بررسی فرصتها و چالشها در ائتلاف جدید آلمان؛
زارعی: «ائتلاف بزرگ» راه نجات مرکل پس از ائتلاف جامائیکا و کنیا/ تامین هزینه امنیت داخلی و خارجی چالش اصلی احزاب
تشکیل ائتلاف بزرگ در آلمان را باید حاصل نقش رئیس جمهوری این کشور دانست که باعث شد تا انتخابات زودهنگام به تاخیر بیافتد اما همچنان چالشهای زیادی میان صدراعظم و حزب سوسیال دموکراتها باقی مانده است.
«محمد زارعی» کارشناس مسائل آلمان در تشریح شکلگیری «ائتلاف بزرگ» در گفتوگو با خبرنگار اینا اظهار کرد: پس از چند هفته مذاکره، احزاب دموکرات مسیحی، لیبرال دموکرات و سبزها بر سر تشکیل ائتلاف موسوم به جامائیکا به تفاهم نرسیدند. علت اصلی شکست این ائتلاف خروج ناگهانی لیبرال دموکراتها از این مذاکرات بود. این حزب که در جریان مناظرات انتخاباتی تا قبل از ۲۴ سپتامبر شدیداً دولت مرکل و سیاستهای او به ویژه در زمینه مهاجرت (شامل نحوه پذیرش پناهجویان، تأمین امنیت مرزهای خارجی آلمان و اروپا، حمایت از ترکیه و کشورهای شمال آفریقا در ساخت و توسعه کمپهای پناهجویی، اخراج پناهجویان و در نهایت الحاق خانوادههای پناهجویان به آلمان) را مورد انتقاد قرار میداد، پس از اعلام نتایج انتخابات به علت عدم تمایل سوسیال دموکراتها، تصمیم گرفت با حزب مرکل و سبزها ائتلاف جامائیکا که شکلگیری آن در تاریخ دولت فدرال آلمان سابقه نداشته را تشکیل دهند.
شکست ائتلاف جامائیکا
وی ادامه داد: کریستین لیندنر رهبر حزب لیبرال دموکرات و سایر احزاب اصلی این حزب که در مذاکرات حضور داشتند، پس از هر دوره گفتوگو اظهاراتی دو پهلو عنوان میکردند؛ لیبرالها در واکنشهایی متعدد، علت خروج خود را موضوعهایی مانند سیاستهای مهاجرتی، آب و هوا و برخی سیاستهای مالی و بانکی اعلام کردند. این اظهارات میتواند درست تلقی شوند. لیبرالها و سبزها دو ضلع از سه ضلع جامائیکا بودند که اختلافات شدیدی در این زمینه ها داشتند. این اختلاف از همان ابتدا آشکار بود. اما کمتر کسی این احتمال را میداد که لیبرالها مذاکرات را ترک کنند. البته در مورد این اتفاق گمانههای دیگری هم وجود دارد؛ مثلاً اینکه لیبرالها از همان ابتدا با بیمیلی به این مذاکرات پیوستند. آنها حتی قبل از شروع مذاکرات اعلام کرده بودند که به هر قیمتی حاضر نیستند در دولت آینده آلمان حضور داشته باشند.
پس از اعلام نتایج انتخابات، با شکست مرکل و اوجگیری راستهای افراطی (حزب آلترناتیو برای آلمان) انتقادها به مرکل و سیاست او افزایش پیدا کرد. مرکل در طول سه دوره ریاست خود، با دو حزب ائتلاف تشکیل داده که هر کدام از این دو حزب سقوط شدیدی را تجربه کردند. سوسیال دموکراتها پس از دو بار تشکیل ائتلاف، به پائینترین درصد از محبوبیت طی دو دهه اخیر دست یافتند. لیبرالها نیز پس از مشارکت با مرکل (از ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۳) در انتخابات سال ۲۰۱۳ شکست سنگینی را پذیرفتند و از راهیابی به مجلس فدرال آلمان باز ماندند.
