جهان در سال۲۰۱۷/ پرونده اول: خاورمیانه (عراق و سوریه)
ادامه «داعش» پس از موصل و رقه/ دوگانه بغداد و اربیل؛ از سقوط بارزانی تا خیزش مردم/ افت و خیز بازیگران در آستانه
وضعیت نامعلوم اقلیم کردستان، ادامه حیات آشکار تروریستها در سوریه و فعالیت پنهان داعش در عراق به علاوه تنش سیاسی در مذاکرات ژنو وآستانه، همگی موجب شده تا حال و روز عراق و سوریه در هالهای از شک و تردید قرار بگیرد.
خاورمیانه در سال ۲۰۱۷ همچنان کانون کشمکشها بود؛ ماهها تلاش برای بیرون راندن داعش از موصل، تلعفر، حویجه و سایر نقاط عراق به واقعیت پیوست و «خلافت» برچیده شد. در سایه تحولات میدانی، اوضاع به صورتی دیگری در اقلیم کردستان در حال رقم خوردن بود؛ مسعود بارزانی استقلال را به مردم خود وعده داده بود و تمام قد پای حرف خود ایستاد اما باز هم معادله آن طور که حزب دموکرات در نظر داشت درست از آب درنیامد و نهایتاً مسعود به حاشیه رفت.
زنجیروار بودن تحولات عراق و سوریه بر هیچ کس پوشیده نیست؛ زمانی که پرچمهای اسرائیل در اقلیم به اهتزاز درآمد و ساکنان اقلیم از برگزاری همهپرسی سرمست بودند، واشنگتن مشغول هدایت عملیات در «رقه» بود. کردهای سوریه با حمایت ایالات متحده آرام آرام و کوچه به کوچه داعش را عقب راندند و به یک باره این خبر تیتر اول رسانهها بود: « رقه پاکسازی شد!».
این تحولات تنها حوزه میدانی را در بر میگیرد اما در سالی که گذشت دیپلماتها به دنبال پررنگ کردن رفت و آمد سیاسی خود بودند تا بتوانند سطح چانهزنی کشور خود را بیشتر نمایان کنند. تا جایی که مذاکرات آستانه ۸ برگزار شد اما عدهای این روند را کُند ارزیابی میکنند.
وضعیت نامعلوم اقلیم کردستان، ادامه حیات آشکار تروریستها در سوریه و فعالیت پنهان داعش در عراق به علاوه تنش سیاسی در مذاکرات ژنو وآستانه، همگی موجب شده تا دو پرونده مذکور (اگرچه قابل مقایسه با یکدیگر نیستند) دارای ابعاد پنهان باشند. از این رو برای بررسی ابهامات و روشن شدن وضعیت فعلی نگاهی به اظهارات برخی از مفسران مسائل خاورمیانه میاندازیم.
ادلب و بلاتکلیفی نظامی
حسین راغب الحسین (نماینده پارلمان سوریه/ نایب رئیس کمیسیون آشتی ملی سوریه)
هرگونه توافق در خصوص سوریه که حاکمیت دمشق در آن لحاظ نشود و دمشق نیز در آن حاضر نباشد کاملا مردود است. فرقی نمیکند که این توافق توسط کدام نهاد و یا سازمان بینالمللی، کدام کشورهای خارجی با یکدیگر و یا کدام کشور خارجی با کدام گروه تروریستی امضا شود؛ حتی اگر روسیه، که متحد استراتژیک سوریه به شمار میرود بدون هماهنگی با دمشق دست به اینگونه توافقی بزند این توافق از نظر ما مردود خواهد بود.
توافق که میان مسکو و واشنگتن و با اطلاع دمشق انجام شد و ارتباط خاصی با اسرائیل ندارد؛ بلکه در راستای دادن فرصت به عناصر مسلح حاضر در منطقه برای تسلیم شدن و یا راهی شدن به سوی مناطقی است که از پیش برای حضور آنها در استان ادلب تدارک دیده شده است.
