظر اقتصادی منافعی در شبهجزیره کره دارند و نگران فروپاشی کرهشمالی هستند و همین موضع موجب شده تا آمریکا آنها را در مورد اعمال تحریمها متهم خطاب کند.
تنش میان کرهشمالی و آمریکا همچنان ادامه دارد و هر روز شاهد ابعاد جدیدی از اقدامهای دو طرف در شبه جزیره کره هستیم. واشنگتن همچنان به دنبال مهار پیونگیانگ از طریق بالا بردن درجه تحریمها و حتی تهدید نظامی پیشگیرانه است و در مقابل مقامهای کرهشمالی برنامه هستهای و موشکی خود را به پیش میبرند.
بازیگرانی همانند چین، روسیه و کرهجنوبی هم هر کدام بنا بر نگاه و منافع خود در این پرونده فعال هستند و تنها تحولی که صورت گرفت، حضور ورزشکاران کرهشمالی در المپیک زمستانی سئول بود که پس از آن شاهد تنش چند ضلعی در این پرونده هستیم. از این جهت برای تحلیل آخرین وضعیت بحران در شبهجزیره کره و سیاستهای ایالات متحده به گفتوگو با «کوروش احمدی» دیپلمات سابق و تحلیلگر ارشد مسائل آمریکا پرداختیم که به شرح ذیل از نظر میگذرد.
ایلنا: دلیل اصلی نگرانی آمریکا و شدت برخورد دولت این کشور در قبال برنامه موشکی و هستهای کرهشمالی بر چه محورهایی استوار است؟
تحلیل سیاستهای آمریکا در مورد کرهشمالی نیازمند ارائه یک سابقه مختصر است؛ بعد از اینکه کرهشمالی در سال ۱۹۸۵ به ان.پی.تی پیوست، کشمکشهای دامنهدار بین این کشور و آژانس بینالمللی انرژی اتمی برای انجام بازرسیها از تاسیسات اتمی آغاز شد و در پی امضای موافقتنامهای بین واشنگتن و پیونگیانگ در سال ۱۹۹۴ با هدف منجمد و نهایتاً تعطیل شدن برخی از بخشهای حساس برنامه اتمی آن کشور در ازای مواد غذایی، نفت و کمک بینالمللی برای ساخت دو نیروگاه آب سبک، تنش موقتاً فروکش کرد. در سال ۲۰۰۲ با سخنرانی جرج بوش و طرح موضوع «محور شرارت» تنش دوباره به روابط دو کشور بازگشت؛ در همان سال آمریکا مدعی وجود دو مرکز مخفی هستهای با هدف تولید بمب در کرهشمالی شد.
ادامه این تنشها در ژانویه ۲۰۰۳، به خروج کرهشمالی از ان.پی.تی و ادعایی در آوریل همان سال مبنی بر داشتن بمب اتمی منجر شد. آزمایش موشکی دور برد و نخستین آزمایش هستهای کرهشمالی به ترتیب در جولای و اکتبر ۲۰۰۶ بحران را وارد مرحله جدیدی کرد و در پی آن شورای امنیت اقدام به اعمال تحریمهایی علیه آن کشور کرد. به رغم برخی توافقات اولیه در مذاکرات شش جانبه با پیونگیانگ و تعهد مقامات کرهشمالی به تعطیلی و خنثی کردن بمباتمی، در عمل اقدامی صورت نگرفت و در پی شکست مذاکرات در سال ۲۰۰۸، کره شمالی در سال ۲۰۰۹ انجام دومین آزمایش اتمی خود را اعلام کرد. به رغم توافقی که در مورد تامین مواد غذایی برای کره در ازای تعطیلی برنامه هستهای و موشکی حاصل شد، کره شمالی در سال ۲۰۱۳ سومین بمب اتمی خود را انجام داد و در ژانویه ۲۰۱۶ نیز آزمایش اولین بمب هیدروژنی خود را اعلام کرد. همچنین در جولای ۲۰۱۷ دو موشک بالستیک قاره پیما از سوی این کشورآزمایش شد.
