خبرگزاری کار ایران

تحلیل فاز جدید عملیات‌های تروریستی در سه جبهه:

از خیزش مجدد القاعده و داعش در منطقه و اروپا تا عملیات بهاری طالبان

از خیزش مجدد القاعده و داعش در منطقه و اروپا تا عملیات بهاری طالبان
کد خبر : ۴۷۵۴۰۴

همگرایی نانوشته تروریست‌ها از هفته‌های اخیر تاکنون نشان دهنده این است که باید در آینده‌ای نزدیک شاهد عملیات‌هایی باشیم که تاکنون وقوع آن از حیث شکلی و ماهوی محتمل نبوده است.

خط سیر وقایع امنیتی در سراسر جهان را نمی‌توان تنها یک خط ممتد و بدون فراز و فرود دانست. به گونه‌ای که وقوع عملیات‌های تروریستی شهری و غیر شهری در وضعیت کنونی نظام بین‌الملل و همچنین با ظهور تعریف جدید از تروریسم شاهد هستیم که نبض این تحرکات در برخی از نقاط مانند عراق و سوریه به تندی می‌زند و در جغرافیای دیگر به کندی رخ عیان می‌کند. در تعریف و تحلیل اینکه چرا این منحنی در جای جای دنیا در بالاترین حد و ضریب قرار دارد و روزی دیگر در پایین‌ترین نقطه ظاهر می‌شود چندین عامل وجود دارد که برخی از آنها ریشه سیاسی و دسته‌ای دیگر میدانی، قومی و مذهبی است.

مدل طالبان در عملیات‌های بهاری و سایر

جذب و عضوگیری یا به عبارت دقیق‌تر «کادرسازی» گروهک‌ها و تشکیلات تروریستی در جغرافیای مختلف بر اساس اقلیم مورد نظر با یکدیگر تفاوت خواهد داشت و همچنین مدل اجراء و حتی به عهده گرفتن آن همانند هم نخواهد بود. به عنوان مثال در کشور افغانستان به صورت سنتی از دهه‌های گذشته تاکنون طالبان به عنوان عنصر عمل‌کننده اصلی اقدام به انجام انواع و اقسام عملیات‌ها اعم از انتحاری، بمب‌گذاری نقطه‌ای، گروگان‌گیری و عملیات دستبرد می‌کند و پس از آن بر اساس بازه زمانی مشخص مسئولیت آن را به عهده می‌گیرد.

در اینجا باید به عملیات‌هایی اشاره شود که طالبان آن را هر ساله اجرایی می‌کند و همگان تحت عنوان «عملیات بهاری» از آن نام می‌برند. به صورت سنتی و از گذشته تاکنون هسته‌های تندرو و افراطی طالبان در کوهستان زندگی می‌کنند یا حداقل مقرهای تجمع آنها در این مناطق قرار دارد و به دلیل بافت جمعیتی افغانستان، طالبان دارای نفوذ بومی و زیادی در میان ساکنان حاضر در ولایت‌های این کشور است. تا جایی که باید گفت عده‌ای از شهروندان افغانی «طالب‌ها» را از خود می‌دانند و هیچی ایرادی را بر آنها وارد نمی‌دانند.

از خیزش مجدد القاعده و داعش در منطقه و اروپا تا عملیات بهاری طالبان

توضیح نقشه:

رنگ سیاه: مناطقی که تا ۹۰ درصد در دست طالبان است

رنگ قرمز: مناطقی که تا ۷۵ درصد در دست طالبان است

رنگ زرد: مناطقی که تا ۵۰ درصد در دست طالبان است

رنگ سبز: مناطقی که کمتر از ۲۵ درصد در دست طالبان است

رنگ نارنجی: مناطق درگیر

رنگ خاکستری: بدون درگیری

این وضعیت در سال ۲۰۰۱ و پس از ورود نظامی آمریکا به افغانستان باعث شد تا نظامیان ایالات متحده نتوانند بسیاری از اهداف خود در افغانستان، خصوصاً حذف یا دستگیری افراد رده بالای طالبان را عملیاتی کنند. به عنوان مثال در «عملیات بال‌های سرخ» که هدف دستگیر کردن یکی از رهبران مطرح طالبان بود، نیروهای آمریکایی با به دلیل بافت بومی و همینطور ناآشنا بودن به جغرافیای افغانستان با مشکلات و تلفات زیادی روبه‌رو شدند. از این منظر ابتکار عمل در میدان در دست طالبان بود.

