ابوالفتح در گفت وگو با ایلنا تشریح کرد:
ناتوانی نظامی آمریکا در سوریه دلیل بیتفاوتی ترامپ در ابقاء اسد/ اختلافنظر جمهوریخواهان درباره نوع عملیات نظامی در سرزمین شام
تجربه تلخ پس از سقوط صدام در عراق و عدم توانایی نظامی آمریکا در حالت فعلی موجب شده است رئیسجمهوری آمریکا با بیتفاوتی در مورد ماندن رئیسجمهوری سوریه در قدرت تا حدودی بر ضعف نظامی کشورش سرپوش بگذارد.
«امیرعلی ابوالفتح» کارشناس مسائل آمریکا در تحلیل دلایل عقبنشینی ترامپ در مورد کنارهگیری بشار اسد از ریاست جمهوری سوریه در گفتوگو با خبرنگار ایلنا اظهار کرد: سیاست خارجی ایالات متحده در ۱۰۰ روز نخست ریاستجمهوری ترامپ پر از ابهام، سردرگمی و تناقض بوده است و این روند تنها به پرونده سوریه و بشار اسد مربوط نمیشود. چراکه در خصوص مسائلی مانند کرهشمالی، برجام و ایران و حتی نحوه تعامل با متحدان و ناتو شاهد ابهام، واگرایی و عدم ثبات سیاستها و اظهارات از سوی وی هستیم. از این منظر باید حداقل ۵ تا ۶ ماه از شروع به کار دولت وی بگذرد تا بتوانیم خط و ربطهای آن را را رصد و نهایتاً تحلیل کرد.
وی با تاکید بر اختلاف نظر میان دستگاهها و نهادهای نظری و عملی ایالات متحده در دولت ترامپ گفت: در حالت کنونی که ترامپ در کاخ سفید مستقر است شاهد هستیم که تنش و حتی اختلاف پنهان میان وزارتخانهها و چهرههای تاثیرگذار در امنیت و سیاست ایالات متحده وجود دارد. به عنوان مثال راهبرد و نظرهای وزارت امور خارجه با پنتاگون، مقامات امنیتی حاضر در کنگره و مشاور امنیت ملی ترامپ که زیر نظر نظامیها اداره میشود در خیلی از سطوح با یکدیگر همخوانی ندارد و حتی مخالفتهایی صورت گرفته است که این موضوع عدم همگرایی میان نهادهای تصمیم گیرنده در پروندههایی مانند سوریه را به نمایش میگذارد.
باید توجه داشته باشیم که ایالات متحده توان و قدرت سرنگونی کامل مانند سوریه را ندارد. این که بسیاری از تحلیلگران و مفسران اعلام میکنند آمریکا اگر بخواهد و اراده نظامی داشته باشد، میتواند سرنوشت سوریه و بشار را یکسره کند، کاملاً غلط است. چراکه ایالات متحده اگر در حالت فعلی توان نظامی و همراهی بینالمللی حداکثری را داشت بدون تردید بشار اسد را کنار میزد. برای مثال باید لشگرکشی آمریکا به عراق در سال ۲۰۰۳ را مورد نظر قرار دهیم که موجب کنار زدن صدام شد و نظامیان آنها تاکنون در خاک عراق حضور دارند.
این تحلیلگر مسائل بینالملل با اشاره به مدلهای مختلف دخالت آمریکا در کشورهای مختلف عنوان کرد: در زمانی که ایالات متحده پروژه ورود نظامی به عراق را در سال ۲۰۰۳ کلید زد، توان نظامی و عزم جدی بوش پسر کاملاً مشهود بود. لذا در اینجا ما شاهد پیادهسازی مدل نظامی هستیم؛ اما در جای دیگر ممکن است ایالات متحده از خیزشها و نارضایتی مردمی استفاده کند و حکومت کشور هدف را ساقط کند. به عنوان مثال در قضیه کوزوو شاهد یکسری از خیزشهای مردمی بودیم که نهایتاً با کمک ناتو و آمریکا شاهد تبدیل شدن تظاهرات به قیام مسلحانه بودیم و دقیقاً همان سناریوی دلخواه واشنگتن در آنجا پیادهسازی شد.
