«انزوا طلبی» و «قدرتمداری» آمریکا دو سناریوی متعارض ترامپ/ خیزش روسیه و چین، واشنگتن را مجبور به جهتگیری میکند
درونگرا بودن و میل به افزایش عظمت آمریکا دو هدف تعارض برانگیز رئیسجمهوری منتخب آمریکا خواهد بود که نهایتاً موجب نزدیک شدن واشنگتن به چین و روسیه میشود.
«فریدون مجلسی» تحلیلگر مسائل آمریکا در تشریح سناریوی برقراری ارتباط آمریکا با چین و روسیه در گفتوگو با خبرنگار ایلنا بیان کرد: با نگاهی به برنامههای کلان «دونالد ترامپ» یک تضاد آشکار بین دو قطب اصلی آن دیده میشود که شفاف شدن این مسائل همچنان در هالهای از ابهام قرار دارد. مسئله اول انزواطلبی آمریکا بوده و مسئله دوم قدرتمداری و برگرداندن عظمت ایالات متحده در سطح بینالمللی است که شعار انتخاباتی ترامپ بوده است. در فاز اول یعنی «انزواطلبی آمریکا» سخنانی که ترامپ مطرح کرده در تعارض کامل با «قدرتمداری آمریکا در سطح بینالمللی» است. به گونهای که وی معتقد است مخارج جاری ناتو باید توسط کشورهای اروپایی تامین شود که این با قدرتمداری آمریکا در تضاد است.
وی افزود: از منظری دیگر تاکنون روال سیاستهای اقتصادی ایالات متحده در سطح جهانی به صورتی بوده که با ورود به این عرصه، تجارت جهانی را هماهنگ میکرد و به نوعی نقش یک تنظیمکننده را به عهده داشته است. اما شاهد هستیم که ترامپ اعلام کرده برای ورود کالاهای ساخت کشور چین، ایالات متحده احتمالاً رقمی به عنوان گمرکی در نظر بگیرد. چراکه ترامپ معتقد است با واردات اجناس از سایر کشورها، سرمایههای آمریکا به خارج از کشور انتقال داده میشود و کارگران سطوح میانی و پایینی بیکار میشوند. لذا باید بگوییم این تنها سخنرانی ایدئولوژیک ترامپ قبل از انتخابات بود که توانست کارگران را جذب سیاستهای خود کند.
بحث حضور بیشتر آمریکا در عرصه بینالمللی یکی از سیاستهای کلی ترامپ است. بدون شک چنین نظریهای را مشاوران ترامپ به وی ارائه کردهاند. چراکه آمریکاییها به خوبی میدانند در حالت فعلی همانند قبل قدرت تاثیرگذاری در سطح بینالمللی را ندارند و به بیانی گویاتر باید بگوییم که آمریکای فعلی همانند زمان جنگ ویتنام و دهههای اخیر نیست. از منظری دیگر باید توجه داشت در زمان فروپاشی شوروی، ایالات متحده یکهتاز عرصه بینالملل بود اما در حالت فعلی شاهد هستیم که مجموع درآمدهای چین در حال نزدیک شدن به ایالات متحده بوده و حتی بحث تجهیز پکن به سلاحهای هیدروژنی و اتمی در دستور کار قرار گرفته است. حتی دانشجویان چینی و روسی نسبت به آمریکاییها در بحث فراگیری علم مشتاقتر عمل کردهاند که این مولفه میتواند در پیشی گرفتن چین و روسیه از آمریکا مفید واقع شود.
این دیپلمات پیشین کشورمان با اشاره به ورود روسیه در عرصه جدید بینالمللی گفت: در مورد روسیه شاهد بازگشت این کشور به عرصه بینالمللی با مدلی جدید هستیم. روسیه را باید کشوری ثروتمند با پهنه جغرافیایی بسیار بالا و تاثیرگذاری قوی در محیط خارجی خود بدانیم که به تازگی شاهد خیزش جدید آن در عرصه بینالملل از آسیای میانه و قفقاز تا غرب آسیا هستیم. از نگاهی دیگر اتحاد کشورهای عضو بریکس و حضور کشورهایی مانند هند و برزیل میتواند یک قطببندی اقتصادی را در مقابل آمریکا به تصویر بکشد که قطعاً یکی از چالشهای ایالات متحده قلمداد میشود.
وی در پاسخ به این پرسش که همکاری احتمالی آمریکا و روسیه در کدام محور اجرایی خواهد شد، عنوان کرد: مهمترین محور اشتراکی میان روسیه و آمریکای بعد از ترامپ در حوزه میدانی و امنیتی، «داعش» خواهد بود که باید آن را یک همکاری تاکتیکی دانست. به صورتی که هم روسیه و هم آمریکا آسیبهای جدی از حضور داعش در منطقه متحمل شدهاند. با توجه به اقدامهای روسیه و مقابله این کشور با داعش به نظر میرسد با روی کار آمدن ترامپ، نظریهها و سیاستهای آمریکا در خاورمیانه نزدیک به پوتین باشد. چراکه روسها هواپیمای مسافربری خود در صحرای سینا را از دست دادند و از سوی دیگر چند خبرنگار و تبعه آمریکایی توسط داعش سر بریده شدند. به انضمام اینکه احتمال سرایت ویروس تکفیر به داخل خاک آمریکا بیش از هر زمانی از سمت دستگاههای امنیتی این کشور ارزیابی شده است. از جهتی دیگر باید بدانیم روسیه درصدد است تا با نزدیک شدن به آمریکا به رسمیت شناختن الحاق کریمه به خاک خود را مشروعیت ببخشد.
مجلسی در پایان در مورد احتمال نزدیک شدن آمریکا به چین یادآور شد: در مورد نزدیک شدن آمریکا به چین هم باید بگوییم احتمال دارد مشاوران ترامپ و شخص وی پیرو این نظریه باشند که «اگر نمیتوانیم با دشمن وارد جنگ شویم، به وی ملحق میشویم». چراکه آمریکاییها به صورت دقیق و مستقیم نمیتوانند چین را مدیریت کنند و تحرکات این کشور در هالهای از ابهام قرار دارد. از این جهت غربیها سعی دارند با نزدیک شدن به پکن سیاستهای چین را از طریق نرم هدایت کرده یا حداقل در آن شراکت کنند. لذا خیزش چین و روسیه بدون شک و با توجه به سیاستهای ترامپ، آمریکا را به سمت مسکو و پکن جهتدهی خواهد کرد اما لایهها و سطوحی که در این بین بررسی و اجرا میشود، بسته به موافقت و نیاز دولتها به یکدیگر دارد.