وخشیته در گفتوگو با ایلنا بررسی کرد:
پشت پرده حضور روسیه در افغانستان از قرن نوزدهم تاکنون/ راهبرد مسکو در مقابله با افراطگرایی نوظهور
افغانستان جایگاه مهمی در ژئوپلیتیک روسیه دارد و از سوی این کشور چند خطر مهم سیاستهای کرملین را تهدید میکند که میتوان به افراطیگرایی، تروریسم و وجود پایگاههای نظامی آمریکا در افغانستان اشاره کرد.
«احمد وخشیته» سردبیر دیدبان روسیه در گفتوگو با خبرنگار ایلنا با اشاره به آخرین وضعیت حضور روسیه در افغانستان برای مبارزه با تروریسم اظهار کرد: وزرات خارجه روسیه جمعه گذشته بیانیهای صادر کرد که در آن تاکید کرده بود برخی به دنبال منحرفسازی افکار عمومی افغانستان هستند و با راه اندازی کمپینهایی تلاش میکنند نقش مهم روسیه در مبارزه با تروریسم حاضر در افغانستان را تضعیف کنند. در این بیانیه اتهامهایی مبنی بر حمایت مالی، تسلیحاتی و آموزشی روسیه از طالبان رد شد؛ اما از طرفی وزرات خارجه روسیه تماس با طالبان را تایید کرد و تنها علت آن را تامین امنیت اتباع روسی در افغانستان دانست. البته این پرسش نیز به وجود میآید که مگر روسیه چه میزان اتباع در خاک افغانستان دارد که به نظر میرسد بهتر است شفافتر بگوییم این اقدام به نوعی تامین امنیت دفاتر سیاسی و کنسولگریهای روسیه در افغانستان را مد نظر دارد.
وی افزود: حدود دو یا سه ماه پیش نیز سفیر روسیه در کابل نسبت به صحبتهای «جان نیکولسون» فرمانده نیروهای آمریکایی و ناتو در افغانستان که گفته بود روسیه به دنبال اعمال نفوذ زیانبار در افغانستان است، از این نوع انتقادات ابراز ناخرسندی کرد و گفت که تنها روسیه نیست که با طالبان ارتباط دارد، بلکه آمریکا، بریتانیا، آلمان، ایتالیا، پاکستان، چین و قطر هم با طالبان ارتباط دارند که البته جالب اینجا بود که اسمی از عربستان سعودی به میان نیامد. از اظهار نظر سفیر روسیه این طور به نظر میرسد که این ارتباطها میتواند فراتر از پیگیری وضعیت اتباع روسیه در افغانستان باشد. از سوی دیگر، مسکو در بیانیه دو روز پیش خود تاکید میکند که تماسش با طالبان فقط به دلیل پیگیری اوضاع اتباع و تشویق طالبان برای پیوستن به روند صلح افغانستان است.
«ضمیرکابلوف» که نماینده ویژه پوتین در امور افغانستان و رئیس بخش آسیایی وزارت خارجه روسیه است، سال گذشته اعلام کرده بود که کشورش برای مبارزه با داعش با طالبان در تماس است، اما از طرف دیگر در اظهارات اخیر ماه گذشته خود در واکنش به مواضع آمریکاییها گفت که آنها به دنبال این هستند که روسیه را در افغانستان تضعیف کنند و با اظهارات خیالی و دروغین خودشان مسکو را به حمایت از طالبان محکوم میکنند. از این منظر باید توجه کرد که افغانستان جایگاه مهمی در ژئوپلیتیک روسیه دارد و از سوی این کشور چند خطر مهم سیاستهای کرملین را تهدید میکند که میتوان به افراطیگرایی، تروریسم و وجود پایگاههای نظامی آمریکا در افغانستان اشاره کرد.
این کارشناس مسائل روسیه با تاکید بر این که تاکنون هیچ داده و مستند قوی در خصوص مخرب بودن سیاستهای روسیه در افغانستان منتشر نشده است، گفت: باید توجه داشت که آمریکاییها یا دولت افغانستان هیچ مستنداتی را برای این که روسیه از طالبان حمایت میکند یا سلاحی به آنها فروخته است، در دست ندارند و از سویی طالبان هم گفته است که به سلاح و پول روسیه نیاز ندارد؛ اما بدون شک سابقه نقش روسیه در افغانستان نشاندهنده این است که کرملین همواره به تحولات افغانستان حساس است. روسیه در سال ۲۰۰۱ به دلیل دشمنی با طالبان از حمله آمریکاییها به افغانستان حمایت کرد. افغانستان در قرن نوزدهم محل رقابت روسیه تزاری و بریتانیا بود و پس از آن اتحاد جماهیر شوروی و آمریکا وارد این بحث تقابلی شدند. برخی کارشناسان معتقدند که روسها اگر چه در سال ۲۰۰۱ با آمریکاییها موافق بودند، اما زمانی که در انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۰۴ کاندیدای مورد نظرشان پیروز نشد و پس از آن کرزای به خاطر رابطه خوبش با آمریکاییها به سمت روسیه متمایل نشد، آرام آرام از سال ۲۰۰۶ با طالبان وارد ارتباط محدود شدند.
وی در پایان یادآور شد: افغانستان و طالبان از چند منظر برای روسها قابل اهمیت است. کرملین که طی سالهای اخیر در اوکراین و سوریه وارد برخورد و رقابت مستقیم با غربیها شده است، قطعاً از حضور آمریکاییها، ناتو و در حالت کنونی حضور داعش در افغانستان خشنود نیست و تلاش میکند حضور خود را پررنگ کند تا مبادا بحرانی دیگر نظیر پرونده سوریه در این منطقه ایجاد شده و منافع مسکو را با تهدید و خطر روبهرو کند. از سوی دیگر، طالبان و جریانهای افراطی میتوانند خطری برای روسیه در آسیای مرکزی باشند. البته برخی تحلیلگران نیز فرضیهای را مطرح میکنند که روسیه و آمریکا به دنبال انتقال زمین بازی و به دنبال آن جریانهای افراطگرایی از سوریه به افغانستان هستند که در صورت صلح نسبی در سوریه، این نیروهای با تجربه افراطی به آسیای مرکزی، مناطق مسلماننشین روسیه و برخی کشورهای اروپایی باز نگردند.