در نشست «چشمانداز رابطه واشنگتن- پیونگیانگ؛ تهدیدها و چالشها» مطرح شد؛
بشری: وقوع جنگ، ژاپن، چین و کرهجنوبی را هم نابود میکند/ ذاکریان: مردم کرهشمالی قربانی سیاستهای حاکمان شدهاند
دو کارشناس مسائل بین الملل در نشست تخصصی «چشمانداز رابطه واشنگتن- پیونگیانگ؛ تهدیدها و چالشها» که در غرفه خبرگزاری کار ایران در نمایشگاه مطبوعات برگزار شد، تاکید کردند که جنگی میان کرهشمالی و آمریکا رخ نمیدهد و در نهایت دو طرف به گفتوگو می نشینند.
بحران کرهشمالی این روزها تشدید شده است. تعداد آزمایشهای موشکی این کشور رو به افزایش است و از سوی دیگر نیز جنگ لفظی میان رهبر کرهشمالی و رئیس جمهور آمریکا منجر به آن شده است که پرسشهای بسیاری درباره آینده این بحران و همچنین احتمال بروز جنگ ایجاد شود.
در همین زمینه در نشستی که در غرفه ایلنا و در محل نمایشگاه مطبوعات و خبرگزاری ها برگزار شد «اسماعیل بشری» کارشناس مسائل شرق آسیا و «مهدی ذاکریان» کارشناس مسائل آمریکا با یکدیگر بر سر بحران کرهشمالی و مسائل پیرامون آن به تبادل نظر پرداختد. در ادامه متن این نشست را میخوانید.
ایلنا: بحران کره شمالی این روزها در اوج خود قرار دارد و تحرکاتی در این زمینه میان کشورهای مختلف آغاز شده است؛ تحلیل شما از تشدید بحران کرهشمالی چیست؟
بشری: تحولات اخیر اتمی کرهشمالی ریشهدار است و ریشه در جنگ کره دارد. بعد از پایان جنگ جهانی دوم، بلوک شرق و غرب هرکدام با یکدیگر مسابقه گذاشته بودند تا بخشهایی از دنیا را تحت کنترل خود داشته باشند. شبه جزیره کره از سال ۱۹۰۵ مستعمره ژاپن شده بود و تا پایان جنگ جهانی دوم به این حالت اداره میشد. وقتی ژاپن شکست خورد، نیروهای شوروی تا مدار ۳۸ درجه شبهجزیره کره را اشغال کردند و جنوب شبه جزیره کره نیز از سوی نیروهای آمریکایی به اشغال درآمد. در هر دو طرف حکومتهایی روی کار آمدند که به سمت نیروهای اشغالگر متمایل بودند.
در شمال، نیروهای کمونیستی به رهبری «کیم ایل سونگ» و در جنوب نیز حکومتی به رهبری بخشی از ژنرالهای کرهجنوبی. در ادامه، دو کشور تشکیل شد و در اواخر سده ۱۹۴۰ نیروهای کرهشمالی به سمت جنوب حملهور شدند و بخش عمدهای از شبه جزیره کره را اشغال کردند و در چنین شرایطی، وضعیتی پرتنش در شورای امنیت سازمان ملل ایجاد شده بود و شوروی از شورای امنیت قهر کرده بود و در نتیجه آمریکا قطعنامهای را تصویب کرد که بر اساس آن نیروی ۴۰ ملیتی تشکیل شد که حتی شامل ترکیه هم بود و به رهبری فرماندهان آمریکایی از توسان نیروهای خود را وارد کره کردند و نیروهای کمونیست را به عقب راندند و به سمت مرز چین رفتند و اینجا بود که چین با یک میلیون نیرو وارد جنگ شد.
جنگ کره چند سال دوام آورد تا در نهایت در سال ۱۹۵۳ آتشبس برقرار شد ولی ترک مخاصمهای صورت نگرفت و نیروهای شمالی در شمال شبه جزیره کره و نیروهای آمریکایی و کره جنوبی در کره جنوبی مستقر شدند و تلفات سنگینی بر هر دو طرف وارد شد که بیشتر صدمات متوجه مردم این دو کشور بود که جمعا بیش از یک میلیون نفر کشته شدند و از آن به بعد این تقسیم بندی در تمام طول جنگ سرد به قوت خود باقی ماند. بعد از فروپاشی شوروی، مسکو تمام حمایت های خود را از متحدان سابق این کشور رها کرد.
کرهشمالی که به خاطر کمکهای فراوان شوروی اقتصاد بسیار شکوفاتری از کرهجنوبی داشت و تولید ناخلاص ملی و سرانهاش بهتر از کره جنوبی بود و از نظر صنعتی پیشرفتهتر بود، به یک باره این حامی خود را از دست داد و در این زمان بود که رهبر کرهشمالی پس از از دست دادن شوروی و حمایتهای این کشور از بیم سرنگونی و تنها ماندن و حمله آمریکا یک گام برداشت و از ان پی تی خارج شد و در گام بعدی به سمت تولید سلاح اتمی رفت و از سال ۱۹۹۵ به بعد فعالیت خود را در این زمینه شروع کرد و با استفاده از پسماندهای باقی مانده از نیروگاه راکتور تولید برق توانستند ساخت سلاح اتمی را آغاز کنند.
