پشتپرده انتصاب «راحیل شریف» به رهبری ائتلاف عربستان
انتخاب فرمانده پیشین ارتش پاکستان از سوی عربستان برای رهبری ائتلاف به رهبری این کشور نشاندهنده اهمیت پاکستان برای سعودیها در مسائل امنیتی و سیاسی است.
«فرزاد رمضانی بونش» کارشناس مسائل شبه قاره در بررسی دلایل انتصاب «راحیل شریف» به عنوان فرمانده ائتلاف به رهبری عربستان در گفتوگو با ایلنا اظهار کرد: در نگاه کلی اگر بخواهیم تصورها و انتظارهای عربستان از پاکستان در بحث مبارزه با تروریسم را بررسی کنیم در ابتدا باید به پرونده یمن نگاهی گذرا بیاندازیم. سعودیها در خلال ورود خود به یمن و بمباران شهر صنعا و سایر بخشهای این کشور انتظار داشتند تا نیروی زمینی و تکاوران ارتش پاکستان وارد یمن و به طور مشخص شهر صنعا شوند و به نوعی ائتلاف سعودی علیه یمن را پشتیبانی و حمایت کنند.
وی افزود: در این بین روند رایزنیهای ریاض و اسلام آباد به دلیل مدل عملکرد عربستان و منافع ملی و حیاتی پاکستان، خروجی مطلوب نداشت و پاکستان به عنوان متحد عربستان وارد پرونده یمن نشد. چراکه منافع ملی پاکستان در حوزههای سیاسی و امنیتی مغایر اهداف ریاض در پرونده یمن بود. تا جایی که اسلامآباد مایل به تیره شدن روابط خود با ایران در این خصوص نبود و نهایتاً این کشور وارد ائتلاف با سعودیها در یمن نشد. باید توجه داشت که برخی از ژنرالهای بازنشسته ارتش پاکستان در ائتلاف نظامی علیه یمن اقدام به ارائه مشاورههای نظامی کردند اما همچنان نگرانی پاکستان از تهدید منافع ملی خود در این بین وجود داشت. از سوی دیگر پاکستانیها معتقد بودند که ائتلاف به رهبری عربستان بیشتر شبیه به یک نوع ائتلاف فرقهای است تا ائتلاف اسلامی.
در زمان حمله سعودیها به یمن پاکستانیها در برآوردهای امنیتی و نظامی خود کاملاً به عدم توان نظامی و راهبردهای میدانی عربستان در یمن اشراف داشتند و میدانستند که شخص ژنرال «راحیل شریف» یکی از گزینههای مدنظر ائتلاف سعودی در یمن و سایر نقاط است. اما همانطور که پیشتر به آن اشاره شد، مقامهای سیاسی و امنیتی اسلامآباد هیچگونه تمایلی برای ورود به پرونده یمن از خود نشان ندادند. چراکه آنها تقابل با انصارالله در یمن را نوعی تقابل شیعه و سنی میدانستند. از این منظر اگر به سفر چند روز گذشته راحیل شریف به ریاض توجه کنیم، میبینیم که وی سه شرط را برای پذیرش رهبری ائتلاف اسلامی علیه تروریسم عنوان کرده و به نوعی توپ را در زمین ریاض قرار داد.
این تحلیلگر مسائل آسیای مرکزی با تاکید بر اینکه تعارض دیدگاه و منافع در تشکیل ائتلاف به رهبری عربستان در میان برخی از کشورهای اسلامی همچنان وجود دارد، گفت: بدون تردید زمانی که عنوان ائتلاف اسلامی ضدتروریسم به میان میآید تمامی کشورهای جهان اسلام از جمله ایران، عراق و سوریه هم مطرح خواهند بود؛ اما وضعیت فعلی منطقه نشان میدهد که ریاض با ورود این سه کشور و عضویت آنها در این ائتلاف مخالف است. لذا شاهد هستیم که در اخبار منتشر شده از سوی رسانههای عربستان سه کشور آذربایجان، تاجیکستان و اندونزی به نوعی جایگزینهای ایران و عراق و سوریه مطرح شدهاند اما مقامهای آذربایجان این حضور را رد کردند.
وی ادامه داد: در اینجاست که نقش راحیل شریف با توجه به شروط مطرح شده از سمت وی تا حدودی به عنوان میانجیگر میان کشورهای اسلامی برجسته میشود و بدون تردید پذیرش این شروط توسط ریاض مشکل و سخت خواهد بود. به صورتی که حضور ایران به عنوان عضو ناظر یا دائم در این ائتلاف در تضاد با منافع عربستان در پرونده یمن خواهد بود. از این منظر راحیل شریف در صورت پذیرش رهبری ائتلاف کار دشواری را پیش رو خواهد داشت. از منظری دیگر باید بدانیم که عربستان خواهان میانجیگیری و گفتوگو با کشورهایی مانند عراق، سوریه و ایران نیست و در اینجا یک دوگانگی در بحث تشکیل ائتلاف اسلامی ضد تروریسم نمایان میشود.
این که چرا سعودیها برای رهبری ائتلاف مذکور به سراغ یک ژنرال پاکستانی آمدهاند، تا حدود زیادی دلایل آن مشخص است. در این خصوص باید توجه داشته باشیم که حجم بسیار زیادی از نیروهای کار عربستان و کشورهای حاشیه خلیج فارس عمدتاً از کشور پاکستان تامین میشود و به نوعی باید بگوییم که پیوستگیهای سیاسی نواز شریف باعث شده از سالیان گذشته تاکنون رابطه گستردهای میان عربستان و پاکستان شکل بگیرد. از نگاهی دیگر سعودیها معتقد هستند که پاکستان یکی از قابل اعتمادترین کشورهای اسلامی و همسو با منافع ریاض قلمداد میشود و به نوعی آن را شریک خود میداند. حتی بخشی از تحلیلگران داخل پاکستان معتقد هستند که اسلام آباد کارگزار امنیتی و نظامی عربستان به شمار میرود.
رمضانی بونش در پایان خاطرنشان کرد: علاوه بر تمامی موارد ذکر شده باید توجه داشته باشیم که وجود جریانهای تندروی سلفی در پاکستان و تمایل آنها به سمت عربستان هم یکی دیگر از علل ارتباطهای میان دو کشور است اما به هر جهت اگر پاکستان در مورد رهبری ائتلاف توسط راحیل شریف با عربستان مخالفت کند امری طبیعی به نظر میرسد. چراکه پرونده یمن نشان داده است که پاکستان منافع ملی خود را مهمتر از ارتباط با ریاض میداند. اما بدون تردید حضور عربستان در آسیای میانه از طریق اسلامآباد، ممکن است در بخشی دیگر به تقابل سعودیها با چین و تا حدودی روسیه منجر شود که در اینجا از پاکستان به عنوان یک «کارت استراتژیک» استفاده خواهد شد.