خبرگزاری کار ایران

ملازهی در گفت‌وگوی تفصیلی با ایلنا مطرح کرد:

جریان‌شناسی و آخرین وضعیت داعش در افغانستان و آسیای مرکزی/ ولایت خراسان جدی‌ترین تهدید شرقی

جریان‌شناسی و آخرین وضعیت داعش در افغانستان و آسیای مرکزی/ ولایت خراسان جدی‌ترین تهدید شرقی
کد خبر : ۵۰۵۲۵۰

پایه‌گذاری ولایت خراسان توسط داعش در افغانستان را باید سناریوی بزرگ و بسیار خطرناک دانست چراکه گستره آسیای شرقی و آسیای مرکزی در این سناریو هدف اصلی تروریست‌ها خواهد بود که تا حدودی این اهداف محقق شده است.

«پیرمحمد ملازهی» تحلیلگر ارشد مسائل شبه قاره در تشریح آخرین وضعیت فعالیت گروهک تروریستی داعش در افغانستان، پاکستان و آسیای میانه در گفت‌وگو با خبرنگار ایلنا اظهار داشت: داعش زمانی که موصل را تصرف کرد و خلافت توسط «ابوبکر البغدادی» رسماً اعلام شد، دو سناریو در دستور کار این گروهک تروریستی قرار گرفت. نخست نفوذ در خاورمیانه و به طور مشخص عراق و سوریه و گسترش آن به شمال آفریقا و دوم سناریوی «تشکیل خراسان بزرگ» که از آن به عنوان «ولایت خراسان» یاد می‌شود. بخش خراسانی خلافت که توسط داعش نمایان شد، در اصل بخش شرقی این خلافت است که زمانی توسط خلفای راشدین مطرح شده بود. این جغرافیا گستره‌ای متشکل از قفقاز، چچن، داغستان، ایالت سین‌کیانگ چین، شمال هند، کشمیر، بنگلادش، افغانستان، پاکستان، ایران، مالزی، اندونزی، میانمار و حتی فلیپین را شامل می‌شود که امروزه شاهد هستیم در برخی از این نقاط داعش حضور فعال دارد.

وی ادامه داد: زمانی که داعش به هر دلیلی در جغرافیای خاورمیانه با شکست کامل روبرو شود، نیروهایی که طیف عرب‌زبان داعش را در بر می‌گیرند به مناطقی مانند یمن، لیبی و سومالی منتقل خواهند شد و بخش غیرعربی آن‌ها مانند پاکستانی‌ها، افغان‌ها، چچنی‌ها، تاجیک‌ها و ازبک‌ها به منطقه آسیای شرقی و آسیای میانه که به آن مجموعاً «ولایت خراسان» گفته می‌شود، انتقال داده می‌شوند.

آنچه که امروزه باعث نگرانی دولت‌های حاکم در این منطقه شده است، ظرفیت داعش بر اساس ایدئولوژی آن‌ها است. به گونه‌ای که داعش با توجه به فعالیت روی طیف‌های گسترده و قومیت‌های متفاوت توانسته از اقصی نقاط دنیا و جغرافیای مختلف اقدام به یارگیری کند که در حالت فعلی جغرافیای آسیای‌میانه و شرق‌آسیا از نقاطی است که سناریوهای متفاوتی از سوی داعش برای آن طراحی شده است. در این بین روسیه نگران گسترش ابعاد عملیاتی و میدانی این سناریو در آسیای مرکزی است و کماکان با این سناریو مقابله می‌کند.

این کار‌شناس مسائل آسیای مرکزی با تاکید بر اینکه شاهد افزایش نفوذ داعش در افغانستان در آینده نزدیک خواهیم بود، گفت: در داخل ولایت خراسان این بحث مطرح است که پروژه دوم بعد از غرب آسیا به صورت مشخص در ولایت‌هایی مانند ننگرهار، هلمند، بدخشان و فاریاب در افغانستان پیگیری شود؛ چراکه تمرکز داعش بر روی این مناطق به دلیل وجود منابع مالی طبیعی مانند مواد مخدر بیشتر است و آن‌ها در این فکر هستند که اگر روزی نتوانند از سرپل‌های غربی و منطقه‌ای خود تسلیحات و تجهیزات دریافت کنند بتوانند کانال‌های دیگری را به صورت بومی برای خود تعبیه کنند. از این جهت پس از شکست در موصل و کلاً برچیده شدن مقطعی بساط داعش در منطقه خاورمیانه نیروهای قومی که پیش‌تر به آن اشاره شد به یکباره به آسیای مرکزی و خصوصاً افغانستان خواهند آمد که بیشترین آن‌ها از طیف چچنی‌های داعش هستند که در سطوح بالای این گروهک تروریستی فعالیت داشتند. البته در حالت فعلی داعش در افغانستان فعال است اما روند این فعالیت به زودی شیب صعودی به خود می‌گیرد.

