یادداشتی از حسن بهشتی پور:
واشنگتن و مسکو فصل الخطاب سوریه نیستند
بیانیهای که در حاشیه اجلاس اَپک از سوی روسیه و آمریکا مورد توافق قرار گرفت به نوعی تکرار توافق سال گذشته است اما وضعیت فعلی نشان میدهد که هر دو طرف منتظر آخرین آرایش سیاسی و یارکشی هستند.
«حسن بهشتیپور» تحلیلگر مسائل روسیه طی یادداشتی به تحلیل بیانیه مشترک روسای جمهوری روسیه و آمریکا در حاشیه نشست اَپک پرداخته و معتقد است که پرونده روسیه تنها توسط واشنگتن و مسکو به سرانجام نمیرسد.
متن این یادداشت بدین شرح است:
توافقی که در حاشیه اجلاس اَپک میان روسای جمهور آمریکا و روسیه صورت گرفت، همان توافقی است که سال گذشته توسط دو طرف بررسی و امضاء شد اما به دلیل تعارض دیدگاه میان مسکو و واشنگتن اجرای آن تا حد زیادی مغفول ماند. اما به هر حال این توافق همانگونه از متن آن بر میآید بر حفظ حاکمیت و تمامیت ارضی سوریه تاکید دارد و نشان میدهد که طرفها به دنبال ادامه مذاکرات در مورد سوریه هستند. از این جهت است مساله نشست ژنو توسط دو طرف مورد بررسی قرار گرفته و هر کدام از طرفین به دنبال دیدگاه خود در این نشست هستند.
در توافقنامه مذکور چهار محور اصلی مورد توافق و نگاه دو طرف است. نخست، تعهد مشترک برای مبارزه با داعش؛ دوم، حفظ حاکمیت سوریه؛ سوم، حفظ کانالهای ارتباطی میان قوای مسلح دو کشور به منظور پرهیز از برخورد و در نهایت، تاکید بر پیگیری مذاکرات ژنو. با نگاهی به بندهای مورد توافق به نظر میرسد که ترامپ به دنبال آن است تا پس از یکسال، به همگان اثبات کند که دولت او توانسته در عرصه میدانی سوریه موفق به کسب دستاوردهایی شود که منافع واشنگتن را تقویت میکند.
از سوی دیگر پوتین به دنبال آن است تا بتواند سطح درگیری و تنش خود با ایالات متحده را کاهش دهد و به نوعی با این موضوع به صورت عاقلانه برخورد کند. اما نکتهای که در اینجا مطرح میشود این است که آمریکا و روسیه تنها بازیگران این پرونده نیستند؛ بلکه دولتهایی مانند ایران، عربستان، ترکیه و حتی جناحهای مخالف دولت در درون سوریه به علاوه بازیگران اروپایی مانند فرانسه هم در این پرونده حضور دارند. از این جهت است که میگوییم پرونده سوریه تنها به روسیه و آمریکا قائل نخواهد بود.
عدهای معتقدند که رقه توسط کردهای تحت حمایت آمریکا آزاد شده و از سوی دیگر جریان کردی سوریه در کنگره گفتوگوهای سوریه که توسط روسیه برگزار خواهد شد حضور دارند و هیمن امر برخورد منافع را صورت میدهد.
در اینجا باید به این نکته توجه شود که سیاستهای اعلامی آمریکا و روسیه تا حد زیادی شبیه به یکدیگر هستند اما اعمال آن سیاستها با یکدیگر متفاوت است و همین بحث موجب میشود که سناریوهای متفاوتی برای یارکشی و توازن سیاسی مطرح شود.
با نگاهی به این وضعیت به نظر میرسد که آینده توافق میان روسیه و آمریکا بستگی به صفآرایی و آرایش شرکاء دارد؛ چراکه چینش میز مذاکره مشخص میکند که قرار است چه سناریویی پیگیری شود که البته وضعیت میدانی هم در این بین تاثیرگذار خواهد بود.