خبرگزاری کار ایران

تحلیلگر مسائل افغانستان در گفت‌وگوی تفصیلی با ایلنا مطرح کرد:

«راهبرد منطقه‌ای» عنوان جدید استراتژی آمریکا در افغانستان/ نگرش ترامپ اوضاع امنیتی افغانستان را پیچیده‌تر می‌کند

«راهبرد منطقه‌ای» عنوان جدید استراتژی آمریکا در افغانستان/ نگرش ترامپ اوضاع امنیتی افغانستان را پیچیده‌تر می‌کند
کد خبر : ۵۲۶۶۹۸

آمریکا متوجه شده است که نمی‌تواند پس از گذشت ۱۵ سال از حضور در افغانستان، این روند را ادامه بدهد و در حالت فعلی به دنبال یک سناریوی کم هزینه است اما خروج کامل را مد نظر ندارد.

«سیدعباس حسینی» تحلیلگر مسائل افغانستان در بررسی ابعاد مختلف استراتژی آمریکا در افغاستان در گفت‌وگو با خبرنگار ایلنا بیان کرد: پس از ورود «دونالد ترامپ» به کاخ سفید مسائل بسیار زیادی در دستور کار قرار گرفت و حتی به بسیاری از پرونده‌ها نگاه ویژه‌ای شد و نهایتاً بازبینی و اصلاح آن ها در دستور کار قرار گرفت. اما مساله افغانستان یکی از پرونده‌هایی بود که ترامپ در کمپین‌های انتخاباتی خود در سال ۲۰۱۶ اشاره‌ای به آن نکرد، اما شاهد هستیم که با گذشت بیش از ۶ ماه از به روی کار آمدن وی، استراتژی جدید ایالات متحده در افغانستان مورد بازبینی و تصویب قرار گرفت.

وی افزود: جنگ افغانستان که ورود نظامیان آمریکا به این کشور در سال ۲۰۰۱ مبدا آن قلمداد می‌شود، طولانی‌ترین مداخله نظامی آمریکا به حساب می‌آید که نگرانی‌های زیادی را در داخل واشنگتن و همچنین کابل به وجود آورده است؛ چراکه ایالات متحده طی ۱۶ سال گذشته آن گونه که انتظار می‌رفت نتوانسته ناامنی در افغانستان را کنترل کند و اساساً در این پرونده با فراز و فرودها و تغییر راهبردهای گوناگون روبه‌رو بوده است. از این جهت شاهد هستیم پس از آن که تیم امنیتی ترامپ انتخاب شد، به خصوص «جیمز ماتیس» وزیر دفاع که در افغانستان وعراق مأموریت اجرا کرده و همچنین انتخاب «زلمی خلیل‌زاد» سفیر پیشین آمریکا در افغانستان و نماینده این کشور در سازمان ملل به عنوان مشاور ارشد ترامپ در مسائل بین الملل، صحبت‌ها در خصوص تغییر راهبرد و ابلاغ جدید استراتژی آمریکا در افغانستان کلید خورد.

در این بین روحیه غالب ترامپ باعث شد تا بسیاری از مفسران و تحلیلگران به جایی برسند که دولت وی بیش از دولت اوباما در افغانستان فعال خواهد بود. باید دانست که تمامی نگاه‌های وی فاقد جنبه سیاسی و استراتژیک است و ابعاد اقتصادی این پرونده از سوی کاخ‌سفید در دستور کار قرار گرفته است؛ البته اختلافات اخیر در کاخ‌سفید نشان می‌دهد که منفعت اقتصادی افغانستان برای دولتمردان فعلی ایالات متحده و حتی نمایندگان کنگره آمریکا دارای اهمیت زیادی است و موضوعات امنیتی و حتی آموزش قوای مسلح افغانستان در سطوح بعدی مورد نظر قرار می‌گیرد.

این کارشناس مسائل شبه‌قاره با اشاره به نگرش غربی‌ها در راهبرد جدید کاخ‌سفید در افغانستان اظهار کرد: در استراتژی جدید، برخی استراتژیست های آمریکایی‌ها معتقدند که ادامه حضور نظامی در افغانستان فایده‌ای ندارد و این امر باید به شرکت‌های خصوصی مانند «بلک‌واتر و دانیاکورپ» سپرده شود. حتی داده‌هایی وجود دارد که برخی علاقمند بوده اند پاکستان این مسئولیت را بر عهده بگیرد، اما چنین حالتی اتفاق نیافتاده است. در امتداد این بحث، علاوه بر نگاه اقتصادی ترامپ به پرونده افغانستان، عملکرد نیروهای نظامی آمریکا در خاک افغانستان مورد توجه وی قرار گرفته است. تا جایی که رئیس جمهوری آمریکا بحث کنار گذاشتن «جان نیکلسون» فرمانده نیروهای آمریکایی در افغانستان را مطرح کرده است؛ لذا با توجه به حضور ژنرال‌های بازنشسته در بدنه امنیتی و نظامی ایالات متحده و همچنین رایزنی لابی‌های فروش اسلحه که در کنگره فعال هستند، نشان می‌دهد که بحث ورود شرکت‌های خصوصی امنیتی و نظامی به صورت جدی در دستور کار واشنگتن قرار گرفته است.