در مقابل، پنتاگون این ادعا را تایید کرد و مفهوم آن این است که برد آنها حداقل پنج هزار و ۵۰۰ کیلومتر برآورد شده است. مطابق نظر کارشناسان و بسته به وزن کلاهک، این نوع موشکها میتوانند به سواحل غربی آمریکا یا مناطق وسیعتری از کشور برسند. البته این آزمایش موشکی به طور قطعی مشخص نکرده که آیا کرهشمالی از همه تکنولوژیهای لازم برای پرتاب یک موشک با کلاهک اتمی به سمت آمریکا برخوردار شده است یا خیر. همچنین کارشناسان معتقدند که کرهشمالی هنوز توانایی ساخت کلاهکی مناسب برای این موشکها را ندارد.
ایلنا: استراتژی آمریکا برای مقابله با تهدیدهایی که احساس میکند، چگونه بوده است؟
مساله کره چالش بزرگی برای ترامپ است، چراکه او همانند سه رئیس جمهوری قبلی آمریکا اعلام کرده بود که کرهشمالی موفق به ساخت موشکی که بتواند به خاک آمریکا برسد، نخواهد شد. اوباما در اواخر دوره ریاست جمهوری خود گفته بود که این بزرگترین چالش امنیت ملی آمریکا در مرحله کنونی است. سیاست عمومی آمریکا، اعمال فشار شدید با هدف واداشتن کرهشمالی به تعطیل برنامه موشکی و هستهای است. آنچه مد نظر دولت ترامپ است، تحریم شدید، حملات سایبری، اقدامات مخفی و اقدام نظامی «پیشگیرانه» است. آمریکا مدعی است سیاست بازدارندگی از طرق صلح آمیز که در مورد شوروی موفق بود، در مورد کرهشمالی نمیتواند کارساز باشد. کاخسفید برای اینکه اعتباری به سخنان تهدیدآمیز ترامپ مبنی بر «ریختن آتش و خشم بر سر کره شمالی» بدهد خواستار دریافت برخی طرحهای نظامی از پنتاگون است.
در این مورد مانند بسیاری از موارد دیگر، میان بخشهای مختلف دولت آمریکا اختلاف نظر وجود دارد. مشاور امنیت ملی ترامپ معتقد است برای اینکه تهدید آمریکا علیه کرهشمالی معتبر باشد، در ابتدا باید طرح یا طرحهای نظامی مشخص و دقیقی وجود داشته باشد؛ این در حالی است که پنتاگون که باید چنین طرحهایی را ارائه کند، نگران سوق پیدا کردن سریع به سمت اقدام نظامی فاجعهبار است و معتقد است که ارائه گزینههای متعدد به رئیس جمهور برای اقدام نظامی میتواند مشوق او برای این موضوع باشد.
منتفی شدن اعزام «ویکتور چا» به عنوان سفیر آمریکا در سئول نگرانی را بیشتر کرده است؛ وی که یک کارشناس برجسته مسائل شبهجزیره کره است اعلام کرده که کنار گذاشته شدنش به خاطر مخالفت او با اقدام نظامی «پیشگیرانه» بوده است. به گفته او چنین اقدامی می تواند موجب کشته شدن دهها یا حتی صدها هزار آمریکایی شود. لذا اقدامهای آمریکا علیه کرهشمالی را باید چند لایه دانست و نمیتوان تنها یک موضوع را مطرح کرد.
ایلنا: کم و کیف تحریمها و میزان آسیبپذیری کره شمالی از این ناحیه را چگونه ارزیابی میکنید؟
آخرین تحریم شورای امنیت علیه کرهشمالی در ۲۲ دسامبر و به اتفاق آراء تصویب شد؛ اخراج ۹۳ هزار کارگر این کشور در خارج ظرف دو سال، تعیین سقف برای صدور نفت به آن کشور در حد چهار میلیون بشکه نفت خام در سال و ۵۰۰ هزار فرآورده نفتی که به معنی کاهش ۹۰ درصدی این سقف است از جمله مفاد قطعنامه جدید است. تحریم علیه کره شمالی از سختترین تحریمها متشکل شده است و مقامات آمریکایی اذعان میکنند که تدبیر تحریم دیگر به ذهنشان نمیرسد؛ در واقع، تنها کشتن مردم کره شمالی از گرسنگی باقی مانده است.
