به بهانه ششمین سالگرد جنگ سوریه:
تاجیک: استفاده از تئوری «سعی و خطا» توسط آمریکا نظم یکپارچه را به بن بست رساند/ عدم حضور قدرت باثبات، جنگ را بیپایان جلوه میدهد
آمریکا بیشترین و محکمترین ضربه مخرب را به سوریه وارد کرد و کنشگری منفی خود را تا جایی پیش آورد که ساختارها و زیرساختها تخریب شده و سالها برای ترمیم آن وقت لازم خواهد بود.
«نصرتالله تاجیک» تحلیلگر مسائل منطقه در بازخوانی جنگ سوریه به مناسبت ششمین سالگرد آن در گفتوگو با خبرنگار ایلنا اظهار کرد: اگر بخواهیم نمونهگذاری نمادین در عرصه بینالملل صورت دهیم، باید در سر فهرست آن سوریه را پدیده هزاره سوم و به بیانی بهتر قرن بیستویکم بدانیم. چراکه وضعیت انسانی و بحرانی که در این کشور به وجود آمد متاسفانه در نوع خود همتا ندارد و این روند تا کنون هم ادامه دارد و تنها منحنی آن مورد تغییر قرار گرفته است.
وی ادامه داد: در پرونده سوریه چندین رویکرد وجود دارد: نخست، رویکرد «کمینه شدن» یا به بیانی بهتر «به حداقل رسیدن اخلاق و استفاده نامناسب از قدرت» در نظام بینالملل؛ دوم اشتباهات کشورهای فرامنطقهای و سوم اشتباهات کشورهای منطقهای. به صورتی که کشورهای منطقهای با زور آزمایی و برجسته کردن جنگهای نیابتی در منطقه و خصوصاً زمین سوریه آتش اختلافات و ناامنی را به حداکثر رساندند و از سوی دیگر کشورهای فرامنطقهای بدون داشتن هرگونه برنامهریزی پا به زمین بازی سوریه گذاشتند و در حالت فعلی شاهد بحرانی هستیم که پایان آن مشخص نخواهد بود.
سوریه را باید صحنه انواع و اقسام جنگها و تاکتیکهایی دانست که تا به امروز شاید نمونه آن را در جایی شاهد نبودهایم. از این جهت دولت سوریه هم نمیتوانست به صورتی بازی کند که هیچگونه خرابی به بار نیاید. البته معتقدم که آمریکا بیشترین و محکمترین ضربه مخرب را به سوریه وارد کرد و کنشگری منفی خود را تا جایی پیش آورد که اولاً ساختارها و زیرساختها تخریب شده و سالها برای ترمیم آن وقت لازم خواهد بود؛ ثانیاً تخریب ساختار سیاسی و اجتماعی این کشور به نحوی صورت گرفته است که ترمیم آن بسیار کُند جلو خواهد رفت که عدم وجود دموکراسی و آزادی یکی از این موضوعها خواهد بود.
سفیر سابق کشورمان در اردن با اشاره به نقش منفی واشنگتن در پرونده سوریه گفت: زمانی که یک مجموعه دارای ساختارهای لازم برای برنامهریزی نباشد، بدون تردید به همریختگی سیاسی، اقتصادی، امنیتی و اجتماعی در آن به وجود خواهد آمد. از این رو آمریکا با عدم نفوذ در این کشور با تئوری «سعی و خطا» به میدان آمد و این نشان میدهد که آنها هیچگونه اشرافی بر این پرونده نداشتهاند. از این جهت ایالات متحده با تکیه بر نیروهایی که بتوانند منافع آنها را تامین کنند، به میدان آمدند که این موضوع موجب عدم استقرار نظم یکپارچه در سوریه شده است.
وی در پایان خاطرنشان کرد: امتیازگیری از گروههای حاضر در زمین بازی سوریه توسط آمریکا به نوعی یک سناریوی برنامهریزی شده و هدفمند است که در امتداد آن حضور «استفان دمیستورا» به عنوان نماینده ویژه سازمان ملل در پرونده سوریه تا حدودی توانست اوضاع را آرام کند و این موضوع موجب تغییر اوضاع و احوال نظامبینالملل شد و در نهایت طرفین دخیل در این پرونده پای میز مذاکرات آمدند. لذا با توجه به عدم وجود یک عنصر باثبات و قدرتمند در سوریه نمیتوانیم بگوییم که منحنی ناامنی و بحران به پایان خواهد رسید؛ چراکه این وضعیت میتواند ادامه جنگ را به سالیان آتی موکول کند و پایان آن را نامشخص جلوه دهد.