وی افزود: دولت وحدت ملی افغانستان هیچ واکنش منفی به استراتژی جدید ایالات متحده در افغانستان نشان نداده و اعلام کرده است که استراتژی جدید با هماهنگی و هم فکری این دولت نهایی شده است. هنوز دولت افغانستان واکنشی جدی به بحث سرپردن بخشی از مسئولیت جنگی آمریکا در افغانستان به شرکت‌های خصوصی چون بلک واتر نشان نداده است، اما آگاهان سیاسی و نظامی این مسأله را غیرقانونی و خلاف روحیه توافق نامه امنیتی میان دو کشور اعلام کرده اند. در این راستا مجلس افغانستان با ورود شرکت‌های خصوصی امنیتی به این کشور مخالف هستند و آن را فاقد وجاهت می‌دانند. دولت افغانستان می گوید که یک برنامه چهار ساله مدون را برای ارتقاء سطح دفاعی و امنیتی نیروهای این کشور و خصوصاً اردوی ملی افغانستان، در هماهنگی با دولت امریکا در نظر گرفته است. این بحث تا جایی ادامه پیدا کرده که مقام‌های نظامی و امنیتی افغانستان اعلام کردند که نیروهای کماندوی این کشور از سطح گردان و تیپ به لشکر افزایش پیدا کرده‌اند؛ این وضعیت حکایت از ادامه همکاری‌های نظامی و آموزشی افغانستان و آمریکا دارد.

مساله اصلی این است که افغانستان تجربه و خاطره خوبی از حضور پیمانکاران خصوصی امنیتی- نظامی در خاک خود ندارد؛ این در حالی است که بر اساس توافق امنیتی کابل – واشنگتن، آمریکایی‌ها هیچ تاریخ مشخصی برای خروج نیروهای امریکایی از افغانستان مشخص نیست، اما بر اساس آخرین توافق ها با ناتو، نیروهای خارجی حداقل تا سال ۲۰۲۱ در این کشور باقی خواهند ماند.

حسینی با تاکید بر اینکه توافق‌نامه کابل - واشنگتن نتوانسته ضریب امنیت افغانستان را افزایش دهد، گفت: درست است که دولت وحدت ملی افغانستان پس از به روی کار آمدن اشرف غنی توافق مذکور را به امضا رساند، اما انتظار می‌رفت ناامنی‌ها در افغانستان به پایین‌ترین سطح خود برسد. این در حالی است که پس از ورود ترامپ به کاخ سفید روند افزایش ناامنی‌ها در پایتخت افغانستان و سایر ولایت‌ها ادامه پیدا کرد؛ به گونه‌ای که داعش و طالبان یکی پس از دیگری قدرت گرفتند و عملیات‌های زیادی در خاک افغانستان انجام دادند. باید گفت افغانستان عملا از دو سال گذشته به این وارد یک مرحله جدید از تحولات امنیتی شده است.

وی با بیان این که آمریکا در پرونده صلح با طالبان کوتاهی کرده است، عنوان کرد: موضوع بعدی این است که در داخل کابل برخی‌ها اعتقاد دارند که آمریکا به راحتی می‌تواند طالبان را پای میز مذاکره بیاورد، اما از این اقدام سر باز می‌زند. نگرانی های حامد کرزی، رییس جمهور پیشین پیرامون عدم امضای توافقنامه امنیتی با امریکا و این که این کشور باید در مورد تأمین صلح در افغانستان ضمانت بدهد، امروز بیش از پیش قابل درک است. در نمایی دیگر بحث جابه‌جایی و انتقال داعش به شمال افغانستان است. معاون اول ریاست جمهوری افغانستان سال گذشته هشدار داد که تلاش هایی برای انتقال هفت هزار عضو گروه داعش به شمال افغانستان وجود دارد. روسیه نیز نگرانی های جدی و گسترده ای را پیرامون حضور داعش در شمال افغانستان مطرح می کند و امریکا را متهم به فعالیت های مشکوک و کمک به جابجایی داعش در نزدیکی مرزهای افغانستان با کشورهای آسیای مرکزی می کند. در صورتی که در حالت فعلی برخی از ولایت‌ها و شهر‌ها کاملاً در تصرف طالبان و برخی مناطق دیگر در اختیار داعش قرار دارد، هیچ اقدامی از سوی نظامیان آمریکا برای آزادسازی آنها انجام نشده و حتی جنگ و ناامنی از مناطق جنوبی به نواحی شمالی انتقال پیدا کرده است.