وی افزود: واقعیتی که در عرصه تحلیل و رسانه‌های داخلی کشورمان کمتر به آن توجه می‌شود این است که داعش در حالت فعلی در افغانستان، پاکستان و به طور کلی کشورهای آسیای میانه به صورت جدی قصد دارد تا خیزش گسترده‌ای را سازماندهی کند که در این راستا «ولایت خراسان» پایه‌گذاری شده است. اگر به بیعت اولیه عناصر «تحریک طالبان پاکستان» با داعش نگاهی گذرا بیاندازیم می‌بینیم که یک همگرایی میان نیروهای بومی پاکستان و افغانستان با داعش وجود دارد. به طوری که در اوایل پایه‌گذاری ولایت خراسان «حافظ سعیدخان» که از فرماندهان مطرح تحریک طالبان پاکستان به شمار می‌آید با داعش بیعت کرد اما به دلیل خطری که برای نیروهای نظامی خارجی داشت نهایتاً توسط پنتاگون کشته شد.

داعش در افغانستان اقدام به یارگیری بومی کرده است؛ حتی شاهد هستیم که تعدادی از عناصر «سازمان تروریستی القاعده و حزب اسلامی حکمتیار» در آن حضور دارند که ترکیب آن عبارتند از عناصر تاجیک، ایغور‌ها و ازبک‌ها که البته تمامی آن‌ها بدنه بیرونی داعش در افغانستان را تشکیل دادند اما کادر مرکزی، سران و همچنین فرماندهان رده بالای ولایت خراسان‌‌ همان عناصر بومی افغانستان و پاکستان هستند. بنابراین باید بدانیم که یک جنگ قدرت میان طالبان و داعش در افغانستان و جغرافیای آسیای میانه در پیش خواهد بود که تاکنون هم بخشی از آن آشکار شده است.

ملازهی با اشاره به ریشه‌های اختلاف میان طالبان و داعش، گفت: طالبان خود را مالک افغانستان می‌داند و از این نظر نمی‌توانیم بگوییم که یک پیوند ایدئولوژیک گسترده میان کادر مرکزی طالبان و داعش به وقوع می‌پیوندد. اگر به اولین برخورد مسلحانه داعش و طالبان در ولایت ننگرهار افغانستان نگاهی گذرا بیاندازیم می‌بینیم که تعداد زیادی از دو طرف کشته شدند و حتی ۱۰ نفر از فرماندهان تحریک طالبان پاکستان توسط داعش به اسارت گرفته شدند که پس از مدتی در خاک افغانستان اعدام شدند. از این جهت داعش معتقد است که طالبان هیچ حقی در افغانستان ندارد، چراکه از نگاه داعش ولایت خراسان آن‌ها حرف اول و آخر را در افغانستان و پس از آن در کل آسیای‌میانه را می‌زند.

وی در پاسخ به این پرسش که آیا شاهد بیعت مجدد داعش و القاعده در افغانستان خواهیم بود یا خیر، بیان کرد: موضوعی که باید تا حدودی در خصوص تشکیل ولایت خراسان توسط داعش مورد اشاره قرار بگیرد، این است که سران رده بالای داعش به این نتیجه رسیده‌اند که نباید بر روی یک جغرافیای مشخص اقدام به طراحی و اجرای استراتژی خود کنند. از این جهت توصیه‌ای که «ایمن الظواهری» رهبر سازمان تروریستی القاعده در اوایل تشکیل داعش در عراق به سران این گروهک تروریستی کرده بود، امروز توسط داعش و در خصوص ولایت خراسان به کار بسته شده است. به گونه‌ای که ظواهری رسماً اعلام کرده بود که نباید بر تثبیت یک جغرافیای مشخص توسط داعش اصرار کرد و باید گستره عملیات‌ها را به صورت نقطه‌ای و مشخص و بر اساس راهبرد کلی سازمان تروریستی القاعده که در زمان «اسامه بن‌لادن» تبیین و تدوین شده بود، طراحی و اجرا کرد. از این جهت شاهد هستیم که امروز در کشور همسایه‌مان یعنی افغانستان، چهارمین خلافت خودخوانده داعش (ولایت خراسان) تاسیس شده که این موضوع می‌تواند نه تنها برای تهران بلکه برای کشورهای همسایه افغانستان و همین طور جغرافیای آسیای میانه خطرآفرین باشد.

این پژوهشگر حوزه افغانستان و پاکستان در پایان خاطرنشان کرد: بر اساس داده‌های موجود و با عنایت به وضعیت داعش در افغانستان به نظر می‌رسد که نیروهای تحریک طالبان پاکستان با طیفی از سران داعش مجدداً بیعت کنند که این وضعیت می‌تواند تهدیدات امنیتی در افغانستان و پاکستان را دو چندان کند. در گذشته یک بیعت اولیه میان این عناصر صورت گرفت که هسته‌های تندرو طالبان با حافظ سعیدخان بیعت کرده بودند اما به نظر می‌رسد مجدداً این بیعت به صورت آشکار و پنهان انجام شودو اگر چنین حالتی رخ دهد، حداقل شاهد به خاک و خون کشیده شدن مردم افغانستان در ابعاد گسترده خواهیم بود. این روند ممکن است به پاکستان هم سرایت کند چراکه داعش برای اولین بار موفق شد تا ایالت بلوچستان این کشور دست به عملیات بزند و این وضعیت، آینده خوب و روشنی برای آسیای میانه به تصویر نمی‌کشد.

گفت‌وگو: فرشاد گلزاری

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز