بررسی آخرین وضعیت سیاسی بریتانیا در آستانه انتخابات زودهنگام؛
مجتهدزاده: ترزا می به دنبال کسب مشروعیت رسمی در کسوت نخستوزیری/ استقلال اسکاتلند محال است
نخستوزیر بریتانیا احساس میکند که در فضای سیاسی دچار ضعف است و از این نظر نمیتواند قاطعانه و محکم در برابر اتحادیه اروپایی بایستد. لذا شاهد هستیم که او میخواهد به عنوان نخست وزیر منتخب مردم با کوله باری از آرای مربوط به «خودش» و نه دیگری و با ماموریت مستقیم از طرف مردم کشورش ماموریت مذاکرات با اتحادیه اروپا را پیش ببرد.
«پیروز مجتهدزاده» ژئوپولیتیسین ایرانی و استاد دانشگاه در تشریح آخرین وضعیت سیاسی بریتانیا در آستانه برگزاری انتخابات پارلمانی زودهنگام در گفتوگو با خبرنگار ایلنا اظهار کرد: در حقیقت هدف اصلی «ترزا می» از برگزاری زودهنگام انتخابات پارلمانی در هشتم ژوئن، تثبیت موقعیت نخستوزیری و کسب مشروعیت رسمی سیاسی در بریتانیا است. به گونهای که ترزا می در حالت فعلی به عنوان نخستوزیر جانشین مطرح شده نه نخستوزیر اصلی بریتانیا؛ لذا وی نمیتواند ماموریت اصلی خود در فضای سیاسی بریتانیا را به صورت دقیق پیش ببرد، چراکه او تنها به عنوان جانشین «دیوید کامرون» قلمداد میشود نه نخستوزیر اصلی بریتانیا.
وی ادامه داد: ترزا می احساس میکند که در فضای سیاسی بریتانیا دچار ضعف است و از این نظر نمیتواند قاطعانه و محکم در برابر اتحادیه اروپایی بایستد. لذا شاهد هستیم که او میخواهد به عنوان نخست وزیر منتخب مردم با کوله باری از آرای مربوط به «خودش» و نه دیگری و با ماموریت مستقیم از طرف مردم کشورش ماموریت مذاکرات با اتحادیه اروپا را پیش ببرد.
در بریتانیا دموکراسی و قدرت در دست دو حزب اصلی است اما این دلیل نمیشود که جریانی مانند حزب لیبرال دموکرات که به عنوان حزب و طیف سیاسی سوم بریتانیا شناخته میشود، از دایره نقشآفرینی حذف شود یا نادیده گرفته شود. در اینجا باید نگاهی به اوضاع حزب کارگر و همچنین «جرمی کوربین» به عنوان رهبر این جریان سیاسی بریتانیا بیاندازیم. کوربین سیاستمدار حرفهای و شخصیتی بسیار پاک و سالم در ساختار سیاسی بریتانیا به حساب میآید و به دلیل نگاه سوسیالیستی تا حدود زیادی با سایر سیاستمداران بریتانیا تفاوت دارد، اما همین تفاوتها موجب شده تا انتقادهایی به وی صورت بگیرد.
مجتهدزاده با بیان اینکه مواضع و نوع نگاه رهبر حزب کارگر موجب به حاشیه راندن وی از سوی سایر سیاستمداران بریتانیا شده است، گفت: تحولات سیاسی ساختاری احزاب سیاسی در بریتانیا تابع استرتژیهای خاص است و از این جهت کوربین به لحاظ نوع نگاه خود از ابتکار سیاسی برخوردار نیست؛ چراکه شعار وی «برابری و مساوات» است اما ساختار سیاسی بریتانیا این تفکر و خط و خطوطی که توسط کوربین اتخاذ شده است را قبول ندارند. از سوی دیگر، مخالفان زیادی در درون حزب کارگر وجود دارند که معتقد هستند کوربین توان رهبری حزب کارگر را ندارد و در اینجاست که یک شکاف و تعارض دیدگاه درون حزب کارگر نمایان میشود.
وی در پایان با اشاره به وضعیت اسکاتلند بیان کرد: در زمان برگزاری همهپرسی استقلال اسکاتلند موضوعهای زیادی مطرح شد و حتی خیزشهایی در درون این کشور صورت گرفت اما واقعیت این است که منافع اسکاتلند پس از جدایی از انگلستان با مشکل روبهروخواهد شد و حتی میتواند خسارات زیادی به بار بیاورد. باید توجه داشت که اختلافات عمیق حقوقی و عملی میان انگلستان و اسکاتلند همچنان وجود دارد. حتی در زمینه برگزیت شاهد بودیم که انگلیس به خروج از اتحادیه رای داد اما اسکاتلند، ویلز و ایرلند شمالی رای به عدم خروج از اتحادیه اروپا دادند؛ در نهایت به دلیل اینکه انگلیس جمعیتی بیشتر از مجموع آن سه کشور دیگر اتحادیه بریتانیا دارد موضوع خروج بریتانیا از اتحادیه در اوج نارضایتی اسکاتلند و دیگران در ساختار بریتانیا، به تصویب ملی رسید. واقعیت این است که اسکاتلند منافع ملی خود را در جدایی از بریتانیا و استقلال از آن نمیبیند و نگران لطمات شدیدی است که از جدایی و استقلال میتواند حاصل شود. به همین دلیل در رفراندوم پیشین تصمیم گرفت در داخل اتحادیه پادشاهی بریتانیا باقی بماند و در آینده هم جز این تلاش نخواهد کرد، ولی در حال حاضر و در برخورد با احتمال اینکه چند کرسی انتخاباتی در انتخابات پیشرو از محافظهکاران به سوی حزب ملی اسکاتلند برود، تاثیر زیادی در شکل اصلی نقش احزاب سیاسی در اسکاتلند نخواهد داشت و احتمالی که منجر به سقوط ترزا می و حزب محافظهکار در برابر صف آراییهای اسکاتلند بشود، وجود ندارد. از اینرو قطعاً حزب اکثریت پیروز شده و اعتبار حقوقی مد نظر خود که همان در اختیار داشتن قدرت ملی از سوی ملت بریتانیا است را به دست خواهد آورد.