بیگدلی در گفتوگو با ایلنا مطرح کرد:
۳ سناریو که ترامپ و پوتین را از یکدیگر دور میکند/ مسابقه تسلیحاتی جدید میان دو قدرت محتمل است
نگاه و منافع متفاوت روسیه و آمریکا به جهان باعث میشود که این دو کشور به یکدیگر نزدیک نشوند و اگر وقایع یک ماه گذشته را زیر ذرهبین ببریم، میفهمیم که جنگ سرد صراحتاً آغاز شده است.
«علی بیگدلی» کارشناس مسائل بینالملل در تحلیل دلایل و تاثیر افزایش اختلافهای میان روسای جمهوری آمریکا و روسیه در گفتوگو با خبرنگار ایلنا عنوان کرد: قبل از تشریح و بررسی این موضوع باید به یک اصل اشاره کنیم و آن هم این است که در عالم سیاست نمیتوانیم به صورت قطعی بگوییم که یک واقعه و رویداد به صورت صد در صد به وقوع میپیوندد. به عبارتی دیگر باید بگوییم که سیاست به هیچعنوان آیندهنگر نیست. لذا اینکه امروز دیده میشود «ولادیمیر پوتین» و «دونالد ترامپ» نتوانستهاند به صورت مثبت و مفید به یکدیگر نزدیک شوند، نشات گرفته از همین اصل است.
وی ادامه داد: آن روزهایی که دونالد ترامپ در جایگاه نامزد حزب جمهوریخواه در کمپین انتخاباتی خود از پوتین و روسیه تمجید میکرد، همگان به این فکر فرو رفتند که به احتمال زیاد مسکو و واشنگتن در صورت پیروزی ترامپ به یکدیگر نزدیک میشوند. اما واقعیت این است که هدف ترامپ از برجستهسازی نقش پوتین در نظام بینالملل و تعریف کردن از اقدامهای وی را باید خطاب قرار دادن «باراک اوباما» و دموکراتها دانست. به صورتی که ترامپ با اشاره به روش و سیاستهای پوتین در پروندههایی مانند اوکراین و سوریه (به خصوص الحاق جزیره کریمه به خاک روسیه) به نوعی این مفهوم را مخابره کرد که اوباما و تیمش در هشت هفته اخیر به گونهای فعالیت کردند که هژمونی ایالات متحده به پایینترین حد رسید و روسیه توانست به این ترتیب بیشترین کنشگری خود در دهههای گذشته را به تصویر بگذارد.
بخشی دیگر از اظهارات ترامپ در مورد پوتین که در زمان تبلیغات ریاست جمهوری مطرح میشد را باید در شخصیت و نوع نگاه وی به نظام بینالملل دانست. به گونهای که ترامپ از یکهتازی پوتین در طول سالهای گذشته خوشش میآمد و معتقد است که رئیسجمهوری ایالات متحده باید به همین روش رفتار کند. یعنی بر اساس سنت سیاسی و امنیتی در ایالات متحده، شخص اول کاخ سفید باید بتواند بر دنیا حکومت کند یا حداقل حرف آخر را بزند. از این جهت بود که وی شعار انتخاباتی خود را «احیاء عظمت آمریکا» انتخاب کرد.
این استاد دانشگاه با اشاره به سه رویداد مهم رخ داده در هفتههای گذشته که توسط آمریکا به وقوع پیوست، بیان کرد: حمله موشکی ناوهای آمریکا به سوریه، آزمایش مادر بمبها در افغانستان به انضمام حضور ناوهای ایالات متحده در شبهجزیره کره را باید سه ضلع یک مثلث هجمه و هجوم دانست. این سه محور اصلی و مهم نشان میدهد که ترامپ در صدد است تا بر اساس شعار انتخاباتی خود عظمت آمریکا را تقویت کرده و بازگرداند. اما نکته این است که در هر سه پرونده «فدراسیون روسیه» در محور میدانی یا سیاسی حضور دارد و در اینجاست که احتمال برخورد منافع به وجود میآید. لذا باید بگوییم که با توجه به نمایش قدرت ترامپ و ایالات متحده در این سه محور، موجسواری به نفع ساکن کاخسفید رقم خورده است.
وی افزود: ساختار و دیدگاه دو کشور روسیه و آمریکا با یکدیگر متفاوت است. اگر به جنگ سرد و دو قطبی شدن جهان در دهههای اخیر نگاه کنیم، میفهمیم که مسکو و واشنگتن به هیچ وجه نمیتوانند مانند یکدیگر به وقایع بینالمللی نگاه کنند. حتی باید توجه داشت که شرکاء و دوستان آنها در سطح جهان با یکدیگر تفاوت دارند. به عنوان مثال روسیه حضور ناتو حتی در فاصله زیاد از خود را برنمیتابد اما ایالات متحده همچنان از سازمان پیمان آتلانتیک شمالی به عنوان یک بازوی قدرتمند استفاده میکند و این مدل در خصوص شرکای اروپایی آمریکا هم صدق میکند.
باید بدانیم که آرامش حاکم در سیاست اوباما حاصل کنار رفتن مقطعی روسیه و پوتین از گردونه سیاست بینالملل بوده است. در حالت کنونی که ترامپ به میدان آمده است بدون تردید نمایش قدرت پوتین و روسیه هم افزایش پیدا خواهد کرد و احتمالاً شاهد گرههای بیشتری در روابط این دو کشور خواهیم بود. به گونهای که پس از تهدید کرهشمالی توسط ترامپ شاهد بودیم که ولادیمیر پوتین صراحتاً اعلام کرد که روسیه هم دارای بمب اتم است و این باعث نمیشود که کرملین، پیونگیانگ را تهدید هستهای کند. در اینجاست که احتمال افزایش مسابقه تسلیحاتی میان دو کشور محتمل ارزیابی میشود.
بیگدلی در پایان یادآور شد: ممکن است افکار عمومی و حتی برخی از تحلیلگران در این فکر باشند که اوضاع و احوال نظام بینالملل با وضعیت فعلی روسیه و آمریکا همانند سالیان گذشته آرام است؛ اما واقعیت این است که همچنان در جنگ سرد به سر میبریم و حتی نمونههایی از آن دوران را هم به چشم خود میبینیم. بنابراین نمیتوانیم بگوییم که روسیه و آمریکا به عنوان دو قطب متضاد در آینده به یکدیگر نزدیک میشوند. چراکه اگر چنین حالتی اتفاق بیافتد بدون تردید توازن و نظم بینالمللی بهم میخورد. چراکه در این بین چین، به سمت روسیه و کرهشمالی متمایل است و جدیداً در افغانستان به عنوان یک کنشگری فرعی وارد میدان شده است و همین موضوع نشان میدهد که قطببندی آمریکا و روسیه تمام نشدنی است. از سوی دیگر، مسکو و شخص پوتین سعی داشت تا چین و هند را در سالیان گذشته به خصوص در محور اقتصادی با خود همراه و هماهنگ کند که آمریکا این موضوع را تهدید دانست و با دادن امتیازهای اتمی و نظامی هند را به سمت خود بکشاند.