/یادداشت روزنامه رای الیوم/
چرا امیر قطر دعوت ترامپ را رد کرد؟/آمریکا خواهان وقوع جنگ در منطقه است

ایالات متحده آمریکا در بحران کنونی پیش آمده میان کشورهای عربی حوزه خلیج فارس و قطر خواهان راه حل نظامی است و این در حالی است که میانجیگری کویت نیز با ناکامی مواجه شد که این شکست عاملی برای هموار کردن مسیر به منظور اجرای گزینه نظامی است.
به گزارش ایلنا به نقل از روزنامه رای الیوم، «عبدالباری عطوان» سردبیر این روزنامه در یادداشتی با اشاره به تحولات اخیر منطقه نوشت: «هرکس خطوط چهره «شیخ صباح الاحمد الجابر»، امیر کویت و ناامیدی وی را که در تمام دیدارهایش با مقامهای عربستانی، اماراتی و قطری غالب بود، ببیند، به راحتی متوجه می شود میانجیگری وی بی فایده بوده است و اوضاع در همه سطوح سیاسی و اقتصادی و شاید هم نظامی رو به وخامت است.
وی در ادامه افزود :«بار دیگر می گوییم این، جنگ است و به سمت پرتگاههای بد و بی سابقهای سرازیر خواهد شد زیرا هر دو طرف بر مواضع خود اصرار دارند و حاضر نیستند کوتاه بیایند. اردوگاه عربستان، امارات و مصر خواهان پایبندی کامل و فوری قطر به اجرای موارد ده گانه دیکته شده از جانب این ائتلاف است و در مقابل، قطر با اجرای تمامی این موارد مخالف است و به منظور آماده شدن برای شرایط بدتر در بین نیروهای نظامی خود حالت آمادهباش اعلام کرده است.
عطوان در ادامه نوشت: «از نظر ما شیخ تمیم بن حمد آل ثانی، امیر قطر این حق را دارد که اعلام کند مادامی که تحریم قطر ادامه دارد، به هیچ وجه دعوت دونالد ترامپ، رییس جمهور آمریکا را برای حضور در نشست واشنگتن به منظور بررسی بحران نخواهد پذیرفت چرا که امیر قطر سعی دارد که در کشورش و در بین مردمش باشد تا با هرگونه شرایط اضطراری مقابله کند. »
علاوه بر این امیر قطر خوب میداند اگر کشورش را ترک کند، ممکن است دیگر به آن بازنگردد زیرا از اتفاقی که برای پدربزرگش شیخ «خلیفه بن حمد» افتاد، عبرت گرفته است. شیخ خلیفه بن حمد در سال ۱۹۹۵ زمانی که به قاهره سفر کرد، توسط پسرش شیخ «حمد بن خلیفه» (پدر تمیم) کنار گذاشته شد. نمونه دیگر شیخ حمد بن علی، نخستین امیر قطر از زمان اعلام استقلال این کشور در سال ۱۹۷۱ و پسرعموی پدربزرگ امیر کنونی قطر است که در سفری رسمی قطر را به مقصد تهران ترک کرد و دیگر به دوحه بازنگشت.
طی روزهای گذشته چهار تحول مهم و اساسی رخ داده است که با توجه و رصد کردن آن ها میتوان نتایج احتمالی بحران مجود را بررسی و حتی پیشبینی کرد:
تحول نخست، ورود قدرتمندانه مصر به صحنه و درخواست «ایهاب مصطفی» رئیس هیات دیپلماتیک اعزامی مصر به نیویورک از شورای امنیت سازمان ملل است که خواستار انجام تحقیق بیطرفانه درباره اتهامات وارد شده به قطر مبنی بر «پرداخت یک میلیارد دلار پول نقد به یک سازمان تروریستی در عراق و سازمانهای مشابه در سوریه به منظور آزاد کردن ۲۶ عضو خاندان حاکم که در عراق ربوده شده بودند»، است. ایهاب مصطفی تاکید کرد که اگر درست بودن این اتهامها ثابت شود، این امر بر تلاش ها برای مبارزه با تروریسم تاثیر منفی خواهد گذاشت.
تحول دوم سخنان جدی دو نفر از وزرای اماراتی یعنی «انور قرقاش»، وزیر مشاور در امور خارجی و «سلطان بن احمد الجابر» وزیر مشاور است . انور قرقاش اقدامهای قطر را سردرگم کننده و پیچیده توصیف کرد و سلطان بن احمد الجابر وزیر مشاور نیز قطر را به حمایت از تروریسم متهم کرد.
تحول سوم اعلام این خبر از سوی شبکه قطری الجزیره است که پایگاه و صفحات کاربریاش در شبکههای اجتماعی هدف حمله اطلاعاتی و تلاشی نظاممند برای هک کردن قرار گرفته است. تلویزیون دولتی قطر نیز دو هفته پس از هک شدن پایگاه خبرگزاری دولتی قطر «قنا» در معرض هک شدن قرار گرفته است.
تحول چهارم موافقت پارلمان ترکیه با اعزام پنج هزار سرباز برای تقویت پایگاه نظامی ترکیه در قطر است.
پافشاری کشورهای عربستان، امارات، بحرین و مصر بر این امر که قطر شروط ده گانه را اجرا کند و هیچ گونه نرمشی به منظور پاسخ مساعد به میانجیگری امیر کویت نشان ندهد و در مقابل مخالفت قاطع قطر با این موضوع و تاکید شیخ «محمد بن عبدالرحمن آل ثانی»، وزیر خارجه این کشور مبنی بر اینکه کشورش هرگز به هیچکس اجازه دخالت در سیاست خارجی و امور داخلی قطر را نخواهد داد، به این معناست که بحران به سرعت به سمت وخامت در ابعاد اقتصادی و نظامی پیش میرود.
خروج بحران از حوزه کشورهای حاشیه خلیج فارس به منطقه این امکان را تقویت میکند که آن را به سمت رویارویی نظامی سوق دهد. نشانههای زیادی وجود دارد که حکایت از این امر دارد که بر سر دخالت نظامی برای تغییر نظام قطر توافق شده و از مدت زمانی طولانی برای آن برنامهریزی شده است که متولیان حملات هوایی در انتظار صدور دستور برای آغاز این حملات هستند.
روز دوشنبه گذشته با خبرهای قطع روابط دیپلماتیک، بسته شدن حریم های هوایی و گذرگاههای زمینی و دریایی و اعمال تحریم فلج کننده از خواب بیدار شدیم. بعید نمیدانیم صبح فردا یا پس فردا با شنیدن خبرهای حملات هوایی و عزیمت نیروهای زمینی به سمت دوحه از خواب بیدار شویم.
کشوری که عملیات طوفان قاطعیت را برای تجاوز به یمن آغاز کرد، در هدایت هواپیماهای این عملیات به سمت کشور کوچک قطر که مساحت آن تنها ۱۱ هزار کیلومتر مربع است، درنگ نخواهد کرد؛ به ویژه این که آن هواپیماها زمینگیر شدهاند و دیگر هیچ نقطهای برای هدف قرار دادن در یمن پیدا نمیکنند.
ما روی لبه پرتگاه بحرانی در منطقه ایستادهایم که از چارچوب میانجیگریها و سیاستهای چاپلوسی و سخنان درگوشی درباره کشورهای برادر حوزه خلیج فارس خارج شده است.
اقدام ترکیه مبنی بر اعزام نیرو به دوحه گامی خوب برای اعلام همبستگی است اما احتمالا نتیجه عکس میدهد زیرا نه تنها ترکیه از قطر دور است بلکه این کشور احتمالا بهانه حمله نظامی به قطر را نیز فراهم میکند.
شاید بتوان گفت پایگاه هوایی العدید که در اختیار نیروهای آمریکایی است نیز از قطر حمایت نخواهد کرد و به صورت بیطرفانه ایفای نقش خواهد داشت چرا که در غیر این صورت اساسا نیازی به حضور پایگاه موازی ترکیه و اعزام نیرو با موافقت پارلمان برای تقویت این پایگاه نبود.
آمریکا خواهان راهحلهای نظامی است و احتمالا به بیطرفی بسنده نمی کند. اگر قصد حمایت باشد، از اردوگاه عربستان و امارات حمایت خواهد کرد. علت این حمایت این نیست که در ابتدای کار هزینه را که ۵۰۰ میلیارد دلار است، به دست آورده است بلکه به این علت است که میخواهد تمام منطقه خلیجفارس را تحت قیمومیت رسمی خود درآورد.
میانجیگری کویت با شکست مواجه شد زیرا این کشور اساسا هیچ فرصتی برای موفقیت نداشت. این شکست عاملی برای هموار کردن مسیر به منظور اجرای گزینه نظامی بود. این جنگ همه را درگیر خواهد کرد و قطر تنها بازنده آن نخواهد بود.