این پژوهشگر مسائل اروپا با اشاره به این موضوع که مرکل و ائتلافهای او علت اصلی مشکلات به وجود آمده هستند، گفت: هر چند برخی از نتایج منتهی به شکست را میتوان در خود احزاب و عملکرد آنها جستوجو کرد، اما طی دو سال اخیر با بحرانهایی که به وجود آمده، این باور شکل گرفته که مرکل و ائتلافهای او علت اصلی این مشکلات هستند. علاوه بر این میتوان پشتوانه قوی احزاب مسیحی را یکی دیگر از علل ضعف احزاب موتلفه آنها برشمرد؛ چراکه هر حزب با قبول پذیرش ائتلاف از سوی مرکل، باید سیاستهایی که از سوی او و حزبش تحمیل میشود را بپذیرد. در صورت عدم همکاری پس از تشکیل ائتلاف، تنها یک راه بازگشت وجود دارد که آن هم خروج از ائتلاف و همنوایی با احزاب اپوزیسیون است که این امر تقریباً غیر محتمل است و بهای آن «مشروعیت سیاسی» حزبی است که از ائتلاف خارج شده است.
وی افزود: انتخابات اخیر اتریش نیز نشان داد، در زمان وقوع بحران پیروزی از آنِ کسانی است که این بحرانها را به چالش میکشند. «سباستین کورتس» صدراعظم فعلی اتریش، در طول مناظرات انتخاباتی رویکرد ضدسیستمی، ساختارشکنانه و افراطی را در پیش گرفت و با استفاده از نگرشهای پوپولیستی که دقیقاً نگرانی مردم را مورد هدف قرار میداد، توانست رقیب اصلی خود یعنی حزب سوسیال دموکرات اتریش را شکست دهد. رفتار سیاسی کورتس و حزب محافظهکار او به رفتار لیبرالها شباهت بسیاری دارد؛ هر دو حزب با مطرح کردن چهرهای جوان و منتقد، در مقابل سیستم حاکم محافظهکار و سنتی قرار گرفتند و با برجسته کردن بحرانها آرای زیادی را به سمت خود جذب کردند. بنابراین میتوان گفت که لیبرالها قدر موقعیت خود را خوب دانسته و سعی کردند با قرار گرفتن در جایگاه اپوزیسیون (که با توجه به شکست سخت مرکل و مشکلات عدیده در آلمان این دوره از مجلس فدرال محبوبیت بیشتری دارد تا دولت حاکم) بمانند و حیات سیاسی خود را مانند دو دوره پیش به خطر نیدازند.
سناریوهای ممکن پس از جامائیکا
زارعی با اشاره به رایزنی رئیس جمهوری آلمان برای جلوگیری از برگزاری مجدد انتخابات بیان کرد: پس از شکست ائتلاف جامائیکا چهار سناریو برای مرکل امکانپذیر بود: ۱) تشکیل ائتلاف بزرگ با سوسیال دموکراتها ۲) تشکیل ائتلاف کنیا با سوسیال دموکراتها و سبزها ۳) تشکیل دولت اقلیتی با سبزها یا لیبرال دموکراتها ۴) انحلال مجلس از سوی رئیس جمهور فدرال و اعلام برگزاری انتخابات مجدد. طی چند روز اخیر با رایزنیهایی که توسط رئیسجمهوری فدرال آلمان (اشتاین مایر) صورت گرفت، گزینه چهارم یعنی برگزاری مجدد انتخابات فعلاً منتفی اعلام شده و احزاب مسیحی تلاش خواهند کرد سناریوهای دیگر را امتحان کنند. از بین سه گزینه دیگر، تشکیل دولت اقلیتی با سبزها یا لیبرالها از سوی مرکل کمی دور از ذهن به نظر میرسد. مرکل به هیچ عنوان دوست ندارد در دولتی قرار گیرد که چهار سال ریاست خود را برای کسب آرای اکثریتی در مجلس، به جنگ و چانهزنی بگذراند. ائتلاف موسوم به کنیا (این ائتلاف شامل احزاب مسیحی، سبزها و سوسیال دموکراتها میشود و دلیل نامگذاری آن شباهت رنگ پرچم کنیا با رنگ این احزاب است. این ائتلاف، به ائتلاف افغانستان نیز معروف است) نیز از یک سو به دلیل حضور سبزها، ایدهآل برای سوسیال دموکراتها نیست و از سوی دیگر نیازی به حضور آنها دیده نمیشود. چراکه با ائتلاف دو حزب بزرگ مسیحی و سوسیال دموکرات، ائتلاف اکثریتی شکل میگیرد و روند مذاکرات سادهتر دنبال خواهد شد.
مرکل، هورست زهوفر و سایر اعضای مهم ائتلاف مسیحی، برای تشکیل مجدد ائتلاف بزرگ با سوسیال دموکراتها چراغ سبز نشان داده و آن را از سایر گزینهها، مناسبتر دانستند. سوسیال دموکراتها به دلیل شکست اخیر خود پس از انتخابات اعلام کردند که در دولت جدید با مرکل مشارکت نخواهند کرد. اما پس از شکست جامائیکا و پیشنهاد رئیس جمهور اشتاین مایر و برخی از اعضای حزب، مارتین شولتس اعلام کرد که این موضوع را در نشست سراسری حزب به رأی خواهد گذاشت. پس از این اتفاقات دوباره احتمال تشکیل ائتلاف بزرگ قوت یافته است. در همین راستا قرار است پنج شنبه ۳۰ نوامبر ۲۰۱۷، رهبران دو حزب بزرگ سوسیال دموکرات و احزاب مسیحی در حضور اشتاین مایر گفتوگوهای مقدماتی خود را آغاز کنند.
چالشها و نقاط اشتراک ائتلاف بزرگ
این تحلیلگر مسائل بینالملل در تشریح پیششرطهای حزب سوسیال دموکرات برای تشکیل ائتلاف بزرگ، تصریح کرد: مهمترین موضوعاتی که سوسیال دموکراتها جهت تشکیل ائتلاف جدید، تا این لحظه به عنوان پیش شرط خود برای آغاز مذاکرات اعلام کردهاند؛ به سیاستهای اجتماعی در زمینه توسعه و بهبود وضعیت مسکن، بیمه شهروندان، افزایش حقوق بازنشستگی، تغییر و کاهش در مالیات از حقوق دریافتی و آموزش و مدارس مربوط میشود. در سطح اروپایی این دو حزب اختلافات چندانی ندارند؛ هر دو بر ضرورت همکاری بیشتر با فرانسه و تقویت اتحادیه اروپا، ایجاد ارتش اروپایی، حفظ یورو، تعیین بودجه مالی مشترک، تشکیل صندوق مالی اروپا، تجارت آزاد منطقهای و فرا آتلانتیکی، امنیت مرزهای خارجی، تقسیم پناهجویان در کشورهای مختلف عضو اتحادیه و غیره تأکید دارند. اما در زمینه امنیت داخلی و بینالمللی یک از پر چالشترین موضوعات، پرداخت دو درصد از تولید ناخالص داخلی برای تأمین امنیت در داخل و خارج از مرزهای آلمان است.
وی در پایان خاطرنشان کرد: ارقامی که در یک سال اخیر به ویژه از سوی ترامپ در مورد پرداخت دو درصد تولید ناخالص داخلی مد نظر قرار گرفته، مورد قبول سوسیال دموکراتها نیست؛ اما این حزب با افزایش هزینههای دفاعی به مقدار معین (که فعلاً تا ۲۰۲۱ قرار است حدوداً به ۴۲ میلیارد برسد) موافقت کرده است. علاوه بر این در همکاری با کشورهایی مانند روسیه، ترکیه و جغرافیای خاورمیانه، اختلافات کوچکی میان دو حزب وجود دارد. نزدیکی به روسیه و دوری از ترکیه در دوره اخیر همواره مورد مناقشه این دو حزب بوده است. مرکل به دلیل کنترل بحران مهاجرت مجبور به انعقاد توافقاتی با ترکیه شد و از سوی برخی از احزاب مانند سوسیال دموکرات مورد انتقاد قرار گرفت. در مورد برگزیت نیز هر دو حزب دیدگاه برابری دارند. هر دو، بریتانیا را به عنوان یک شریک نزدیک میشناسند، اما پس از برگزیت حق استفاده برابر از مزیتهای اقتصادی و سیاسی در اتحادیه اروپا را برای این کشور قائل نیستند. در هر صورت باید منتظر آغاز مذاکرات و طرح اولویتها و خط قرمزهای سیاسی دو حزب ماند.