دولت سوریه با رویکرد مقابله با تروریستها قصد دارد مناطق بیشتری در سوریه را از درگیری و تشنج خارج کند و تروریستهایی که در «ادلب» جمع شدهاند دو راه بیشتر نخواهند داشت؛ یا اینکه ادلب تبدیل به قبرستان آنها خواهد شد و یا اینکه با مذاکراه و ضمن توافق عناصر خارجی سوریه را ترک کرده و عناصر داخلی نیز خود را تسلیم دولت شوند.
از این رو بهتر است نیروهای نظامی آمریکا و ترکیه از جغرافیای سوریه خارج شوند، چراکه این کشورها یا باید نیروهای نظامی خود را از خاک سوریه خارج کنند و یا سوریه به هر وسیلهای برای بیرون راندن نیروهای متجاوز که تمامیت ارضی سوریه و حق حاکمیت این کشور را به چالش کشیده است، استفاده خواهد کرد.
تقابل یا تفاهم؛ آرایش سیاسی برای انتخابات آتی عراق
محمدعلی الحکیم (مدیر خبرگزاری النخیل عراق)
جامعه سیاسی و احزاب عراق بر این این عقیده هستند که با آمدن حیدرالعبادی آسایش نسبی در عراق به وجود آمده و شاید بتوان محبوبیت العبادی را بعد از آزادسازی موصل و پاکسازی مناطقی مانند رمادی و الانبار نزدیک به ۳۰ تا ۴۰ درصد تخمین زد اما در حالت فعلی آرام آرام شاهد افزایش این محبوبیت هستیم. به عنوان مثال پس از آن که غائله کرکوک به انتها رسید، این محبویت بالاتر رفت و از این منظر باید بگوییم که برخی از پروندههایی که «نوری المالکی» نخستوزیر سابق عراق نتواست به سرانجام برساند، توسط حیدرالعبادی به سرانجام و نقطه مطلوب رسید.
رابطه بین العبادی و مقتدی صدر در وضعیت کنونی عراق مثبت و همسو با یکدیگر ارزیابی میشود. ممکن است عدهای به تجمعات و اعتراضهای خیابانی جریان صدر در بغداد اشاره کنند اما باید بدانیم که عمده انتقادهای این جریان شیعی عراق در اعتراض به رفتار نمایندگان مجلس بود و پارلمان را خطاب قرار دادند. اما آنچه که به عنوان یکی از مسائل مهم سیاسی عراق باید مدنظر قرار بگیرد، تفکیک دو جناح العبادی و نوری مالی از یکدیگر است. از این جهت به نظر میرسد در انتخابات آینده عراق، جناح العبادی با جریان صدر و حکیم به علاوه جریان ایاد علاوی و بخشی از کردها در یک راستا قرار بگیرند و نوری مالکی در سمت دیگر قرار داشته باشد.
عدهای از شخصیتهای عراق بر این باورند که نوری مالکی نتوانست همانند العبادی با جناحها و خصوصاً جریان کردی عراق تعامل صحیح داشته باشد؛ به عبارتی دیگر آنها اعقاد دارند که یکی از دلایل ضعف نوری مالکی عدم وجود هماهنگی و همگرایی با احزاب مخالف و برخی جریانات موافق در داخل عراق بود، به این جهت است که امروز فضای سیاسی عراق کارنامه چند سال اخیر العبادی را مثبت ارزیابی میکند. این در حالی است که رقم بودجه در زمان مالکی نزدیک به ۱۵۰ میلیارد دلار بود اما در دولت العبادی این رقم به زیر ۱۰۰ میلیارد رسید اما با این وجود احزاب توانستند حرف خود را بزنند و این همگرایی تا حدی بیشتر شد. از این جهت است که میگوییم العبادی و مالکی به صورت مشترک وارد کابینه نخواهند شد.
یارکشی سیاسی؛ از دمشق تا آستانه
نصرتالله تاجیک (سفیر اسبق در اردن)
در صحنه سیاسی پرونده سوریه، بازیگران آرام آرام چهره واقعی خود را عیان میکنند یا به عبارتی دیگر تماماً برای کسب منافع حداکثری وارد منازعه سیاسی میشوند تا بتوانند از وضعیت فعلی منتفع شوند. بخش دیگری از وضعیت فعلی، حضور نیروهای فرامنطقهای خواهد بود؛ چراکه آنها دخالت خود را علنی کردهاند که دو قطب اصلی آن روسیه و آمریکا همچنان به عنوان عوامل اصلی مورد نظر قرار میگیرند که از تاسیس پایگاههای نظامی گرفته تا کسب منافع سیاسی، همگی به دنبال تامین آن هستند.
در وضعیت فعلی تا حد زیادی مهرهچینیهای میدانی تغییر پیدا کرده است؛ بخشی از این تغییر به قطع حمایتهای مالی عربستان و قطر از تروریستها برمیگردد و بخشی دیگر به قطع حمایت لجستیکی ترکیه مربوط میشود. این وضعیت باعث شده تا داعش سرزمینهای تحت اشغال خود را از دست بدهد و سناریوهای خود را در اروپا، آمریکا و بسیاری از مناطق آفریقا و جنوب آسیا پیگیری کند، از این جهت است که تضعیف قوای داعش در منطقه زمینه را برای ورود حداکثری بازیگران این پرونده به عرصه سیاسی هموار و میسر کرده است.
اراده سیاسی و منافع دولتهای دخیل در پرونده سوریه بدون تردید بلوکبندی و مرزبندیهای مورد نظر را تغییر خواهد داد. چراکه در مقوله یارکشی تحولات کوچک اما عمیق در حال شکلگیری است. به عنوان مثال ترکیه به عنوان بازنده صحنه سوریه با حضور خود در ادلب به دنبال تامین منافع خود و تعمیق آن به عرصه سیاسی خواهد بود که پیشبینی میشود در نشستهای پیشرو با سناریوهای جدید که منافع وی را در حد اعلاء تامین کند وارد میدان شود.
حیات داعش پس از موصل
محمدصالح صدقیان ( مدیر مرکز عربی مطالعات ایران)
به صورت مشخص پیروزی در موصل را باید یک تحول بزرگ در عرصه امنیتی و سیاسی عراق دانست؛ نکتهای که در این بین نهفته است، تسلط داعش بر سایر مناطق عراق مانند الحویجه، شرقاط، قائم و تلعفر خواهد بود که درگیریها و اشغال این مناطق توسط داعش همچنان گزارش میشود. از این جهت به نظر میرسد که آزادسازی موصل را باید جهاد اصغر بنامیم اما در مقابل، جهاد اکبر را خواهیم داشت. چراکه دولت عراق توانسته است به یک پیروزی بزرگ دست پیدا کند و بدون تردید جریان تروریستی داعش برای جبران این شکست سناریوهای دیگری را مدنظر قرار میدهد.
در بحث ادامه فعالیت داعش در عراق باید به این نکته توجه کرد که موصل به عنوان پایتخت خلافت داعش در عراق در حالت فعلی پاکسازی و آزاد شده است اما اخباری در خصوص حضور عناصر داعش در دیالی، الانبار، صلاحالدین و فلوجه به گوش میرسد که گفته میشود باقیمانده عناصر این گروهک تروریستی در شهر فلوجه تجمع کردهاند و قرار است تا عملیاتی علیه بغداد صورت دهند. البته شهرهای جنوبی عراق هم در این سناریو دخیل خواهند بود که مجموع این متغیرها باعث میشود تا گستره فعالیت داعش در عراق بعد از موصل به شهرهای دیگر برسد.