کره شمالی تا کنون شش آزمایش هستهای انجام داده است و هربار هم سعی کرده است که آزمایش قویتری انجام دهند و آزمایش آخر اتمی نیز بر اساس ادعای این کشور آزمایش سلاح هیدروژنی بود. کرهشمالی اگرچه بیشتر از ۷۰ عدد زیردریایی دارد اما عمدتا دیزلی هستند و قدرت حمل سلاح هستهای ندارد و این کشور هواپیمای بمبافکن نیز ندارد و فقط میتواند از موشک بالستیک استفاده کند و تمام اهمیت خود را معطوف این موشک کرده است. بنابراین این کشور هیچ کدام از ابزار مورد نیاز برای انجام حمله اتمی را در اختیار ندارد.
کرهشمالی تهدید کرده است که به خاک آمریکا حمله میکند و آلاسکا نیز بخشی از خاک آمریکا محسوب میشود اما کرهشمالی باید بداند که در صورت حمله به آلاسکا یا جزیره گوام ، آمریکا در حملات تلافی جویانه کرهشمالی را با خاک یکسان خواهد کرد. در نتیجه همه ادعاهای کرهشمالی درباره توان نظامی این کشور تنها بر روی کاغذ شدنی است ولی در عمل جای شک و شبهه در آن است و تقریبا شدنی نیست.
ذاکریان: ارزیابیهای تیره و سیاهی از کرهشمالی میشود. پایه سیاستهای کرهشمالی مکتب سوسیالیسم است تا جایی که در کرهشمالی شما نمیتوانید مسکن را خرید و فروش کنید و به صورت رایگان در اختیار مردم قرار میگیرد و مسائل آموزشی و بهداشتی هم در این کشور رایگان است که حاصل مکتب سوسیالیم است اما جایی که نظام های اقتدارگرا برای مردم تسهیلات و شرایط را ایجاد میکنند، در مقابل بسیاری از حقوق پایه مردم چه در زمینه حقوق مدنی و چه در زمینه آزادی بیان و دسترسی مردم به احزاب و رسانهها را ایحاد نمیکنند و محدودیت ایجاد میکنند تا نظام این کشور تضعیف نشود و این مسائل بود که آرام آرام کره شمالی را از مسیر آرمانهای سوسیالیستی حقوق بشری دور کرد و به سمت یک جامعه سیاه و کاملا اقتدارگرا سوق داد و امروز که ما باهم صحبت میکنیم کرهشمالی شش کنوانسیون حقوق بشر را تصویب کرده است و از این شش تا هیچ کدام را رعایت نمیکند. تعریفی که امروز در افکار عمومی جهان نسبت به کرهشمالی ایجاد شده است یک تعریف سیاه است که به واقعیت نزدیک است. علت آن هم همین است که انتخابات آزاد در این کشور وجود ندارد و رسانهها و احزاب مختلف و تعامل وجود ندارد و همه این عوامل دست به دست هم داده است تا امروز شاهد چنین وضعیتی در کرهشمالی باشیم.
ایلنا: ارزیابی شما از روابط کره شمالی و آمریکا در دوره کنونی و علت تشدید بحران میان دو کشور در دوران ترامپ چیست؟
بشری: قبل از اینکه ترامپ به کاخ سفید برود با درگذشت رهبر پیشین کرهشمالی و جایگزینی وی با پسر جوانش شاهد تحولاتی در این کشور بودیم چرا که این پسر و خواهرش که او هم شخصیت قدرتمندی در کرهشمالی است و هر دو در برن سوئیس درس خوانده بودند، توقعی وجود داشت که با روی کار آمدن در قدرت تغییراتی را در ساختار این کشور ایجاد کند و کرهشمالی را به جامعه جهانی بازگرداند و دست از تهدیدات بردارد و به سمت رابطه همزیستی مسالمتآمیز برود.