در این بین کرهشمالی تحریمها را «وحشیانه» توصیف میکند و آن را نسلکشی میداند. از این جهت اکنون آمریکا بر نهادها و کسانی که این تحریمها را نقض میکنند، متمرکز شده و اقدام به اعمال تحریمهایی با آثار فراملی علیه کشتیها، شرکتها و اشخاصی که متهم به نقض تحریم هستند، میکند. در این راستا ایالات متحده هماهنگیهایی را با حدود ۲۰ کشور با هدف متوقف کردن کشتیهای مشکوک به نقض تحریم کرهشمالی در دریا از جمله انتقال کالا و نفت از کشتی به کشتی انجام داده است.
ایلنا: در سفری که اخیراً «مایک پنس» به کره جنوبی داشت، قرار بر این بود تا با مقامهای کرهشمالی دیداری داشته باشد که این دیدار در دقایق پایانی از سوی کرهشمالی لغو شد. لغو این دیدار را چگونه تحلیل میکنید؟
برخی در آمریکا معتقدند که فشارهای غیرنظامی مانند امکان اخراج کرهشمالی از سازمان ملل، تشدید تحریمها، توقیف کشتیهای ناقض تحریم و غیره هنوز آزموده نشده است. لذا فکر میکنند هنوز اهرمهایی برای واداشتن کرهشمالی به مذاکره وجود دارد. در این چارچوب برنامهای برای ملاقات معاون ترامپ با خواهر رهبر کرهشمالی و رئیسجمهوری اسمی آن کشور در سئول به تاریخ ۱۰ فوریه تنظیم شده بود که پیونگیانگ بعد از اظهارات پنس در محکومیت سابقه حقوق بشر در کرهشمالی و تهدید به تحریمهای بیشتر آن را لغو کرد. به عبارتی دیگر پیونگیانگ نوعی اخطار سیاسی به معاون ترامپ در خصوص اظهاراتش داد.
ایلنا: نقاط قوت کرهشمالی در این بحران چیست؟
کره شمالی از چند نقطه قوت برخوردار است؛ اول اینکه حتی یک اقدام نظامی محدود علیه کرهشمالی معلوم نیست که باعث واکنش حداکثری پیونگیانگ نشود و به یک جنگ اتمی نینجامد. دوم اینکه در گذشته که کرهشمالی سلاح هستهای نداشت و اکنون در فرض تمایل طرفین به احتراز از جنگ هستهای، کره شمالی حدود هشت هزار توپخانه و راکتانداز در مرز و در فاصله چند کیلومتری سئول مستقر کرده که میتواند در ساعت نخست برخورد نظامی، ۳۰۰ هزار گلوله توپ و موشک به داخل سئول شلیک کند و تلفاتی در ابعاد میلیونی به این شهر ۱۰ میلیونی و برخی دیگر از شهرهای کرهجنوبی وارد کند.
اگرچه آمریکا میتواند این ادوات را ظرف چند روز نابود کند، ولی همان ساعات اول درگیری برای ایجاد تلفات و خسارت عظیم کافی خواهد بود. سومین اینکه تقریباً پذیرفته شده که مقامهای کرهشمالی تنها در پی حفظ بقای حکومت خود هستند و در پی توسعهطلبی نخواهند بود و این باعث تقویت کسانی شده که معتقدند باید پیونگیانگ را با موشکها و بمبهای اتمیاش به حال خود رها کرد. چهارم اینکه منطقهای که کرهشمالی در آن واقع شده، از حساسیتی مانند خاورمیانه که وجود اسرائیل و نفت آن را مهم کرده، برخوردار نیست. پنجم اینکه کرهشمالی کشوری منزوی است و به انزوا خو گرفته و داد و ستد چندانی با جهان خارج ندارد و در نتیجه میتوانند تحریمها را بسیار راحتتر تحمیل کنند. به این دلایل حتی عناصر افراطی در کنگره آمریکا مانند «تام کاتن» با اقدام نظامی علیه کرهشمالی مخالف هستند.