رقه و ادامه حضور واشنگتن در شامات
رضا میرابیان (کارشناس مسائل منطقه)
ماهیت موضوع رقه به عنوان پایتخت خودخوانده داعش در سوریه دارای ابعاد پیچیده و چند لایه است؛ اما واقعیت این است که آمریکا سرمایهگذاری خود را روی کردهای سوریه انجام داد تا بتواند کنشگری خود را تا حد زیادی در میدان عمل به تثبیت برساند. به عبارتی دیگر شاهد بودیم که ایالات متحده برای اجرای پروژه خود در رقه، سراغ کردهای عراق و اقلیم کردستان نرفت و نهایتاً از کردهای سوریه یارگیری کرد. مسالهای که در این بین باید از آن به عنوان یک چالش جدی بلندمدت یا حداقل میان مدت یاد کرد، واکنش ترکیه به اقدامهای آمریکا در خصوص حمایت از کردهای سوریه است که این موضوع میتواند روابط و مناسبات آنکارا و واشنگتن را با مشکل روبهرو کند.
اینکه گفته میشود آمریکا در صدد است بتواند کانونهای کردی را از سوریه تا عراق تشکیل دهد و در آن تغییر جمعیت صورت دهد، بدون تردید باید گفت که چنین حالتی رخ نخواهد داد؛ چراکه آمایش جمعیتی رقه از اعراب است و هیچگاه حتی در نقشههای پیش فرض منتشر شده از سوی آمریکا، این منطقه به عنوان نقطه تجمیع کردها مد نظر قرار نگرفته است. حال این پرسش مطرح میشود که در صورت صحت این موضوع، جمعیت اعراب باید به کجا منتقل شوند و این فرآیند چگونه رخ خواهد داد؟ لذا باید گفت که چنین موضوعی را نمیتوانیم صحیح و درست قلمداد کنیم.
آنها در صدد هستند تا پس از آزادسازی رقه، بتوانند پایگاه نظامی افتتاح کنند و حتی این احتمال وجود دارد که در حسکه چنین اتفاقی بیافتد. در اینجا باید بدانیم که ترکیه با سیاستهای ترامپ به مشکل خورده است؛ چراکه شاهد تعطیل شدن پایگاه اینجرلیک هستیم و حتی بسیاری از نیروهای نظامی آلمان آنجا را ترک کردهاند و از این جهت است که نیاز آمریکا به یک پایگاه دیگر کاملاً احساس میگردد.
از سقوط مسعود تا خیزش مردم
سیدهادی سید افقهی (تحلیلگر مسائل خاورمیانه)
تجمعاتی که در جغرافیای اقلیم کردستان عراق به خصوص شهر سلیمانیه اتفاق افتاد، نشان میدهد که عملکرد احزاب سیاسی حاضر در اقلیم کردستان تا چه حد نامطلوب بوده است. عدهای معتقدند که مخاطب اعتراضها حزب دموکرات (منتسب به خانواده بارزانی) و حزب «اتحادیه میهنی کردستان» بوده اما این تحلیل نادرست است. به گونهای که شعارهای مردم در اعتراضهای خیابانی، تمام احزاب سیاسی (حزب دموکرات، اتحادیه میهنی کردستان، حزب گوران (تغییر)، جماعت اسلامی و حرکت اسلامی کردستان را هدف این به همریختگی اجتماعی قرار داده و این روند تا جایی ادامه داشته که دفاتر احزاب به آتش کشیده شد.
مدل تجمعها و اظهارنظرهایی که توسط مردم اقلیم کردستان مطرح شده نشان میدهد که مردم از حکومت سنتی و نفوذ احزاب در اقلیم ناراضی هستند؛ به صورتی که برخی از گروهها و حتی جوانانی که در ساختار اداری اقلیم مشغول به کار بودهاند ماهها است که حقوق دریافت نکردهاند. از این منظر شاهد هستیم که دولت مرکزی عراق و «حیدر العبادی» به کشته شدن شهروندان و برخورد سخت نیروهای امنیتی با آنها واکنش نشان داده و حتی امکان دارد دولت مرکزی برای کنترل اوضاع وارد صحنه شود.
اگر تظاهرات افزایش پیدا کند و خشونت و سرکوب جای خود را به مصالحه بدهد، بدون تردید شاهد یک تنش و چالش امنیتی جدید در اقلیم کردستان خواهیم بود. باید به این موضوع توجه شود بسیاری از معترضان در ساختار «پیشمرگهها» در اقلیم مشغول به کار بوده و حتی دارای سلاح شخصی هستند؛ از این منظر اگر سطح خشونت و تنش افزایش پیدا کند، وقوع درگیریهای مسلحانه متصور خواهد بود.