در حالت فعلی و با توجه به وضعیت افغانستان و با توجه به فرا رسیدن فصل بهار و گرم شدن، فاز جدید عملیات‌های بهاری طالبان در افغانستان آرام آرام و شاید در مدلی دیگر نمایان می‌شود. به گونه‌ای که طی دو هفته گذشته ولایات سنگین، هلمند، هرات و چند شهر دیگر مورد هجوم گسترده‌ طالب‌ها قرار گرفت. ریشه سیاسی فاز جدید عملیات‌های هجوم طالبان را باید مخابره پیام مخالفت این جریان به دولت وحدت ملی افغانستان و همچنین حزب اسلامی گلبدن حکمتیار دانست. چراکه صلح حکمتیار با کابل موجب خشمگین شدن طالبان و همچنین در خطر دیدن جایگاه آنها از سوی شورای کویته و همچنین رهبران طالبان قلمداد می‌شود.

ریشه امنیتی و میدانی این موضوع را باید حضور داعش در افغانستان در قالب «ولایت خراسان» دانست. چراکه وجود تروریست‌های داعش در افغانستان و بیعت برخی از عناصر طالبان با آنها به نوعی یک خطر و تهدید برای طالب‌ها ارزیابی می‌شود. از حیث ایدئولوژیک هم طالبان، داعش و عناصر آن را بومی منطقه نمی‌داند و از لفظ «خارجی» برای آنها استفاده می‌کند. از سوی دیگر تحلیلگران افغان هم معتقد هستند که داعش جایگاهی در افغانستان ندارد. لذا تا حدودی می‌توان گفت که طالبان انجام عملیات‌های خرابکاری را به دلیل خودنمایی در مقابل داعش صورت می‌دهد و همین موضوع باعث می‌شود که داعش هم دست به تحرکات میدانی بیشتر بزند که آخرین آن را می‌توان انفجار بیمارستان نظامی کابل دانست.

مدل القاعده در غرب آسیا

در خصوص سازمان تروریستی القاعده و عملیات‌های آن در حالت کنونی و وضعیت آشفته جهان، مطمئناً عده‌ای بر این عقیده‌اند که چنین تشکیلات تروریستی یا همانند گذشته به فعالیت خود ادامه نمی‌دهد یا اینکه دیگر چنین جریانی به فراموشی سپرده شده است. اما واقعیت این است که تمامی این تحلیل‌ها کالاً غلط و نادرست ارزیابی می‌شود. چراکه القاعده از بدو کلید خوردن پرونده سوریه و عراق در راس و بطن این پروژه حضور داشته و هم‌اکنون هم حضور دارد.

دقیقاً به موازات عملیات‌های داعش در سوریه شاهد هستیم که در منطقه حماء عملیات‌ها و درگیری ارتش سوریه با تروریست‌های جبهه فتح‌الشام (جبهه النصره سابق) که شاخه القاعده در سوریه به حساب می‌آیند مجدداً وارد فاز جدید می‌شود. در اینجاست که باید به چند ماه قبل و زمان آزادسازی حلب رجوع کنیم. پس از آن که حلب آزاد شد و شاکله گروهک‌های ریز و درشت که در این جغرافیا فعال بودند از یکدیگر گسسته شد شاهد بودیم در طی یک بیانیه مشترک که توسط جبهه فتح‌الشام صادر شده بود، تشکیلات جدید تروریستی به عنوان «هیئت تحریر الشام» بنا شد. این جریان به رهبری جبهه فتح‌الشام و مرکب از گروهک‌های تروریستی «نورالدین زنکی»، «لواء الحق»، «جبهه انصارالدین» و «جیش السنه» تشکیل شد که باید گفت آن را یک جریان مهم در رابطه با القاعده باید دانست.