در حالت فعلی ایالات متحده توان درگیری و ورود نظامی به زمین بازی سوریه را ندارد. چراکه از یک سو باید با ارتش سوریه و متحدان وی درگیر شود و از طرف دیگر هر لحظه ممکن است سناریوهای مختلف گروهکهای تروریستی علیه نیروهای آمریکایی طرح و اجراء شود. از این جهت آمریکا و شخص ترامپ برای سرپوش گذاشتن و مخفی نگه داشتن ضعف خود در حوزه میدانی و به خصوص در پرونده سوریه موضع بیتفاوتی در مورد ماندن بشار اسد در قدرت اتخاذ میکند. از جهت دیگر نباید از حضور روسیه در زمین بازی سوریه چشمپوشی کنیم، چراکه ورود غیر منتظره آمریکا و کلید زدن هرگونه پروژه نظامی امکان تقابل مسکو و واشنگتن را افزایش میدهد.
وی در پاسخ به این پرسش که آیا حضور نظامی فعلی ایالات متحده در برخی از نقاط سوریه میتواند نهایتاً موجب ورود کامل این کشور به پرونده سوریه شود یا خیر، گفت: اینکه شاهد برخی از تحرکات نظامی آمریکا در سوریه هستیم و حتی دیده شد که در جایی نیروهای نظامی ایالات متحده رسماً با پرچم کشور خود و نفربرهای نظامی در صحنه میدانی سوریه ظاهر شدند، موضوعی است که نمیتوان آن را رد کرد اما نکته اینجاست که اگر امروز واشنگتن اقدام به اعزام ۵۰۰ یا حتی پنج هزار نیروی نظامی به سوریه میکند دلیل نمیشود که بخواهیم بگوییم ترامپ و تیم وی در صدد آن هستند که مدلی از عراق را مجدداً در منطقه کلید بزنند. چراکه در عراق برآورد ارتش و نخبگان نظامی آمریکا بر این اساس بود که نمیتوان از هوا اقدام به بمباران و ختم پرونده عراق کرد و باید به صورت زمینی ورود کرد. اما در سوریه و در حالت کنونی چنین وضعیتی نیست؛ چراکه زمین سوریه و عملکنندههای قانونی و غیر قانونی آن همانند عراق نیستند.
ابوالفتح در پایان یادآور شد: باید به خاطر داشته باشیم زمانی که آمریکا باعث سقوط صدام در عراق شد، خلاء قدرت در این کشور باعث شد تا گروههای افراطی در این کشور تا حدودی جو امنیتی این کشور و میدان عملیاتی را علیه نیروهای آمریکایی تغییر دهند. حتی نظارهگر این بودیم که تلفات نظامیان آمریکا پس از سقوط صدام و اجرای عملیاتهای تروریستی توسط گروههای افراطگرا به بالاترین حد خود رسیده است. لذا ایالات متحده تجربه تلخی از پروژه عراق دارد و مایل نیست که دوباره و با تلفات زیادتری وارد پرونده سوریه شود. چراکه وضعیت سیاسی و میدانی در سوریه در یک بن بست سیال قرار دارد و کشورهایی مانند روسیه، آمریکا و سایر دولت های دخیل در این پرونده صراحتاً اعلام کردهاند که نمیتوانند تاریخ دقیقی برای برون رفت از بحران سوریه اعلام کنند. از این جهت تحرکات نظامی ترامپ و جمهوریخواهان مانند حمله موشکی به پایگاه هوایی شعیرات استان حمص سوریه و سایر کنشگریهای نظامی آمریکا در این کشور بیشتر به یک نمایش قدرت شبیه است تا یک راهبرد مشخص و متوالی. به بیانی دیگر ترامپ در صدد است تا به جهانیان بفهماند شخص دیگری به جای «باراک اوباما» وارد کاخ سفید شده است.