قنادباشی در گفتوگو با ایلنا بررسی کرد؛
دلایل توافق انصارالله و حزب کنگره ملی/ سناریوی ریاض برای تغییر رویکرد در یمن
اقدامهای عربستان و همچنین سناریوی این کشور برای حذف فیزیکی رئیسجمهوری پیشین، مهمترین دلیل نزدیک شدن حزب کنگره ملی یمن به انصارالله قلمداد میشود.
«جعفر قنادباشی» کارشناس مسائل بینالملل با اشاره به توافق انصارالله و حزب کنگره ملی یمن در گفتوگو با خبرنگار ایلنا عنوان کرد: باید توجه داشته باشیم که در خصوص برقراری روابط و مذاکرات میان حزب کنگره ملی یمن به رهبری «علی عبدالله صالح» و جنبش انصارالله به رهبری «عبدالمالک الحوثی» نکات بسیاری وجود دارد و شاید این پرسش مطرح شود که علی عبدالله صالح با عقبهای که وابستگی وی را به عربستان نمایان میکند، چگونه میتواند وارد مذاکرات با انصارالله شود؟ در این بین باید بدانیم که عبدالله صالح که به عنوان رئیسجمهوری پیشین یمن در ساختار قدرت این کشور حضور داشت، قبل از تجاوز عربستان سعودی به خاک یمن تا حدودی وارد همکاری با انصارالله شده بود؛ به گونهای که وی پس از شروع این درگیریها فرایند پایهگذاری دولت موقت را مطرح کرده و همکاریهای آنها با انصارالله نسبت به گذشته افزایش پیدا کرده است.
وی افزود: عبدالله صالح زمانی که در حمایت کامل ریاض قرار داشت، با انصارالله درگیر بود اما قبل از جنگ حادثهای به وجود آمد که موجب شد وی از ریاض فاصله بگیرد. به گونهای که سرویس اطلاعاتی عربستان طرح ترور او را طراحی کرده بود و حتی این ترور صورت گرفت اما ناموفق بود؛ پس از مدتی مشخص شد که طرح این ترور توسط سعودیها طراحی شده و در آنجا بود که عبدالله صالح به عربستان پشت کرد و نهایتاً یک هماهنگی سیاسی با انصارالله را صورت دادند و امروزه شاهد هستیم که این همکاری علنی و رسمی شده و حتی احتمال افزایش آن وجود دارد.
عبدالله صالح مجموعهای را رهبری میکند که به دلیل پشتوانه مردمی قابل حذف نیست و نمیتوان آن را منحل کرد. از این جهت نوعی موافقت در خصوص کاهش تنش و اختلافات میان انصارالله و حزب کنگره ملی یمن به وجود آمد. به نظر میرسد آنچه که حاصل شده، پوششی برای جلوگیری از اختلافات داخلی است که تحلیلگران و مفسران منشا آن را «توپخانه رسانهای ریاض» میدانند که موجب بروز اختلاف شده است.
این تحلیلگر مسائل شمال آفریقا با تاکید بر اینکه عبدالله صالح پس از رویت شکستهای پی در پی ناچار به برقراری ارتباط با انصارالله شده است، گفت: اختلافات به وجود آمده به سمتی پیش رفته است که به نفع مردم یمن و استقلال ارضی این کشور نیست. از این منظر انصارالله و سایر جریانهای مردمی به این توافق رسیدهاند که با نگرشی اندیشمندانه در روند سیاسی یمن از سوءظن جلوگیری کنند و صبر را در دستور کار قرار دهند. در این راستا علی عبدالله صالح در محاسبات خود به این نتیجه رسیده است که جدایی از انصارالله، جدایی از مردم یمن خواهد بود و از این جهت به سوی این جریان مردمی یمن متمایل شده است؛ حتی گفته شده که بسیاری از مشاوران وی و همچنین بزرگان قبال و رهبران احزاب یمن به صورت غیرمستقیم به وی اطلاع دادند که همکاری با انصارالله بهترین راه به نتیجه رسیدن در یمن است و برخی از آنها به قطع ارتباط با دولتهای عربی تاکید کردهاند.
طی این مدت عربستان در صدد بود تا بتواند این بحران را مدیریت کند. به صورتی که عربستان با دادن امتیازهای بومی در صدد بود بتواند یک صلح اجباری را رقم بزند اما با گذشت بیش از دو سال از تجاوز سعودیها به خاک یمن همچنان اوضاع در میدان و همچنین در محور سیاسی بر وفق مراد عربستان نیست. حتی برخی از اسناد نشان میدهد که شیوع بیماری وبا در یمن متاثر از استفاده سلاحهای بیولوژیک توسط عربستان در یمن است که اوضاع را تا به این حد وخیم کرده است. در اینجا باید بگوییم که ریاض تا حد زیادی از خوشبینیهای اخیر خود فاصله گرفته است اما همچنان به دنبال خلق سناریوی جدید است که البته این موضوع هم با توجه به متغیرهای میدانی و سیاسی عملیاتی نخواهد شد.
وی در پایان خاطرنشان کرد: یکی از این سناریوها بحث استقرار یک دولت خارجی در یکی از بندرهای یمن است تا بتوانند پس از استقرار آن، آتشبس سراسری را برقرار کنند. حتی سفر اخیر «اسماعیل ولد شیخ احمد» نماینده ویژه سامان ملل در پرونده یمن به تهران، نشان میدهد که عربستان به دنبال راه گریز جدید در این پرونده است اما میخواهد سناریوی خود را به صورت دیگر پیش ببرد که از آن به عنوان یک «سناریوی ثالث» با حضور یک جریان یا کشور سوم نام برده میشود. از این منظر باید بگوییم که ریاض اراده جدی برای کنارهگیری از جنگ در یمن ندارد اما به خوبی میداند که طرح تاسیس حکومت موقت در یمن منتفی است.