از خیزش مجدد القاعده و داعش در منطقه و اروپا تا عملیات بهاری طالبان

«بیانیه مشترک تشکیل هیئت تحریر الشام»

حقیقت امر این است که کمی بعدتر مشخص شد که هیئت تحریرالشام شاخه القاعده در سوریه و در شکل و شمایل جدید است که قرار شد محورهای مشخص میان هرکدام تقسیم و اقدام به درگیر کردن خطوط مورد نظر کنند. همین روند ادامه داشت تا اینکه بحث آزادسازی رقه به عنوان مرکز خلافت داعش در سوریه به میان آمد. فارغ از اینکه کدام کشورها یا جریان‌های منطقه‌ای قرار است در این عملیات شرکت کنند، باید بگوییم که القاعده در این اثناء فاز جدید عملیات‌های خود در سوریه را کلید زده است. از حملات دمشق گرفته تا فعال شدن محور حماء از جمله این عملیات‌ها به حساب می‌آید که مجموعاً نشان می‌دهد که آنها در صدد خط‌کشی‌های جدید در شامات به نفع خود هستند.

از خیزش مجدد القاعده و داعش در منطقه و اروپا تا عملیات بهاری طالبان

«ابومحمد الجولانی؛ رهبر گروهک تروریستی جبهه فتح الشام در حال تشریح نقشه عملیاتی سوریه»

موضوع فعال شدن القاعده در سوریه تا جایی برای ایالات متحده اهمیت داشت که وزارت خارجه آمریکا رسماً هیئت تحریرالشام را جریان منتسب به القاعده اعلام می‌کند. دلیل این امر هم کاملاً مشخص است؛ تنها تشکیلات تروریستی که آمریکا از آن زخم خورده و همچنان هم در صدد مبارزه با آن بر آمده «القاعده» است. از این جهت شاهد هستیم که نظامیان آمریکا پس از روی کار آمدن ترامپ چندین عملیات در یمن علیه القاعده صورت دادند که در آخرین حمله پهپادهای آمریکایی «احمد علی سعنا» از سرکردگان سازمان تروریستی القاعده در جنوب یمن کشته می‌شود. چراکه پایگاه القاعده به نام «جهاد فی جزیره العرب» در این منطقه قرار دارد و به احتمال زیاد منحنی مبارزه با القاعده توسط آمریکا در پاکستان و همچنین افغانستان، مصر، لیبی و حتی شبه قاره بیش از گذشته پیگیری می‌شود.

مدل داعش از غرب آسیا تا اروپا

داعش همچنان و در نقاط مختلف و بر اساس سناریوی مشخص میدانی عملیات می‌کند. پس از آن که عملیات موصل آغاز شد و ساحل شرقی این شهر آزاد شد جنگ رسانه‌ای در مورد «خلیفه» به اوج خود رسید و چند روز بعد شاهد فاز دوم عملیات بازپس‌گیری موصل در ساحل غربی آن بودیم. به موازات این موضوع گمانه‌زنی‌ها برای شروع عملیات رقه آغاز شد و طبیعتاً تیم رسانه‌ای ابوبکر البغدادی اخبار را رصد و تحلیل کرده‌اند. در اینجا و مطابق روال گذشته شاهد هستیم که در سوریه هم جبهه داعش فعال می‌شود. از حیث فنی – میدانی باید در نظر داشته باشیم که بر اساس سوابق گذشته هر زمان که فشار روی داعش در یک نقطه افزایش پیدا می‌کند عناصر این گروهک تروریستی جبهه دیگری را درگیر حملات خود می‌کنند.

به عنوان مثال به دلیل هم مرز بودن سوریه و عراق به یکدیگر و معبر ورود و خروج داعش در این دو کشور شاهد هستیم که در دیرالزو سوریه جبهه‌ای جدید توسط داعش باز می‌شود و درگیری افزایش پیدا می‌کند. در این بین القاعده در حماء عملیات می‌کند تا قوای مسلح سوریه نیروهای خود را در این دو جبهه تقسیم کند و نتواند با قدرت بیشتر هجمه آتش و پیشروی خود را به اجراء در بیاورد که باید بگوییم به نظر می‌رسد پس از فتح نقاط زیادی از موصل توسط ارتش عراق و همچنین قریب‌الوقوع بودن شروع عملیات رقه، هماهنگی نانوشته‌ای بین داعش و القاعده صورت گرفته است.