نکته‌ای که باید به آن اشاره شود و متاسفانه در بسیاری از تحلیل‌ها به آن توجهی نمی‌شود، سخنان مشاور امنیت ملی سابق آمریکا و برخی از مسئولان نظامی و امنیتی آمریکا است که اعلام کرده‌اند استراتژی آمریکا در افغانستان به عنوان یک «راهبرد منطقه‌ای» قلمداد می‌شود که از دهلی تا تهران مورد نظر این طرح خواهد بود. لذا با توجه به این تفسیرها باید بگوییم که استراتژی جدید و منطقه ای امریکا، خطر بالقوه و جدیدی را در کشورهای پیرامون افغانستان به همراه خواهد داشت و باید یک راه حل جدی برای آن اتخاذ شود.

این پژوهشگر مسائل آسیای‌میانه در پاسخ به این پرسش که واکنش طالبان به ورود عناصر شرکت‌های پیمانکاری آمریکا به خاک افغانستان چه خواهد بود، خاطرنشان کرد: از سال ۲۰۱۱ که روند انتقال تامین امنیت افغانستان از نیروهای آمریکایی به نیروهای بومی کشور صورت گرفت و نهایتاً تا سال ۲۰۱۵ ادامه داشت، از یک سو حضور نیروهای خارجی در افغانستان کاهش پیدا کرد و از طرف دیگر نقش عملیاتی آن ها در مبارزه با تروریسم محدود و متوقف گشت، بناء کاهش حملات طالبان به نیروهای خارجی به خصوص امریکایی، ناشی از کاهش در دسترس بودن این نیروهاست. به نظر من برای طالبان هیچ تفاوتی میان نیروهای ارتش امریکا و یا نیروهای شرکت های خصوصی امنیتی نمی کند و هر جا که امریکایی ها در تیررس قرار بگیرند، هدف قرارخواهند گرفت.

وی در پایان ابراز کرد: آمریکایی‌ها اعلام کرده بودند که راهبردشان در افغانستان تغییر پیدا خواهد کرد و این موضوع از زمان اوباما مطرح بود، اما شاهد هستیم که امروز راهبرد جدید ایالات متحده در این کشور به امضای رئیس جمهور می‌رسد. بر اساس این راهبرد جدید، امریکا از یک سو همچنان گزینه افزایش نیرو و دامن زدن به جنگ بیشتر را در افغانستان روی دست دارد و از سوی دیگر مطرح می کند که نمی تواند به صورت همیشگی از افغانستان حمایت کند. ترامپ صراحتا و پس از ۱۶ سال ابراز کرده که به دنبال آموزش شیوه زندگی به افغان ها نیست؛ این در حالی است که در طول این سال ها مصارف زیادی در این بخش کرده است. آنچه مشخص است واشنگتن تمام تمرکز خود را از یک سو بر آموزش و حمایت هوایی و تسلیحاتی از نیروهای امنیتی افغانستان معطوف کرده و از سوی دیگر، با باز کردن پای شرکت های خصوصی امنیتی در مسأله جنگ افغانستان، با وجود تاریخچه بدنام این شرکت ها و مخالفت های قبلی مردم افغانستان، به دنبال اهداف جدی داخلی و همچنین منطقه ای است. البته یک نقطه مثبت در استراتژی جدید امریکا، فشار آشکار بر پاکستان، به عنوان دولت و کشوری است که پناهگاه های طالبان و سایر گروه های تروریستی در این کشور وجود دارد و این گروه ها مورد حمایت جدی قرار می گیرند. اما با توجه به این موارد، مادامی که آمریکا با مدل‌ها و اهداف خود وارد فرآیند مبارزه با تروریسم در افغانستان شود، ناامنی افزایش پیدا خواهد کرد. در این بین، با توجه به هزینه‌های هنگفتی که طی سال‌های گذشته صورت داده‌اند، به این نتیجه رسیده‌اند که باید پیمانکاران خصوصی وارد را سناریو کنند و این مسأله می تواند تحولات افغانستان را پیچیده تر کند. در این راستا موضوعی که مکمل وضعیت به هم ریخته افغانستان خواهد شد، نارضایتی مردم از دولت وحدت ملی افغانستان است؛ چراکه شعارها و وعده‌ها به صورت کامل عملیاتی نشده و همین سناریو می‌تواند افغانستان را وارد فاز تازه‌ای از بحران‌های داخلی و خارجی کند.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز