نگاه ترامپ به روسیه و خاورمیانه کاسبکارانه است/ حضور «بولتون» در وزارتخارجه مخاطرهآمیز خواهد بود
سخنان رئیسجمهوری منتخب آمریکا در مورد ایجاد مناطق امن در سوریه با هزینه کشورهای منطقه نشان از این دارد که ایالات متحده از سیاستهای تخاصمی خود در منطقه عدول کرده است.
«فریدون مجلسی» تحلیلگر مسائل آمریکا با اشاره به سخنان اخیر «دونالد ترامپ» مبنی بر ایجاد مناطق امن در سوریه در گفتوگو با خبرنگار ایلنا اظهار کرد: در مورد اظهارات اخیر ترامپ که به ایجاد نقاط امن در سوریه اشاره کرده بود، باید به این موضوع توجه شود که عنصر اصلی در پرونده سوریه شهروندان این کشور هستند. از آنجایی که مساله حلب و آزاد شدن آن میتواند پایانی بر مخاصمات مسلحانه در سوریه باشد، به نظر میرسد که ترامپ قصد دارد ایجاد و برپایی صلح پایدار در این منطقه را به گردن طرفین درگیری به خصوص کشورهایی مانند عربستان، قطر و ترکیه بیاندازد. چراکه وی رسماً اعلام کرده ایجاد نقاط امن در سوریه باید با هزینه کشورهای حوزه خلیجفارس صورت گیرد.
وی اضافه کرد: موضوع بعدی بحث دخالت کشورهای خارجی در سوریه و حمایت از گروههای تروریستی است. درست است که در حالت فعلی با پیروزیهایی که در حلب رخ داده دستاورد مهمی برای دولت سوریه رقم خورده است اما باید توجه داشت که بسیاری از طیفهای سیاسی حاضر در این کشور با مشکل مواجه شدند و در حالت کنونی با وضعیت بحرانی دست و پنجه نرم میکنند. یکی از این طیفها را باید کردهای حاضر در سوریه دانست که از فرقههایی مانند ایزدی و علوی تشکیل شدهاند و آسیبهای جدی دیدهاند. لذا با توجه به وضعیت کنونی در پرونده سوریه و همچنین مناسب بودن فضای فعلی برای ایجاد گفتوگوهای سیاسی، به نظر میرسد که دولت سوریه میتواند با بازسازی و مراجعه به گروههای سیاسی و طیفهای آسیب دیده در این کشور ثبات نسبی را برقرار کند. به گونهای که در این بین میتوان به مدلی از «ساختار سیاسی لبنان» اشاره کرد که باید بر اساس صلح با عوامل داخلی و ضدیت با عناصر خارجی و تروریستها صورت بگیرد.
آنچه مسلم است این خواهد بود که ترامپ با توجه به سخنانی که در ایالت فلوریدا بیان کرده به دنبال آن است تا بتواند منافع خود و در نمای کلی منافع ایالات متحده در سوریه را تامین کند و از این جهت احتمال میرود که شاهد داد و ستد جدی میان واشنگتن و مسکو باشیم. از این منظر، اینکه رئیس جمهور منتخب آمریکا در اظهارات خود اعلام میکند که ایجاد نقاط امن در سوریه با هزینه کشورهای حوزه خلیج فارس عملیاتی خواهد شد نشان از عدول ایالات متحده از سیاست خارجی تهاجمی و تخاصمی در سوریه دارد.
این دیپلمات پیشین کشورمان با تاکید بر اینکه تغییر اقلیم جمعیتی و عدم کنترل جمعیت توسط کشورهای اروپایی یکی از دلایل به پایان نرسیدن پرونده سوریه است، گفت: زمانی که بحث به پایان رسیدن پرونده حلب به میان آمد، شاهد بودیم که گروههای تروریستی و معارضان با دیدن وضعیت میدانی به تکاپو افتادند و سناریوهای مختلفی را مطرح کردند که نهایتاً شاهد خروج آنها از شرق حلب به مقصد ادلب بودیم. در موصل هم، چنین وضعیتی به وجود آمده که البته کمی با پرونده سوریه متفاوت است. لذا به نظر میرسد برای به نتیجه رسیدن سیاستها و مذاکرات در مورد سوریه باید از دوگانهاندیشیها توسط کشورهای منطقه و دولت های فرامنطقهای دوری کرد. اگر نگاه کلی به ترکیب و چینش گروههای تروریستی داشته باشیم، میبینیم که سرریز جمعیتی بسیاری از کشورها اعم از کشورهای حاضر در آسیای مرکزی و حتی دولتهای حاضر در قاره سبز، در آخر موجب شد تا سرایت آن جمعیت به خاورمیانه صورت بگیرد و گروههایی مانند داعش، النصره و سایرین تشکیل شوند که البته مدل اصلی آنها را باید سازمان تروریستی القاعده دانست.
وی افزود: اگر نگاهی به چینش جمعیتی پاکستان داشته باشیم، میبینیم که با توجه به افزایش جمعیت این کشور و عدم توزیع عادلانه ثروت و قدرت انواع و اقسام گروههای تروریستی از خاستگاه اسلامآباد به سایر نقاط از جمله خاورمیانه صادر شده است. از این منظر باید کل منطقه را ایمن کرد و در خلال آن بحث جلوگیری از تجاوز ارضی و خلع سلاح از محورهای مهم این موضوع خواهد بود.
در مورد اینکه آیا سخنان اخیر ترامپ نشان میدهد که آمریکا از سیاست خارجی تهاجمی خود در منطقه عدول کرده است یا خیر،؛ باید بگوییم که حتی اگر شخص دیگری به جای ترامپ زمام امور کاخ سفید را به دست میگرفت، این وضعیت به وجود میآمد. چراکه پس از فروپاشی شوروی دنیا صحنه قدرتنمایی نظام تک قطبی به رهبری آمریکا بود که این وضعیت تا چند دهه ادامه داشت. اما در وضعیت فعلی شاهد خیزش کشورهایی مانند چین در حوزه اقتصادی و از سوی دیگر روسیه به عنوان متغیر اصلی در منطقه و بعضا فرامنطقه بودهایم که این وضعیت پرستیژ بینالمللی ایالات متحده را در سالیان اخیر کاهش داده است.
مجلسی در پایان خاطرنشان کرد: با توجه به ظرفیتهای موجود و توانمندیهای بالقوه و بالفعل مسکو و پکن، به نظر میرسد که ترامپ روسیه را به چشم یک بازار مهم و مناسب ارزیابی میکند. در صورتی که در گذشته چین در چنین وضعیتی قرار داشت که میتوان آن را دوران گذار نامید. از سوی دیگر باید به این مساله توجه شود که ترامپ در مورد کاهش هزینهها به ناتو هم هشدار داده بود و حتی در زمان کمپین انتخاباتی خود به کشورهایی که پایگاه نظامی آمریکا در آنجا وجود دارد هشدار داده بود که باید هزینههای نیروهای ایالات متحده در کشور مقصد را تامین کنند. از منظری دیگر، معرفی شخصی مانند «رکس تیلرسون» که خاستگاه نفتی و اقتصادی در ایالات متحده دارد و قرار است تا سکاندار دستگاه دیپلماسی آمریکا شود، نشان از نگاه اقتصادی ترامپ به مسائل سیاست خارجی دارد. حتی شایعه شده بود که «جان بولتون» قرار است به عنوان معاون وزیر خارجه انتخاب شود که در این حالت میتوانیم بگوییم سیاست چماق و هویج مجدداً توسط ایالت متحده در سیاست خارجی طرح و معنا پیدا میکند.