بیگدلی: اوباما در سیاستداخلی موفقتر عمل کرد/ خطای بزرگ استراتژیک دموکراتها در شمال آفریقا
رویکرد اوباما در دو دوره ریاست جمهوری بیش از آنکه بر سیاست خارجی متمرکز باشد بر محورهای داخلی متمرکز بود و از این جهت خروجی پروندههای خارجی مثبت ارزیابی نمیگردد.
«علی بیگدلی» تحلیلگر مسائل آمریکا در ارزیابی عملکرد هشت ساله دولت اوباما در گفتوگو با خبرنگار ایلنا عنوان کرد: در بررسی عملکرد هشت ساله "باراک اوباما" و دولت وی میبایست کلیت آنرا در دو محور سیاست داخلی و سیاست خارجی مدنظر قرار دهیم. دموکراتها به طور معمول نگاه به خارج از آمریکا دارند اما اوباما تا حدود زیادی این موضوع را دستخوش تغییر قرار داد و میتوان آنرا به عنوان یک «سنت شکنی» قلمداد کرد. در سیاست داخلی وی مباحث زیادی را مدنظر داشت و توانست تا حدودی آنها را محقق کند. به عنوان مثال طرح بیمههای همگانی (اوباما کِر) یکی از محورهایی بود که توسط وی و دولتش در آمریکا پیگیری شد و تا حدود زیادی توانست مقبولیت عمومی را جلب کند اما در مقابل جمهوریخواهان با طرح مذکور مخالفت کردند. چراکه از یک سو کم شدن درآمد بیمارستانهای متعلق به جمهوریخواهان اتفاق افتاد و از سوی دیگر اخذ مالیات از قشر ضعیف جامعه آمریکا به حاشیه رانده شد.
وی افزود: اوباما تا حدود زیادی نسبت به روسای گذشته آمریکا صبور تر به نظر میرسید و از این جهت توانسته بود مساله مهاجرت را سامان ببخشد و به نوعی منحنیهای مختلف در این موضوع را آرام کند. البته این موضوع موجب شد تا "دونالد ترامپ" در انتخابات اخیر به سمت دموکراتها حمله کند و سیاست آنها را در بعد داخلی مورد انتقاد قرار دهد. از جهت دیگر اوباما در سیاست داخلی خود توانست قشر ثروتمند را به پرداخت مالیات مجبور کند و تا حدود زیادی گرایش دموکراتها در این برهه از زمان به سوی افراد قشر متوسط و پایین جامعه آمریکا بود.
اوباما در سیاست داخلی خود با توجه به تشنجهای پیش آمده در جامعه آمریکا از جمله بحث کنترل خرید و فروش و استفاده از سلاح گرم سعی داشت تا این جامعه را تا حدود زیادی آرام نگه دارد. در این میان نباید از کارشکنی جمهوریخواهان چشمپوشی کنیم. به صورتیکه محافظهکاران در مورد استفاده از سلاح گرم و حتی تعطیل شدن زندان گوانتانامو که در مدت هشت ساله ریاست جمهوری اوباما مورد نظر دموکراتها بود با تمام قوا در مقابل کاخ سفید و کابینه اوباما ایستادگی کردند که میتوانیم بگوییم این دو طرح در دولت اوباما به سرانجام مقبول و مورد نظر دموکراتها ختم نشد.
این استاد دانشگاه با اشاره به هدفگذاری اوباما در سه محور اصلی سیاستخارجی اظهار کرد: در محور سیاست خارجی، اوباما در دوره دوم ریاست جمهوری خود سه برنامه را در دستور کار قرار داد. نخست پرونده "برجام" و در گام دوم "پرونده سوریه" و سومین پرونده را به "صلح فلسطین" اختصاص داد. در خصوص ایران پرونده برجام مدنظر بود که تا حدودی توانست در آن کنشگری موفق از دولت خود به نمایش بگذارد. اما در مورد صلح فلسطین با توجه به اصطکاک رخ داده میان اوباما و نتانیاهو این پرونده بلاتکلیف و بدون نتیجه باقی ماند و همین وضعیت را در مورد سوریه مشاهده میکنیم. به گونهای که باید بگوییم اسرائیل و عربستان در مورد رفتار اوباما در منطقه و به خصوص در مواجهه با ایران انتقادهای زیادی را از او و دولت وی صورت دادند.
وی اضافه کرد: ورود روسیه به منطقه به عنوان یک قدرت نوظهور به نوعی تقابل میان واشنگتن و مسکو را به نمایش گذاشت. سناریوهایی که پوتین در شرق اوکراین و در قبال جزیره کریمه و همچنین در سوریه و حتی لیبی طرح و عملیاتی کرده است، باعث شد تا حدود زیادی از پرستیژ بینالمللی ایالات متحده کاسته شود. از این نظر و با توجه به متغیرهای گوناگون باید بگوییم که سیاست خارجی اوباما به خصوص در دور دوم ریاست جمهوری وی تا حدود زیادی افول کرده و حتی آمریکا به قدرت دوم جهانی تبدیل شد. در این بین اقدامات چین به عنوان قطب اقتصادی در شرق آسیا موجب شد تا آمریکا در حوزه سیاست خارجی با مشکل روبرو شود. به گونهای که اوباما رسماً انتقادهایی به پکن صورت داده بود که دامنه این انتقادها به دولت دونالد ترامپ هم رسیده است.
در سند امنیت ملی ۲۰۱۵ ایالات متحده "پروژه میل به شرق" رسماً در دستور کار قرار گرفته بود. به صورتیکه اوباما و تیم وی، بر این نظر معتقد بودند که خاورمیانه منافع آمریکا را نمیتواند تامین کند و از این جهت میبایست ایالات متحده برای کنترل چین و تامین منافع خود در شرق آسیا طی چند سال آینده از خاورمیانه به شرق آسیا هجرت کند. تا جایی که در حالت فعلی تعداد سربازان مستقر در این ناحیه به رقم ۴۰۰ هزار نفر رسیده و در روزهای گذشته هم شاهد سفر وزیر دفاع این کشور به ژاپن بودیم که نشان دهنده این است که دموکراتها در دقایق پایانی حیات سیاسی اوباما در صدد هستند تا سیاستهای خود را پیگیری و حتی عملیاتی کنند.
بیگدلی در مورد پرونده کوبا گفت: پرونده کوبا و برقراری ارتباط میان واشنگتن و هاوانا بعد از گذشت بیش از ۵ دهه صورت گرفت اما همچنان تحریمهای اعمال شده بر علیه کوبا پابرجاست. عدهای بر این عقیدهاند که صلح با کوبا و برقراری مناسبات، تا حدودی برای جذب و جمعآوری آرای لاتینتبارها در انتخابات ریاست جمهوری اخیر به نفع کلینتون رقم خورده است ولی ما شاهد بودیم که خروجی انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۱۶ ایالات متحده بر خلاف مستندات و نظرسنجیها به نفع نامزد جمهوریخواه رقم خورد و این نشان میدهد که هدفگذاری ایالات متحده در سیاست خارجی در دوران اوباما موثر و هوشمندانه نبوده است.
وی در پایان با تاکید بر اشتباه بودن سیاستهای دولت اوباما در قبال کشورهای شمال آفریقا خاطرنشان کرد: یکی دیگر از محورهایی که در سیاست خارجی اوباما مورد انتقاد است، بحث عملکرد واشنگتن در کشورهای شمال آفریقا خواهد بود. به طوریکه در لیبی، تونس و مصر سیاست دموکراتها نتوانست نتیجه مناسبی برای کاخ سفید و لیبرالها به وجود آورد. در پرونده لیبی شاهد کشته شدن سفیر این کشور در بنغازی بودیم و در قضیه مصر راهبرد غلط آنها موجب شد تا قاهره بیش از پیش از واشنگتن فاصله بگیرد. از این منظر باید بگوییم سیاست خارجی اوباما در شمال آفریقا هم به جایی نرسید و باید آنرا "خطای بزرگ استراتژیک" نام ببریم. از اینرو دریافت جایزه صلح نوبل باعث شد تا انتظار افکار عمومی ایالات متحده از اوباما افزایش پیدا کند و شاید به همین دلیل بود که سطح نظامی گری و برخورد سخت اوباما تا حدود بسیار زیادی نسبت به روسای جمهور گذشته آمریکا پایینتر ارزیابی میگردد.