ایلنا: نقش روسیه و چین در این پرونده چگونه خواهد بود و سیاست آمریکا در قبال این دو کشور، آن هم در مساله کرهشمالی چیست؟
روسیه و چین همکاریهای زیادی برای اعمال فشار بر کرهشمالی داشتهاند. از جمله اینکه به تمامی تحریمهای شورای امنیت رای مثبت دادهاند و اقدامهای پیونگیانگ را محکوم میکنند؛ اما اختلافنظرهایی با آمریکا دارند که در کلیت خود ریشه در رقابتهای ابرقدرتی دارد و اینکه روسیه و چین به دنبال یک جهان چند قطبی هستند که یکی از راههای آن سرپا نگه داشتن کشورهایی است که برای آمریکا مشکل درست میکنند. از نقطه نظر خاص؛ شمال شرق آسیا، روسیه و چین، ضمن اینکه رقیب یکدیگر هستند، خواستار حفظ و گسترش نفوذ خود در این منطقه بودهاند. به علاوه اینکه، ادامه وضع موجود در پیونگیانگ را ترجیح میدهند چون وحدت دو کره و قرار گرفتن کل شبه جزیره کره در مدار آمریکا را کاملاً به ضرر خود میدانند.
روسیه و چین نگران هستند که فشار بیش از حد باعث فروپاشی رژیم کنونی شود و ثبات در مرزهای مشترک با آنها به مخاطره بیافتد. از نظر اقتصادی هم چین و روسیه در مناطق همجوار با شبه جزیره کره منافعی دارند و به مناسبات با کره شمالی نیاز دارند. لذا، بهرغم رای مثبت به قطعنامههای تحریمی، از جانب آمریکا متهم هستند که در عمل تحریمها را به طور کامل اعمال نمیکنند.
مقامهای آمریکا در گذشته و حال همواره تلاش زیادی کردهاند که روسیه و به ویژه چین را به همکاری برای فشار به کرهشمالی تشویق یا ملزم کنند. اما چین همواره و در عمل نشان داده که بیشتر نگران فروپاشی رژیم کرهشمالی، آشوب و هرج و مرج بعد از آن است تا کارکرد موثر تحریمها. مقامهای چین پیوسته میگویند با هر اقدامی که موجب افزایش تنش در شبه جزیره کره شود، مخالف هستند اما از نظر آمریکا، چین با فروش نفت و روسیه از طریق هزارها کارگر کرهشمالی در روسیه ادامه سیاستهای پیونگیانگ را ممکن کردهاند.
ایلنا: به عنوان سوال نهایی، آیا نزدیک شدن دو کره به یکدیگر تاثیری در روند بحران مذکور خواهد داشت؟
سیاست رئیسجمهور جدید کرهجنوبی که از «حزب ترقیخواه دموکراتیک» است برخلاف دو سلف محافظه کار خود، بر محور کار و گفتوگو با کرهشمالی بنا شده و با سیاست آمریکا و ژاپن مبنی بر فشار بیشتر بر پیونگ یانگ در تعارض است. همین گرایش رئیسجمهور جدید، امکان داد که دو کشور در مورد حضور در المپیک زمستانی به توافقهایی دست یابند که بیش از پیش استراتژی آمریکا در مورد کره را پیچیده کرده و سیاست فشار، تحریم و تهدید کرهشمالی را تضعیف کرده است و حتی موجب نگرانی آمریکا شده است. چراکه در صورت ادامه این سیاستها ممکن است بتواند ادامه حضور آمریکا در کره جنوبی را تهدید کند. نگرانی آمریکا این است که کرهشمالی موفق شود بین آمریکا و کرهجنوبی فاصله بیاندازد. با این حال تاکنون کرهجنوبی و آمریکا هماهنگی خود را حفظ کرده اند؛ اگر چه در اساس، زمینه برای ناهماهنگی بین یک دولت مترقی لیبرال در کره جنوبی و یک دولت محافظهکار تندرو در واشنگتن وجود دارد.