از خیزش مجدد القاعده و داعش در منطقه و اروپا تا عملیات بهاری طالبان

«اینفوگرافیک داعش پس از به عهده گرفتن مسئولیت حمله لندن/ پُل وست‌مینیستر»

در اینجاست که دسته‌ای معتقدند فرضیه بیعت یا هماهنگی دوباره داعش با القاعده کاملاً مردود یا حتی‌المقدور مخدوش است. اما واقعیت این است که فاز جدید عملیات‌های داعش در اروپا که مهمترین آنها در لندن و سپس در برخی نقاط فرانسه و پس از آن در روسیه اجراء شده است این پیام را مخابره می‌کند که اولاً شاخه عملیات‌های برون مرزی داعش ( عملیات در اروپا و آمریکا) وارد فاز جدیدی از کار خود شده است که آن را با عنوان پروژه «فقط کشتن» (Just Terror) از زمان حملات پاریس در سال ۲۰۱۵ آغاز کردند و قرار است وارد فاز دیگری کنند که احتمال می‌رود با شروع عملیات رقه و مشارکت کشورهایی مانند آلمان و خصوصاً فرانسه در این عملیات مجدداً شاهد اجرای حملات تروریستی در قاره سبز باشیم.

از خیزش مجدد القاعده و داعش در منطقه و اروپا تا عملیات بهاری طالبان

«تهدید مجدد فرانسوا اولاند که همان تهدید فرانسه ارزیابی می‌شود»

دوماً حضور داعش در افغانستان برخورد با طالبان را به همراه خواهد داشت. از این نظر اجرای عملیات‌ توسط داعش در این کشور مستلزم چراغ سبز القاعده در پاکستان یا افغانستان است. چراکه اگر داعش بخواهد در آسیای میانه بیش از پیش فعال شود و حتی دامنه آن را تا داخل مسکو و کل روسیه بکشاند مستلزم جلب نظر القاعده خواهد بود. کما این‌که بسیاری از گروهک‌های خرد و کلان حاضر در پاکستان تا حدود زیادی با عناصر داعش در ارتباط هستند و حتی به نیابت از آنها به اجرای عملیات می‌پردازند.

از خیزش مجدد القاعده و داعش در منطقه و اروپا تا عملیات بهاری طالبان

«تهدید دیوید کامرون و بریتانیا چند ماه قبل از کناره‌گیری وی از مقام نخست‌وزیری»

فرجام سخن:

تجمیع عملیات‌های تروریستی و افزایش آن از جغرافیای آسیای مرکزی تا خاورمیانه و سپس در اقصی نقاط آفریقا و بعد از آن در اروپا نشان دهنده این است که هماهنگی جریان‌ها و تشکیلات تروریستی در جهان کنونی کاملاً زیرزمینی اما به صورت عملیاتی صورت می‌گیرد. از این جهت داعش به عنوان فعال‌ترین جریان تروریستی – تکفیری کنونی، که با استفاده از ابزار سمعی، بصری و رسانه‌ای توانسته است بیش از سایر گروه‌ها خود را مطرح کند با انتشار تصاویر و ویدئوهای مختلف هدف خود را بیان می‌کند اما ممکن است اجرای هدف خود را به هفته‌ها و ماه‌های آینده بیاندازد. از این جهت نمی‌توان تهدید تروریسم بین‌المللی را تنها در حوزه میدانی و تقابل سخت خلاصه کرد چراکه امروز تصویر به تصویر، فیلم به فیلم و حتی اسناد ریز و درشتی که از سوی تمامی جریان‌های تروریستی بنیادگرا و رادیکال منتشر می‌شود، قابلیت بررسی و تحلیل دارد و حتی می‌تواند آینده‌پژوهی در این حوزه را نمایان کند.

گزارش: فرشاد گلزاری      

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز