نماینده پارلمان و نایب رئیس کمیسیون آشتی ملی سوریه در گفتوگو با ایلنا:
پیروزی نهایی از «ادلب» اعلام خواهد شد/ ترکیه نقش حامی تروریستها در مذاکرات را بازی میکند/ استعفای اسد مشکلی را حل نمیکند
معارضان سوری به خوبی میدانند که اگر بخواهند میتوانند به آغوش ملت بازگردند اما رهبران گروههای مسلح باید محاکمه خود را قریبالوقوع بدانند.
نزدیک به هفت سال است که بحران در سوریه کلید خورده و در طی این مدت هر روز اخبار جدیدی در تحولات میدانی و سیاسی نمایان میشود. در این بین چند دوره مذاکرات در قالب گفتوگوهای صلح سوریه در آستانه، ژنو، وین و حتی سوچی برگزار شده اما باز هم شاهد نقضهای جدی آتشبس هستیم و این موضوع باعث بلاتکلیفی در پرونده سوریه شده است.
از جهتی دیگر، القاعده و زیرمجموعههای آن در ادلب جان تازهای به خود گرفتهاند و تحرکات آنها افزایش پیدا کرده است که عملیات «شاخه زیتون» یکی از دلایل خیزش مجدد در ادلب به حساب میآید. تمامی این موضوعات به علاوه مذاکرات پشت پرده واشنگتن و مسکو برای توازن قوا از جمله مسائلی است که در زمین بازی سیاسی و نظامی سوریه روز به روز ابعاد تازهای به خود میگیرد.
برای روشن شدن آخرین وضعیت سوریه و پاسخ به پرسشهای مذکور، به گفتوگو با «حسین راغب الحسین» نماینده پارلمان و نایب رئیس کمیسیون آشتی ملی سوریه پرداختیم که مشروح آن از نظر میگذرد.
ایلنا: در وضعیت کنونی شاهد حضور تروریستهای القاعده در ادلب هستیم و حتی تجمیع جریانها مختلف مسلح موجب شده تا ادلب به کلکسیون گروههای تروریستی تبدیل شود. راهبرد دولت سوریه در قبال ادلب و تجمیع تروریستها چگونه خواهد بود؟ آیا عملیات وسیعی علیه آنها اجرا خواهد شد؟
راغبالحسین: اینکه در ماههای اخیر دیده شد که تمامی عناصر القاعده و برخی دیگر از زیر مجموعههای آن در ادلب تجمیع شدند، سیاستی بود که از سوی استراتژیستهای سوریه مطرح شد تا ارتش کشور بتواند استراحت کرده و تجدید قوا کند؛ چراکه در هفت سال گذشته ارتش و بدنه فعال آن در میدان نبرد فرصت استراحت نداشته و از نقطهای به نقطه دیگر در حال انتقال بوده است. لذا این پیام را به تمام دنیا و منطقه مخابره میکنم که ادلب پایگاه آخر تروریستها در سوریه خواهد بود و پیروزی نهایی را از ادلب اعلام خواهیم کرد. بنابراین القاعده و تمامی تروریستهای حاضر در ادلب تنها دو انتخاب دارند؛ یا تسلیم شوند یا کشته خواهند شد.
ایلنا: در زمان ورود روسیه به پرونده سوریه پیشرویهای خوبی در پاکسازی تروریستها صورت گرفت که در کنار آن شاهد ورود ارتش آمریکا به این کشور بودیم. ارزیابی شما از حضور ایالات متحده در سوریه چیست؛ چرا این روند در دولت ترامپ افزایش پیدا کرد؟
راغبالحسین: ائتلاف آمریکا در سوریه همانند سایر جریانها و دولتها به دنبال منافع خود هستند؛ البته تغییر بافتهای سنتی و به هم زدن توازن در سوریه بخشی از سناریوی آمریکاییها به حساب میآید که همچنان برای محقق کردن آن در تلاش هستند. اما تفاوت اینجاست که حضور روسها در کشور با مجوز و اجازه قانونی دمشق صورت گرفت اما در مورد آمریکا چنین حالتی اتفاق نیافتاد.
اینکه روسیه در اوایل ورود خود به سوریه با قدرت زیادی به مبارزه با تروریسم پرداخت و در حالت فعلی تا حدی به دنبال پیگیری محور سیاسی است، مسالهای است که مواضع دو قدرت در آن دخیل است. به گونهای که روسیه توانست بخش اعظم داعش را پاکسازی کند اما در این بین توافقاتی میان مسکو و واشنگتن وجود دارد که در چارچوب «موازنه قدرت» باید به آن نگاه شود.
تا به امروز روسیه مواضعش به صورت علنی یا بسیار استراتژیک تغییر نکرده است و میتوان به مردم سوریه این اطمینان را داد که کرملین مواضع اصولی خود در مورد دمشق را کنار نخواهد گذاشت.
ایلنا: تفاوت ماهوی این دو کشور در اجرای راهبردهای خود آن هم در حالت فعلی چگونه مورد بررسی قرار میگیرد؟
راغبالحسین: سه مساله اصلی در مورد سوریه وجود دارد که دولت و مجلس به هیچ وجه آنها را قبول نخواهد کرد و آمریکا دقیقاً به دنبال پیادهسازی آن است؛ نخست ورود و حضور غیرقانونی آمریکا در سوریه است. دوم، اموری که باعث تقسیم سوریه شود موضوع دیگری است که به هیچ عنوان آن را همراهی نمیکنیم و توان خود را برای مقابله با آن بسیج خواهیم کرد؛ سوم، ایجاد هرگونه خودمختاری در سوریه است که اگر هر طیفی بخواهد دست به چنین کاری بزند با آن مقابله میکنیم. در این سه محور نه تنها ارتش سوریه بلکه مردم هم به مقابله با عامل تحریک کننده آن خواهند پرداخت؛ حال چه آمریکا باشد یا کشور دیگر.
دولت و مردم سوریه حضور غیرقانونی هر دولتی را محکوم میکند و با آن مقابله میکند؛ این تقابل هم سیاسی خواهد بود و هم نظامی. اینکه برخیها میگویند که چرا روسیه در کشور ما پایگاه نظامی دارد، موضوعی است که با دولت هماهنگ شده و حتی خواست مردم سوریه هم همین بوده است. البته روابط و سابقه تاریخی میان دمشق و مسکو هم بازگو کننده همین موضوع است؛ لذا ما از ناحیه روسیه تهدید و نگرانی خاصی احساس نمیکنیم و هیچ ائتلافی بدون هماهنگی دولت توسط روسیه صورت نگرفته است.
ایلنا: در محور سیاسی پرونده سوریه، از گذشته تا به امروز شاهد برگزاری چندین دور از نشستهای وین، ژنو و آستانه بودیم؛ خروجی این جلسات را چگونه ارزیابی میکنید؟
راغبالحسین: در مذاکرات آستانه به دنبال آن هستیم که خون بیشتری از مردم سوریه به زمین ریخته نشود؛ در این مذاکرات نقش ترکیه بسیار مضر بوده و در مقام حمایت از تروریستها برآمده است. اگر در مذاکرات آستانه بتوانیم حتی تنها ۱۰ درصد از گروههای مسلح را به دامن دولت سوریه بازگردانیم، توانستهایم گام بسیار موثر و مفیدی در این راه برداریم. در مقابل میبینیم که ایران و روسیه ضامن آتشبس در سوریه هستند و همین موضوع نشان میدهد که کدام دولتها در مقام حامی تروریست ها ایفاء نقش میکنند. در تمامی مذاکرات خواستار صلح و تحویل اسلحه از ناحیه معارضان مسلح هستیم.
ایلنا: یعنی اگر کسانی مانند «محمد علوش» که روزی هدایت گروه مذاکره کننده معارضان مسلح در آستانه را به عهده داشته و جنایت علیه بشریت از ناحیه جریان منتسب به او در سوریه صورت گرفته است، سلاح خود را زمین بگذارد دولت سوریه با او صلح خواهد کرد؟
راغبالحسین: خیر، آنها از این قاعده مستثنی هستند؛ حتی اگر آنها بخواهند وارد فاز گفتوگو و صلح با دولت سوریه شوند، هیچگاه جنایات آنها بدون محاکمه نخواهد ماند. آنها دقیقاً میدانند که چه بر سر مردم سوریه آوردهاند و با علم به اینکه باید محاکمه شوند از صلح فرار میکنند. برای مثال در مذاکرات آستانه سنگاندازیهای بسیار زیادی از سوی معارضان سوری صورت گرفت تا به روال قدیم فعالیتهای خود ادامه دهند و مذاکرات را به دلیل آنکه میدانند جایگاهی در سوریه ندارند به بنبست کشاندند. لذا ما تمامی ابزار و امکانات برای بازگشت آنها به دامن سوریه و ملت را فراهم کردیم اما آنها به دنبال صلح واقعی نیستند.
ایلنا: در ماهها و سالهای اخیر که مذاکرات سیاسی سوریه به طول انجامیده است بسیاری از کشورها اعلام کردند که اگر بشار اسد «دولت انتقالی سوری» تشکیل بدهد بسیاری از مشکلات حل و فصل میشود. به نظر شما چنین راهکاری در دمشق قابلیت اجرایی دارد؟
راغبالحسین: مساله اصلی که متاسفانه رسانههای خارجی و حتی مقامها و دولتهای منطقهای و فرامنطقهای آن را به صورت معکوس تصویرسازی میکنند، حضور یا عدم حضور «بشار اسد» نیست بلکه آنها به دنبال نابود کردن سوریه و تاسیس یک کشوری هستند که بر اساس راهبردهای آنها پایه گذاشته شود تا بتوانند این وضعیت را به سایر دولتهای منطقه سرایت دهند. اگر بشار اسد در همان اوایل جنگ سوریه کنارهگیری میکرد بازهم تغییر خاصی در محور میدانی و مخاصمات مسلحانه سوریه اتفاق نمیافتاد و حتی ممکن بود تا وضعیت از حالت فعلی هم بدتر شود؛ چراکه وجود قانون و دولت نسبتاً ضعیف بهتر از عدم وجود دولت در سوریه است و این وضعیت خود یک بازدارندگی سیاسی و میدانی ایجاد میکند.
ایلنا: در مورد ساختار داعش در سوریه اظهارات و مطالب بسیار زیادی در دنیا منتشر شده است و بخشی از این گزارشها در مورد آرایش و چینش اعضای این جریان تروریستی بود. آیا به صورت مشخص آماری از اعضای بومی و غیربومی داعش موجود است؟
راغبالحسین: به صورت مشخص نمیتوان اظهارنظری در مورد این مساله کرد؛ چراکه ساختار داعش در سوریه در مقایسه با عراق کاملاً متفاوت است. بر خلاف آنچه که افکار عمومی فکر میکنند، داعش در عراق پایهگذاری و تاسیس شد و سپس در سوریه چهره واقعی خود را نشان داد. از این رو باید توجه داشت که طیف وسیعی از نیروهای داعش در سوریه غیربومی بودند و همچنان هم در سوریه حضور دارند.
اکثر فرماندهان سطح بالای داعش غیر بومی بودند، البته در میان نیروهای داعش عناصر بومی سوریه هم وجود داشته و دارند و من هیچ وقت این موضوع را تکذیب نکردم اما بر اساس پژوهشهای صورت گرفته و اسنادی که به آنها دست پیدا کردهایم، اغلب آنها از اقشاری بودند که سطح فرهنگ آنها بسیار پایین بوده یا اینکه از اراذل و اوباش سوریه بودهاند و اساساً پایگاه اجتماعی محکمی ندارند. البته القای تفکرات تکفیری و فقهی اشتباه در این مساله جایگاه ویژهای دارد و به نوعی آنها را شستوشوی مغزی دادند. برخی دیگر هم به دلیل وعدههای مادی وارد داعش شدند. به هر ترتیب هر کسی که دارای جایگاه اجتماعی مناسب بود، وارد این تشکیلات تروریستی نشد.
ایلنا: به موازات داعش شاهد آغاز فعالیت «جبهه النصره» که به عنوان شاخه القاعده در سوریه شناخته میشود بودیم، آیا دولت سوریه در مورد نفرات و آرایش این جریان تروریستی که در هفتههای اخیر جان تازهای گرفته است اطلاعاتی در دست دارد؟
راغبالحسین: در مورد النصره هم تقریباً شاهد روال اتفاق افتاده در داعش هستیم، اگر به بدنه و نیروهای میدانی و رده پایین این جریان تروریستی در سوریه نگاه کنیم، دقیقاً میبینیم که اتباع کشورهای زیادی در این جریان تروریستی حضور دارند. به عنوان مثال طبق آخرین آماری که به دست آمده چیزی حدود پنج هزار و ۵۰۰ تا هفت هزار نفر از اتباع چین در میان نیروهای میدانی و رده پایین النصره حضور دارند که همین روال را در مشتقات جبهه فتحالشام شاهد هستیم.
زمانی که این جریانها را مورد بررسی و پژوهش قرار میدهیم، باید یک مولفه بسیار مهم و تاثیرگذار را مورد توجه قرار دهیم و آنهم عقبه ایدئولوژیک و حمایتی آنها است. به صورت مشخص همه میدانند که مثلاً «ارتش آزاد سوریه» از زمان تاسیس در سوریه از سوی ترکیه و آمریکا حمایت میشد اما پس از مدتی ایالات متحده این جریان تروریستی را به حال خود رها کرد و ترکیه تماماً مسئولیت اداره و حمایت آن را به عهده گرفت. کشورهای دیگری هم در این بین حضور دارند، مثلاً عربستان، امارات، قطر و غیره طی سالهای اخیر اقدام به حمایت از جریانهای مختلف تروریستی در سوریه کردهاند که اسرائیل هم بخشی از این سناریو را به عهده داشت.
از این منظر است که میبینیم در برخی از جبههها این جریانات تروریستی در کنار هم به نبرد با ارتش سوریه و مقاومت میپردازند و در جایی دیگر با هم درگیری میشوند و تلفات زیادی از یکدیگر میگیرند. چراکه تضاد منافع حامیان آنها است که موجب ایجاد درگیری میان تروریستها میشود. زمانی که به تحولات میدانی و سیاسی سوریه نگاه میکنید، به وضوح میبینید که تلآویو در بخش عظیم این سناریوها حضور دارد. به عنوان مثال در ائتلاف و هماهنگی میان قطر و عربستان در سالهای اخیر جنگ سوریه و همچنین ورود برخی دیگر از کشورهای حاشیه خلیح فارس به منازعات سوریه، اسرائیل نقش بسیار مهمی را ایفاء کرده که رخدادهای اخیر و ساقط شدن جنگنده اف ۱۶ آنها نشاندهنده دخالت نظامی و امنیتی آنها در سوریه است.
گفتوگو: فرشاد گلزاری