این خوش بینی وجود داشت اما پس از روی کار آمدن رهبر جدید با وجود آنکه از درون هیئت حاکمه این کشور خبری در دسترس نیست، دیدیدم که در این دوره آزمایش هستهای در کره شمالی به دفعات برگزار شد و آزمایشهای موشکی در این کشور افزایش پیدا کرد و مواضعی که کرهشمالی اتخاذ کرد، شدیدتر از دوران پدر بود و رفتارهای پر تنشی از خود نشان میداد. حتی به شوهر عمه و برادر خودش هم رحم نکرد و در بعد داخلی رفتار به شدت خشنی دارد. بحرانزایی در کره شمالی با روی کار آمدن رهبر جدید تشدید شده است و در مقابل وقتی شخصیتی مانند ترامپ با خلق و خوی تند بر سر کار آمده است که نگاهش به مسائل کلنگی است و با ضرب و زور میخواهد مسائل را حل کند، با این تقاوت که در آمریکا کنگره بر کار رئیسجمهور نظارت می کند و اتاق های فکر که سعی می کنند مواضع رئیس جمهور را تلطیف کنند، وجود دارد. اما در کره شمالی مشخص نیست که آیا اتاق فکری وجود دارد که رهبر این کشور را کنترل کند یا نه؟ مشاوران هم در تصمیمات اثرگذار هستند یا نه؟ دو رهبر تندرو در مقابل هم قرار دارند. اما شرایط به گونهای نیست که انتظار داشته باشیم جنگ قریبالوقوعی در این شبه جزیره رخ بدهد و تنها راه در این زمینه گفتوگو است.
ایلنا: چه ابزارهایی در سازمانهای بینالمللی برای مقابله با کرهشمالی وجود دارد و تاکنون چه اقداماتی در این زمینه رخ داده است؟
ذاکریان: ابزارهای دوگانهای در سازمان های بینالمللی در این زمینه وجود دارد یک نوع ابزارهای قهری و نوع دیگر ابزارهای توصیه ای هستند. ابزارهای قهری در دست شورای امنیت سازمان ملل متحد است و پس از فروپاشی اتحادیه جماهیر شوروی نگاه مشترکی نسبت به کرهشمالی در این سازمان ایجاد شده است و تمام قطعنامههای شورای امنیت در قبال کرهشمالی به اتفاق آرا تصویب می شود. بنابراین در زمینه ابزارهای قهری سازمانهای بین الملل شورای امنیت را داریم که فشارهای خود را بر کرهشمالی از طریق تحریم و قطعنامه های پی در پی ابراز می کند اما در زمینه ابزارهای توصیهای به مراتب شرایط بدتر است. میان کشورهای جهان به اتفاق آرا در زمینه کره شمالی نگاه مشترکی وجود دارد چرا که از ان پی تی خارج شده است و گفتوگو نمیکند و حتی در زمینه حقوق بشری نیز وضعیت اسفباری دارد، بنابراین در مجمع عمومی و شورای حقوق بشر این کشور واقعیت خوبی ندارد و در دو جنبه توصیهای و قهری این مشکل را دارد.
ایلنا: تنشها میان کره شمالی و آمریکا به کجا ختم می شود؟
بشری: در موضوع کرهشمالی همه از بروز جنگ واهمه دارند، و تاثیر شدیدی از جنگ احتمالی بر شرق آسیا متصور است. سه اقتصاد بزرگ دنیا در شرق آسیا هستند ژاپن، کرهجنوبی و چین. اگر جنگی رخ دهد، کرهشمالی خود به طور کامل نابود خواهد شد و این نابودی مشمول حال چین و کرهجنوبی و ژاپن نیز خواهد شد. وقتی این سه کشور آسیب ببینید اقتصاد جهان نیز آسیب می بیند نه روسیه و نه چین و نه آمریکا و نه کرهجنوبی و نه ژاپن و نه کره شمالی هیچ کدام حاضر به جنگ نیستند چرا که این جنگ یک عملیات انتحاری است. چیزی که در حال حاضر هیئت حاکمه کرهشمالی به دنبال آن است این است که تضمین بقای حکومت کرهشمالی ایجاد شود و این در درجه اول اهمیت برای این کشور قرار دارد و اگر در این زمینه تضمینی بگیرند بسیار کوتاه میآیند اما اکنون توانایی هستهای ضامن بقای پیونگیانگ شده است. باید با کره شمالی مذاکره کرد و یک سری امتیازات به این کشور داده شود و هیئت حاکمه این کشور متقاعد شود که راهی مثل چین را در پیش بگیرند.
ذاکریان: بحران جدی است و وضعیت مردم کرهشمالی بسیار اسف بار است. و تحریم ها منجر به آن شده است که مردم این کشور بسیار در مضیقه و شرایط بدی باشند. چون تمرکز این کشور بر مسائل نظامی بوده است مردم در این جا قربانی شدهاند و تجربه نشان داده است که اگر جامعه جهانی بخواهد در موضوعی به نتیجه برسند دو راه وجود دارد: گفتوگو و تحریم های جدی.
تحریمها علیه مقامهای کرهشمالی میتواند آنها را وادار به پذیرش معیارهای جهانی کند اما در حال حاضر این فشارها متوجه مردم کرهشمالی است و رهبر این کشور پای میز مذاکره نمیآید. و معتقدم رهبر کرهشمالی در آستانه بحران حرکت میکند و در زمان آغاز جنگ افقهای جدیدی را برای گفتوگو ایجاد می کند و معتقدم به سمت جنگ نمیرود و سیستم در آمریکا نیز اجازه بروز جنگ را نمی دهد.