خبرگزاری کار ایران

رئیس موسسه مطالعات استراتژیک مصر در ترکیه در گفت‌وگو با ایلنا:

عربستان، امارات و اسرائیل پشت پرده مصادره انقلاب مصر/ السیسی رهبر کودتاچیان غیرقانونی است، نه رئیس‌جمهوری

عربستان، امارات و اسرائیل پشت پرده مصادره انقلاب مصر/ السیسی رهبر کودتاچیان غیرقانونی است، نه رئیس‌جمهوری
کد خبر : ۴۵۹۴۹۴

استاد دانشگاه و رئیس موسسه مطالعات استراتژیک مصر در ترکیه، تصریح کرد: عربستان، امارات و اسرائیل عوامل خارجی ایفاکننده نقش در کنار ارتش و بازماندگان نظام سابق این کشور در راه مصادره انقلاب مصر هستند.

«عصام عبدالشافی» استاد روابط بین‌الملل در دانشگاه‌ «صقاریه» استانبول و همچنین رئیس موسسه مطالعات استراتژیک مصر در ترکیه در سالگرد روزهای انقلاب مردمی مصر و سرنگونی نظام حسنی مبارک در گفت‌وگو با ایلنا به تبیین انقلاب مردمی مصر، دلایل و نحوه وقوع، حوادث پس از انقلاب، مصادره دموکراسی و نقش گروه‌های داخلی و خارجی در این مسیرها پرداخته است.

 گفت‌وگو با عبدالشافی که اخیرا نیز به تهران سفر کرده و با مقام‌های آکادمیک ایرانی نیز دیدار و در دانشگاه‌های مختلف به ایراد سخنرانی پرداخته است، با موضوع چگونگی به وقوع پیوستن انقلاب مردمی مصر آغاز شد.

این گفت‌وگو به شرح زیر است:

- دلایل به وقوع پیوستن انقلاب مصر چه بوده است و چه تفاوت‌هایی بین انقلاب مصر و انقلاب‌های دیگر کشورهای عربی وجود دارد؟

قبل از ۲۵ ژانویه، مصر شاهد گسترش فساد و زوال در سطوح مختلف اخلاقی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و اداری بود و اوج این فسادها در انتخابات سال ۲۰۱۰ و پیش از آن در انتخابات سال ۲۰۰۵ دیده می‌شود. هیچ جایی برای بحث در مورد حقوق یا آزادی در مصر وجود نداشت، فقط برخی از صحبت‌های حاشیه‌ای که در برخی از شبکه‌های تلویزیونی و برخی از احزابی که در واقع شکل‌گیری آنها نیز حالت نمایشی داشت و توسط نظام فاسد و مسلط بر جامعه تشکیل شده بود یا اموری که در سیاست از آن به عنوان «دموکراسی صوری» یاد می‌شود، به چشم می‌خورد که تمامی آنها تحت کنترل حزب حاکم و در واقع در کنترل یک نفر بود.

در مواجهه با این روند جنبش جوانان در بین مردم مصر ظهور کرد که منجر به تشکیل سازمان های اجتماعی با استفاده از شبکه‌های اجتماعی شد که با دعوت‌های مکرر مردم به اصلاحات و تغییر در اساس نظام موجود، زمینه شکل‌گیری انقلاب ۲۵ ژانویه سال ۲۰۱۱ به وجود آمد.

- دلایل مصادره انقلاب مصر چه بود؟

انقلاب مصر، دچار مصادره عمدی از اهداف اصلی خود شد و این امر توسط بسیاری از احزاب داخلی و قدرت‌های خارجی شکل گرفت. در داخل مصر، برجسته‌ترین نقش در مصادره انقلاب متوجه تشکیلات نظامی این کشور است که سعی در کنترل و تسلط بر مصر را داشت و از همین نقطه اشتیاق خود را برای مصادره انقلاب مصر و بی‌اعتبار کردن آن به هر وسیله ممکن اعم از سیاسی و رسانه‌ای در دستور کار قرار داد. پس از تشکیلات نظامی، باقی‌مانده‌های رژیم حسنی مبارک که متشکل از چهره‌های سیاسی، اقتصادی و همچنین موسسات رسانه‌ای و نهادهای قضایی و امنیتی فاسد وفادار به مبارک بودند، نقش اساسی در این قضیه ایفا کردند که این یک امر منطقی بوده و انتظار این امر نیز از پیش می‌رفت، چرا که انقلاب مصر برای خلاصی کشور از این نظام و شخصیت‌های فاسد داخل آن بود و طبیعی است که تمامی مهره‌های موجود در اطراف مبارک به تحرکات ضدانقلابی و پس از آن به مصادره انقلاب بپردازند. ولی در خارج از مصر، پروژه مصادره این انقلاب توسط برخی از دولت‌های منطقه‌ای که اساسا با انقلاب مردمی مشکل دارند و وجود یک نظام دموکراسی حقیقی در مصر را برنمی‌تابیدند یا مخالف حضور اخوان المسلمین در راس امور بودند، کلید خورد. در راس همه این دولت‌های مخالف انقلاب مصر، عربستان سعودی حضور دارد و سپس امارات متحده عربی و رژیم صهیونیستی نیز از مخالفان انقلاب مردمی مصر و بازیگران اصلی خارجی مصادره این انقلاب به شمار می‌روند.

این سه راس مثلث هرگونه تغییر در نظام مصر که مردمی نیز باشد را تهدیدی جهت تغییر در نظام سیاسی خود می‌دیدند و از همین رو پشتیبانی تمام قد خود در بخش‌های نظامی، سیاسی ، مالی و رسانه‌ای را به کار بردند تا بتوانند کودتای نظامی در مصر را محقق کنند.

