رمضانی بونش در گفت وگو با ایلنا بررسی کرد:
۳ مانع اصلی بر سر راه فرایند صلح افغانستان/تاثیر حضور داعش بر مذاکرات ارگ با طالبان
وجود موانع داخلی، منطقهای و بینالمللی موجب شده تا دستیابی به صلح در افغانستان با مشکل روبهرو شود تا حدی که روسیه برای ورود به این پرونده در حال تصمیمگیری و بررسی اوضاع است.
«فرزاد رمضانی بونش» کارشناس مسائل افغانستان با اشاره به تنش جدید در روند صلح طالبان و دولت افغانستان در گفتوگو با خبرنگار ایلنا اظهار کرد: اگر به روند طی شده در پرونده صلح دولت افغانستان و طالبان نگاه کنیم، سه دسته از موانع به خوبی نمایان میشود که عبارتند از اختلافات داخلی، منطقهای و بینالمللی و موجب شده دستیابی به صلح در افغانستان با مشکل روبهرو شود. در ابعاد داخلی نظر واحدی نسبت به صلح وجود ندارد؛ به عنوان مثال در داخل طالبان جناح ملارسول یا سایر شاخههای طالبان با یکدیگر اختلاف دارند و در داخل دولت وحدت ملی افغانستان هم چنین وضعیتی استوار است. باید توجه داشته باشیم اختلافات در داخل دولت افغانستان تاکتیکی است. مثلاً آنچه که عبدالله عبدالله معاون اجرایی دولت افغانستان قبول دارد، از سوی احزابی مانند «جماعت اسلامی افغانستان» مورد مخالفت واقع میشود.
وی ادامه داد: نوع درخواستهای طالبان از دولت وحدت ملی افغانستان طی سالهای اخیر دگرگون شده و تغییرات زیادی کرده است. همین موضوع موجب شده تا سایه عدم صلح بر افغانستان چیره شود؛ چراکه دولت، خود را در مقام بالاتر از طالبان میبیند و حاضر نیست حتی کوچکترین امتیازی به آنها بدهد. در ابعاد منطقهای هم متغیرهایی مانند پاکستان و عربستان مانع صلح در افغانستان شده است. البته حامیان مالی طالبان در خارج هم مانع جدی برای رسیدن به صلح محسوب میشوند؛ از این منظر ابعاد بینالمللی پرونده با حضور بازیگران اروپایی و ایالات متحده موجب شده تا چشمانداز صلح در افغانستان با مشکل مواجه شده و از سوی دیگر افزایش اختلاف میان طالبان و دولت افغانستان هم این موضوع را دوچندان سخت و دشوار به نمایش میگذارد.
در مورد حضور داعش در افغانستان اختلاف نظرهای بسیار زیادی وجود دارد؛ بهگونهای که برخی در داخل و خارج از افغانستان معتقدند جریانی به اسم داعش در این کشور وجود ندارد اما در مقابل آنها جریان دیگری وجود دارد که این موضوع را تایید میکند اما میزان نفوذ آنها در افغانستان را بسیار پایین میداند. عدهای دیگر معتقدند داعش در افغانستان به صورت بومی فعالیت میکند و این وضعیت موجب شده تا تهدید تروریسم تا مرز روسیه و چین و سایر کشورها در آسیای مرکزی پیش برود. عده دیگری که به عنوان دسته چهارم شناخته میشوند معتقدند داعش در افغانستان دارای ریشههای پاکستانی است که میتواند ابزاری برای اعمال فشار و تداوم بحران باشد.
این پژوهشگر مسائل بینالملل با بیان اینکه فعالیت داعش در افغانستان میتواند دولت را به سوی فرایند صلح سوق بدهد، گفت: حضور داعش در افغانستان میتواند میل دولت به روند صلح با طالبان را بیشتر کند؛ چراکه دولت افغانستان توانایی مقابله با دو جبهه تروریستی در خاک کشورش را ندارد و از سوی دیگر این وضعیت به علاوه ظهور داعش در این کشور میتواند مشکلات زیادی برای ارگ به وجود بیاورد. البته برخی بازیگران از حضور داعش در افغانستان سود میبرند اما در امتداد این موضوع ممکن است میان طالبان و داعش تقابل سخت صورت بگیرد. لذا وضعیت صلح و تاثیر حضور داعش بر این موضوع میتواند یک تیر اخطار برای کابل به حساب بیاید.
وی در پایان با اشاره به نقش روسیه در فرایند صلح با طالبان تصریح کرد: پس از آنکه شوروی از خاک افغانستان خارج شد تا به امروز شاهد کاهش سرمایهگذاریهای اقتصادی، سیاسی و فرهنگی روسیه در افغانستان هستیم و از این جهت وجهه روسیه در وضعیت فعلی نسبت به ایالات متحده کمرنگتر جلوه میکند. از این منظر اگر امروز حضور روسیه در افغانستان را شاهد هستیم، به دلیل رشد جریانهای بنیادگرا و افراطی رادیکال در افغانستان است تا اینکه بخواهد سهمخواهی بیش از حد سیاسی انجام دهد. باید توجه کرد که مسکو مایل به ایفای نقش در افغانستان است اما از نظر دولت وحدت ملی افغانستان فرمول حضور مسکو در کابل بسیار ضعیف است و از سوی دیگر کرملین حاضر به هزینه بیش از حد همانند پرونده سوریه در افغانستان نیست.