نگاه خاورمیانه به انتخابات اقلیم دوخته شده است
عباس پرورده (کارشناس مسائل غرب آسیا)
برگزاری انتخابات پارلمانی و ریاستی در اقلیم کردستان با توجه به شرایط فعلی، این پیام را مخابره میکند که این انتخابات دنباله همهپرسی ۲۵ سپتامبر خواهد بود. به گونهای که خروجی انتخابات پارلمانی به دلیل آن که ساختار اقلیم کردستان پارلمانی- ریاستی است، منجر به انتخاب رهبر جدید خواهد شد. از این جهت مسعود بارزانی که دو سال به صورت غیرقانونی در راس قدرت قرار داشت، همچنان به دنبال گسترش اهدافی است که قبل و بعد از همهپرسی دنبال میکرد.
نکتهای که در اینجا باید به آن اشاره شود این است که، وی همچنان هم به دنبال یک جایگاه کاریزماتیک و ماندگار در جغرافیای اقلیم کردستان عراق است. از این جهت ممکن است عدهای در این فکر باشند که در انتخابات آینده بارزانی با گزینهای جدی و رقیبی سخت مواجه خواهد بود. باید توجه داشت که بارزانی یک مانور سیاسی در جغرافیای اقلیم طراحی کرده است تا بتواند مانع از دست رفتن فرصتها شود. از جهت دیگر، اقلیم کردستان با توجه به شناخت سیاسی که از اسرائیل و آمریکا دارد، مخالفت آنها با استقلال خود را جدی نمیبیند؛ چراکه اربیل دقیقاً به دوگانگی رفتار واشنگتن پی برده است. این در حالی است که دموکراتهای ایالات متحده به صورت پنهان درصدد بودند تا کاخ سفید را مجبور کنند که استقلال اقلیم را به رسمیت بشناسد. به همین دلیل است که انتخابات پارلمانی آینده اقلیم از اهمیت زیادی برخوردار است و این موضوع برای تمامی منطقه حکم یک متغییر حیاتی را دارد.
شعیرات، تجدید قوای نظامی آمریکا در سوریه
حسن هانیزاده ( کارشناس مسائل بینالملل)
دلیل حملات موشکی آمریکا به پایگاه هوایی شعیرات در استان حمص سوریه را باید سناریوی از پیش تنظیم شدهای دانست که در راستای اتهامزنی به ارتش سوریه در مورد حملات شیمیایی در ادلب مطرح شده بود. به گونهای که رئیسجمهوری آمریکا مقصود از این حمله را پاسخ به وقایعی دانست که در ادلب صورت گرفته بود اما واقعیت این است که تروریستهای القاعده شروعکننده این موضوع بودند.
اینکه بخواهیم تمامی وقایع اتفاق افتاده در خان شیخون را متوجه ارتش سوریه بدانیم، کاملاً موضوع اشتباهی است. به گونهای که سلاحهای شمیایی موجود در منطقه ادلب بر اساس آمایش جغرافیایی در اختیار القاعده و زیر مجموعههای آن قرار داشته است. چراکه جبهه النصره از سالهای گذشته این سلاحها را از مناطقی که در آنجا عملیات کرده بودند، جمعآوری کرده و تنها با شلیک یک گلوله این انبار را منهدم کردند که به نوعی باید آنرا یک پیشدرآمد برای حمله آمریکا به استان حمص سوریه بدانیم.
از این منظر با توجه به راهبرد جمهوریخواهان مبنی بر احیاء عظمت آمریکا، حمله به شعیرات علاوه بر نمایش قدرت در سوریه به نوعی این پیام را مخابره کرد که ایالات متحده فاز جدید اقدامات نظامی خود را در سوریه کلید زده است. چراکه تا به امروز ایالات متحده در سوریه حضور دارد و حتی اعلام کردهاند که حتی با خروج نیروهای روسیه باز هم در شامات خواهند ماند.