- دلایل پیروزی محمد مرسی در انتخابات بعد از انقلاب مردمی مصر چه بود و آیا به نظر شما ممنوعیت فعالیت اخوان المسلمین در زمان حکومت مبارک تاثیری در ریاست جمهوری مرسی داشته است یا خیر؟

محمد مرسی در آغاز ریاست‌جمهوری، با چالش‌ها و بحران‌های زیادی رو‌به‌رو بود که از سوی نیروهای داخلی و خارجی مخالف انقلاب مردمی مصر شکل گرفته بود و وی باید به تمامی امور نظام مصر و فسادهای داخل آن از کودتای سال ۱۹۵۲ به بعد رسیدگی می‌کرد. از طرفی شما نمی‌توانید هیچ نقشی از گروه‌های دیگر در حمایت از دولت مرسی و یا همکاری با این دولت پیدا کنید که البته سیاست‌های شخصی محمد مرسی نیز در این امر موثر بوده است. ولی در مقابل وی بسیاری از گروه‌ها بر ضد انقلاب مردمی مصر و حکومت مرسی در حال فعالیت بودند که سعی در فروپاشی سیستم و تامین منافع فاسد این گروه‌ها یا افراد و تشکیلاتی که در پشت این گروه‌ها فعال بودند، داشتند.

یک سال برای قضاوت در خصوص عملکرد مرسی زمانی کافی و مناسب نیست هر چند که این امر فعالیت‌های جدی و قاطع وی برای مقابله با کودتاچیان قبل از ژوئن سال ۲۰۱۳ را مخفی کند.

- برخی منابع از حضور «احمد شفیق» در انتخابات آینده خبر می دهند. دیدگاه شما در خصوص این امر چیست؟

معتقدم که احمد شفیق در این انتخابات حضور پیدا نمی‌کند چرا که السیسی فردی مستبد و مسلط بر مصر است و اجازه حضور در انتخابات را به فردی که ممکن است بتواند رقیب برای وی به شمار برود، نمی‌دهد، اگر کسی در مقابل السیسی در انتخابات حضور یابد قاعدتا حضور وی حضوری نمایشی در نمایش انتخابات السیسی خواهد بود، همانگونه که این اتقاق پیش از این نیز در انتخابات سال ۲۰۱۴ و با حضور «حمدین صباحی» به شکلی نمایشی در مقابل فرمانده کودتای نظامی مصر افتاده است.

با فرض اینکه اگر شفیق به صحنه سیاسی نیز باز گردد، و اگر انتخابات نمایشی در مصر در سال ۲۰۱۸ برچیده شود و شفیق نیز در انتخابات شرکت کند، وی فقط یک نماینده است و چیزی فراتر از آن به شمار نمی‌رود.

- عملکرد السیسی در دوره ریاست‌جمهوری خود چگونه بوده  است و چرا فقط حدود دو سال پس از انقلاب مردمی مصر حکومت به دست یک فرد نظامی افتاد؟

نباید از اصطلاح رئیس‌جمهوری برای السیسی استفاده شود چرا که وی رئیس‌جمهوری مصر نیست و هیچ‌گاه نیز نخواهد بود حتی اگر ده‌ها سال در راس امور باشد. او رهبر کودتاچیان غیرقانونی علیه خواست مردمی بوده که پس از انتخاباتی حقیق و شفاف با حضور اکثریت مردم که از هر گروه و صنف و نژادی در آن شرکت کردند، قدرت را به دست گرفته است. ولی کودتا علیه انقلاب مردمی بعد از دوسال، از ابتدای انقلاب و به صورت مرحله به مرحله شکل گرفته است و نقطه شروع آن ۱۱ فوریه سال ۲۰۱۱ بود. ارتش، مصر را به عنوان ملک خود قلمداد می‌کند و منطق آن‌ها بر این اساس است که ارتش صاحب حکومت است و حکومت ارجحیتی بر ارتش ندارد و از همین رو ارتش نقشه خود پس از خلاصی از مبارک را برای کودتا علیه انقلاب مردم مصر پیاده کرد.

- نظر شما در خصوص روابط مصر و عربستان سعودی در ادوار مختلف و در زمینه‌های مختلف قبل و پس از انقلاب مردمی مصر چیست؟

روابط استراتژیک بین مصر و عربستان به سبب اشتراکات زیاد سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، تاریخی و جغرافیایی دو کشور است و عربستان مشتاق است که اوضاع مصر تحت کنترل ارتش این کشور اداره شود و علاقه‌ای به شکل‌گیری فرایند سیاسی که زیرنفوذ مذهب باشد ندارد چرا که می‌داند در این فرایند این نظام سیاسی با رویکرد دینی در مصر به قدرت خواهد رسید. همچنان که عربستان هرگونه تغییر در نظام سیاسی مصر و حرکت به سوی دمکراسی را برنمی‌تابد چرا که نگران است این تحولات سیاسی دامن‌گیر جامعه خود شده و نظام مستقر در این کشور با تهدید روبه‌رو شود. ولی تنش‌های پیش آمده بین دولت نظامی مصر و دولت عربستان را می‌توان در پرتو باج‌خواهی‌های سیاسی دوطرف تبیین کرد. لازم به ذکر است که هر دوی این دولت‌ها فاقد قدرت برای شکل‌دهی به سیاست خارجی مستقل هستند و هر دو تابع سیاست‌های آمریکا بوده که در این دو کشور حکمرانی می‌کند و این دو را برای اعمال سیاست‌های خود در منطقه به کار می‌گیرد و توانایی ممانعت از هرگونه ایجاد تنش بین دو کشور را داراست.

 

 

 

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز