ابوالفتح در گفتوگو با ایلنا بررسی کرد:
مدل مواجهه با روسیه، چین و پاکستان در راهبرد جدید واشنگتن/ نقش ملیگرایان در تنظیم سند جدید امنیت ملی
رئیسجمهوری آمریکا و مشاوران وی به دنبال مخابره این پیام هستند که سند جدید امنیت ملی آنها تمامی ضعفهای دولت سابق را پوشش میدهد تا خود را برجسته کنند.
«امیرعلی ابوالفتح» تحلیلگر مسائل آمریکا در گفتوگو با خبرنگار ایلنا در تحلیل کلیت راهبرد امنیت ملی آمریکا عنوان کرد: اصولاً اسناد امنیت ملی که مشهورترین آن توسط ا یالات متحده تهیه و منتشر میشود به عنوان اسناد کلان در سطوح مختلف به حساب میآید. همچنین با جابهجایی دولتها چارچوب اصلی این اسناد تغییر نمیکند و بر اساس نگاههای متعدد و راهبرد دولتها شاهد تغییرات جزئی در آنها هستیم. ممکن است استراتژی امنیت ملی دولت «باراک اوباما» با راهبرد دولت «دونالد ترامپ» متفاوت باشد اما چارچوب آنها و قالب تشکیلدهنده آن تفاوت زیادی با یکدیگر ندارد.
وی ادامه داد: بسیاری از راهبردها آنچه که به تصویر میکشند، تفاوت دیدگاهها و اولویت دولتها است. به گونهای که امنیت در داخل و مرزهای آمریکا با نگاه تشکیلاتی و برآمده از هسته مرکزی ایالات متحده شکل میگیرد. از این جهت دونالد ترامپ سعی میکند تا برتری خود نسبت به سایر روسای جمهوری ایالات متحده را حفظ کند اما اولویتبندیها تقریباً همانند استراتژی است که زمان اوباما تبیین و منتشر شد.
در سند امنیت ملی دولت اوباما تغییرات آب و هوایی که نهایتاً پیمان پاریس را منعقد کرد، به عنوان یک تهدید مطرح شده بود اما در دولت ترامپ خروج از معاهده آب و هوای پاریس اولین کاری بود که ترامپ علیه آن اقدام کرد. این نشان میدهد تغییرات آب و هوایی در نگاه جمهوریخواهان حاکم بر کاخ سفید به عنوان یک تهدید قلمداد میشود و از همین نکات ریز میتوان فهمید که تفاوت دیدگاه در دولتهای آمریکا چگونه است.
این کارشناس مسائل آمریکا با بیان اینکه چین و روسیه همچنان به عنوان تهدید واشنگتن به حساب میآیند، گفت: با توجه به سخنان رئیسجمهوری ایالات متحده و متن راهبرد، به نظر میرسد بیشترین محورهایی که از سوی واشنگتن مورد نظر است تهدید چین و روسیه خواهد بود. البته از دهه گذشته نگاه استراتژیک ایالات متحده و به صورت کلی راهبرد سیاست خارجی آن، مساله مقابله با نفوذ روسیه و همچنین پروژه «میل به شرق» را مطرح میکرد. و در حالت فعلی هم این دو محور شعار اول ایالات متحده است. باید توجه داشت که دغدغه اصلی جریان ملیگرای آمریکا حفظ پرستیژ و جایگاه ایالات متحده است که معتقدند به دلیل عملکرد دولت اوباما تحلیل رفته و باید مجدداً احیا شود.
وی افزود: مشاوران و استراتژیستهای دولت ترامپ بازتعریف عظمت آمریکا را به عنوان محوریترین شعار انتخاباتی ترامپ انتخاب کردند و سند مذکور تلاش میکند تا بتواند راهبرد آمریکا را بازگشت این کشور به دوران طلایی خود جلوه دهد. لذا اگر آنها نتوانند از طریق فرآیندهای سیاسی هدف خود را محقق کنند، بدون تردید دست به کنشگری نظامی خواهند زد. تا جایی که از کره شمالی و ایران به عنوان یک تهدید مهم یاد میکنند و حتی برای رویارویی سخت با این دو محور به صورت مکرر در حال طرح راهبردهای گوناگون هستند.
در قسمتی از راهبرد جدید امنیت ملی ایالات متحده بحث تحقق اهداف از طریق قدرت مطرح میشود و گویای آن است که برقراری صلح از طریق روندهای مدنی محقق نخواهد شد. لذا اینکه ترامپ بحث سرمایهگذاری ۷۰۰ میلیارد دلاری در خصوص ارتش را مطرح میکند، دقیقاً نشان از تقویت ساختار سیاسی این کشور دارد.
ابوالفتح با اشاره به جایگاه مسائل داخلی در راهبرد جدید آمریکا تصریح کرد: در مورد محورهای داخلی که در سند امنیت ملی جدید آمریکا آمده است، باید توجه داشت که اگرچه بازار بورس و فرصتهای شغلی در دوران ترامپ بهبود پیدا کرده است اما باید زمان بیشتری طی شود تا بتوانیم اصل تاثیر راهبردهای آن را به صورت مشهود ببینیم. مباحث مربوط به مهاجرت و همچنین انتقاد از لاتاری و بسیاری دیگر از موضوعات همسو پروندههای جدیدی به حساب نمیآیند بلکه به عنوان شعار انتخاباتی وی مطرح بوده است.
وی در پایان یادآور شد: در مورد پاکستان و جایگاه این کشور در سند جدید امنیت ملی ایالات متحده باید به این نکته توجه داشت که واشنگتن به دنبال طرح مطالبه بیشتر از اسلامآباد برآمده تا بتواند اهداف خود در مبارزه با گروههای تروریستی را اجرایی کند. آمریکا به خوبی میداند که ارتش و سازمان اطلاعاتی پاکستان روابط غیرمستقیم با گروههای تروریستی دارد و از همین جهت به دنبال معامله با اسلامآباد است. نکتهای که در اینجا باید مورد اشاره قرار بگیرد، تمایل پاکستان نسبت به سطح مناسبات و همکاری آنها با آمریکا است؛ چراکه آنها در این خصوص محدودیتهایی قائل هستند.